اهرم اقتصادی تحول در صنعت
دانیال نوروزی
سردبیر وبسایت زومجی
طی سه دهه گذشته و مخصوصا بعد از دهه ۹۰ میلادی، صنعت بازیسازی کم کم تبدیل به یکی از صنایع پر رونق، متفاوت و جالبی شد که برخلاف صنایع معمول دیگر، از بیشتر رکودهای اقتصادی و ضربات اجتماعی- سیاسی دور ماند و حالا به عنوان یکی از سودآورترین و باثباتترین صنایع دنیا، از اهمیت خاصی در کشورهای پیشرفته برخوردار است.
اما با تمام این اوصاف، ورود این صنعت به کشور ما، با محدودیتهای بیشمار و برخوردهایی گاه سرد و نهچندان دوستانه مواجه شد که همین امر باعث شده بازیسازی در ایران از نظر اقتصادی، توجیه قابل قبولی نداشته باشد.
دانیال نوروزی
سردبیر وبسایت زومجی
طی سه دهه گذشته و مخصوصا بعد از دهه ۹۰ میلادی، صنعت بازیسازی کم کم تبدیل به یکی از صنایع پر رونق، متفاوت و جالبی شد که برخلاف صنایع معمول دیگر، از بیشتر رکودهای اقتصادی و ضربات اجتماعی- سیاسی دور ماند و حالا به عنوان یکی از سودآورترین و باثباتترین صنایع دنیا، از اهمیت خاصی در کشورهای پیشرفته برخوردار است.
اما با تمام این اوصاف، ورود این صنعت به کشور ما، با محدودیتهای بیشمار و برخوردهایی گاه سرد و نهچندان دوستانه مواجه شد که همین امر باعث شده بازیسازی در ایران از نظر اقتصادی، توجیه قابل قبولی نداشته باشد. موضوع عدم توجیه اقتصادی و تجاری بازیسازی در ایران ریشههای فراوانی دارد که مهمترین عامل این قضیه، خود بازیسازان و فعالان این صنعت هستند. برای اینکه بتوان مقایسه خوبی بین داخل و خارج از کشور داشته باشیم، بهتر است نگاهی به میزان بودجه در نظر گرفته شده برای بازیهای شاخص غربی و شرقی بیندازیم.
همانطور که گفتیم صنعت بازیسازی برای برخی کشورها مانند بریتانیا، آمریکا و ژاپن نوعی اهرم اقتصادی به شمار میرود و این مساله از میزان سرمایهگذاری کلان و کیفیت محصولات سرچشمه میگیرد.
برای مثال ساخت هر قسمت از مجموعه بازیهای Call of Duty که کمپانی اکتیویژن وظیفه نشر آن را بر عهده دارد، به طور میانگین بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون دلار است. این سرمایهگذاری کلان مطمئنا با توجه به آن است که تیم سازنده بازی، از دانش کافی برای ارائه کیفیت مطلوب و در نتیجه جبران بودجه و سوددهی برخوردار است. عاملی به نام کیفیت محصول چه از نظر گیمپلی، چه از نظر داستانی و چه از نظر ساختار جلوههای بصری و صوتی در برخی پروژهها باعث میشود تا محصول به سودآوری برسد اما در چند سال اخیر شاهد بودیم بازیهایی با بودجههای کم توانستند به سوددهی میلیون دلاری برسند.
بارزترین نمونه این قضیه را میتوان بازی موبایلی Clash of Clans عنوان کرد که توانست فقط در سال مالی ۲۰۱۴ به درآمد باورنکردنی ۸/ ۱ میلیارد دلار دست پیدا کند. تمام این مسائل را گفتیم تا با نگاهی جهان شمول به وضعیت اقتصادی صنعت بازیسازی ایران بپردازیم. سوالهایی برای خیلی از علاقهمندان بازیسازی مطرح هستند؛ آیا بازیسازی در ایران توجیه اقتصادی دارد؟
آیا یک بازی ایرانی میتواند بودجه صرف شده برای تولید خود را از راه فروش جبران کند؟
آیا میتوان با یک بازی ایرانی به سوددهی رسید و درآمدزایی کرد؟
این سوالات را نمیتوان با قاطعیت پاسخ داد. گرچه کفه ترازو برای پاسخ خیر سنگینتر است، اما راهکارهای بسیار خوبی وجود دارد که بتوان مسیر صنعت بازیسازی را به سوی سوددهی و توجیه اقتصادی پیش برد.
سابقه یک دهه اخیر در تولید و ساخت بازیهای ایرانی نشان داده که بازیسازان ایرانی تا حد زیادی نمیتوانند با بازیهای بزرگ خارجی رقابت کنند. این شاید مسئلهای باشد که برای برخی مسوولان کشوری و حتی بازیسازان قابل قبول نباشد و در قالب شعارهای بلندپروازانه، این موضوع را رد کنند اما باید قبول کنیم که مسیر بازیسازی، صرفا تولید بازیهای با گرافیک خارقالعاده و پیروی از کلیشههایهالیوودی نیست و اگر هم بخواهیم در این مسیر قدم برداریم با محصولاتی به شدت بیکیفیت روبهرو میشویم که فقط ذهنیت مخاطبان و مردم را نسبت به بازیهای ایرانی بد میکند. چه بسا که این اتفاق چند سالی است رخ داده و هرجا سخن از بازی ایرانی میشود، قطعا تعداد مخالفان سر به آسمان میزند.
خوشبختانه بازیسازان کشورمان راه تولید بازیهای موبایل را پیش گرفتهاند که از این نظر میتوان امیدوار بود تولیدکنندگان از طریق خلاقیت و ایجاد داستانهای پیچیده و مهیج، بازیهای شاخص تولید کنند. صنعت ساخت بازی بر روی پلتفرمهای موبایل همانطور که بازی Clash of Clans را مثال زدیم، رشد بسیار سریعی را به خود گرفته و بازیسازان ایرانی چه آنها که مستقل فعالیت میکنند و چه در قالب شرکتهای بزرگ، میتوانند با پیادهسازی گیمپلی خلاقانه، روایتهای داستانی جذاب و استفاده از کمترین امکانات فنی و در عوض، بهکارگیری طراحیهای هنری چشمگیر، نه فقط در ایران بلکه در بازار جهانی بازیهای موبایل که خوشبختانه به واسطه کمپانیهایی مانند گوگل، آمازون و اپل، بازارهای دیجیتالی پر رونقی دارند، چرخه اقتصادی صنعت بازیسازی ایران را به سوی درآمدزایی ببرند و شاید روزی برسد که بشود ایران را بهعنوان یک تولیدکننده بازیهای شاخص موبایلی درنظر گرفت.
با کمی تامل و تحقیق میتوان اهمیت خلاقیت در ساخت بازی را درک کرد، اهمیتی که در کشوری مانند چین که بیش از یک میلیارد نفر جمعیت دارد، به طوری جدی گرفته شده که بازیهای موبایلی حرف اول را میزنند و فرصت نفس کشیدن به بازیهای کنسولی و حتی پیسی را نمیدهند. چه پلتفرمی سادهتر، در دسترستر و همهگیرتر از موبایل میتوان پیدا کرد؟ امیدواریم بازیسازان ایرانی، این مسیر روی آوردن به پلتفرمهای موبایلی را جدی بگیرند و سعی کنند تا به جای کپی از ایدههایی که جوابشان را قبلا پس دادهاند، به سراغ ایدههای جدید بروند و بتوانند محصولاتی تولید کنند که نه فقط مخاطب ایرانی، بلکه یک بازیکن خارجی هم از آن به عنوان محصولی خلاقانه یاد کند.
ارسال نظر