خروج از مرکزگرایی در سرمایه‌گذاری

حسین پیرموذن

عضو هیات رئیسه اتاق ایران

رفت‌وآمد و تلاش دیپلمات‌های ایرانی در دو سال اخیر برای ایجاد گشایش در پرونده هسته‌ای، بالاخره در وین به نتیجه رسید و ۶ قدرت جهانی و ایران بر سر برنامه اقدام جامع مشترک توافق کردند. کشور ما وارد فصل جدیدی از مناسبات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی شده که به دوران پساتحریم معروف است؛ اما مهم‌ترین موضوع برای جامعه ایران و فعالان اقتصادی، سرنوشت اقتصاد ایران در دوران پساتحریم است و نگرانی از عدم بهبود فضای کسب‌و‌کار، نه‌تنها فعالان بخش خصوصی و کنشگران اقتصادی، بلکه تمام بخش‌های جامعه ایران را تحت‌تاثیر قرار داده است.

به‌نظر می‌رسد هرچه زودتر دولت باید ضمن همکاری با پارلمان بخش خصوصی، با شفافیت و لحن قاطع برای مردم تشریح کند که تحریم‌ها بر اقتصاد و جامعه ایران چه اثرات منفی و مخربی گذاشته و در حال حاضر اقتصاد ایران در کدام نقطه قرار دارد و برای رسیدن به وضیعت اقتصاد دوران قبل از تحریم چه مسیری را باید طی کند. در واقع دود هرگونه اهمال کاری در تشریح نتایج و اثرات تحریم برای افکار عمومی، به چشم خود دولت بازمی‌گردد؛ چراکه در این مدت بسیاری از کارشناسان حوزه اجتماعی این توافق را مورد توجه قرار داده‌اند و معتقدند یکی از ثمرات این توافق بازسازی سرمایه‌های اجتماعی خواهد بود و باعث بازگشت اعتماد به بازار می‌شود.

بنابراین باید ازدوران پساتوافق به شکل مناسب استفاده کنیم؛ چراکه این فرصت، فصل سرنوشت‌ساز تاریخ ماست. در روزهای پساتوافق رفت‌و‌آمد هیات‌های اقتصادی و تجاری به سوی کشورمان بیشتر شده است و حتی انتظار می‌رود این رفت‌و‌آمدها نیزافزایش یابد؛ ولی آنچه باعث گله‌مندی فعالان بخش خصوصی است، عدم حضور پررنگ فعالان و نمایندگان پارلمان بخش خصوصی در این دیدار‌ها و مذاکرات است. در واقع عدم دعوت یا دعوت کمرنگ از نمایندگان پارلمان بخش خصوصی باعث تقویت تئوری رقابت دولت با بخش خصوصی شده است. اگرچه من این تئوری را رد می‌کنم و معتقدم حضور کمرنگ فعالان بخش خصوصی در اعزام و پذیرش هیات‌های تجاری به‌خاطر برنامه‌ریزی نامناسب افراد هماهنگ‌کننده و مدیران میانی وزارتخانه‌های ذی‌ربط است. البته که حضور هیات‌های تجاری و اقتصادی در این مدت بیشتر برای سرمایه‌گذاری در حوزه نفت و گاز، صنایع سنگین و زیربخش‌های مربوط به آنها بوده است و چون خود دولت و شرکت‌های تحت نظر آنها مدیریت و مالکیت بسیاری از این شرکت‌های بزرگ برعهده دارند، مدیران این شرکت‌ها اساسا دولتی هستند و دوست دارند در مذاکرات تجاری و اقتصادی حضور پررنگی داشته باشند.

اگرچه اساسا دولت دوست ندارد و نباید به جای بخش خصوصی در اعزام و پذیرش هیات‌ها دخالت کند و اتاق بازرگانی ایران این آمادگی را دارد که هیات‌های تجاری و اقتصادی را پذیرش و اعزام کند و برنامه‌ریزی‌های لازم را نیز در این زمینه انجام داده است. در واقع یکی از برنامه‌های ما در اتاق بازرگانی ایران سیاست‌گذاری برای هدایت سرمایه‌گذاران در دوران پساتوافق به سوی صنایع و بنگاه‌های متوسط است و از دولت هم انتظار می‌رود بسترهای لازم برای سرمایه‌گذاری سرمایه‌گذاران را فراهم کند تا ذهنیت منفی نسبت به دولت شکل نگیرد؛ چراکه عدم هدایت سرمایه‌گذاران به سوی صنایع و بنگاه‌های متوسط و حضور مکرر آنها در صنایع سنگین که متعلق به دولت است باعث بی مهری به بخش خصوصی می‌شود. دولتی‌ها باید خیلی زودتر برنامه‌ریزی لازم برای حضور سرمایه‌گذاران خارجی در صنایع متوسط و کوچک را که بخش مهمی از این صنایع نیز در شهرستان‌ها است، فراهم کنند و به همین جهت باید استانداری‌ها و معاونت اقتصادی وزارت خارجه و بخش اقتصادی سفارتخانه‌ها نسبت به تبیین ظرفیت‌ها و زمینه‌های سرمایه‌گذاری در صنایع متوسط و کوچک برای سرمایه‌گذاران خارجی اقدام کنند و اتاق بازرگانی هم که بیشتر سیاست‌گذار و مشاور قوای سه‌گانه است، می‌تواند به‌عنوان کاتالیزور عمل کند و وزارتخانه‌های کشاوزی، صنعت، معدن و تجارت و میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری نیز در این زمینه مشارکت کنند. باید توجه کرد بسیاری از استعدادهای سرمایه‌گذاری درصنایع و بنگاه‌های متوسط و کوچک در شهرستان‌ها نهفته است و دوران پساتوافق بهترین زمان برای خروج از مرکزیت‌گرایی در سرمایه‌گذاری است و دولت با یک نقشه راه مناسب و سنجیده می‌تواند بسیاری از سرمایه‌گذاری‌ها را به‌واسطه سرمایه‌گذاران خارجی به شهرستان‌ها بکشد.