تجربهآموزی از گذشته
دکترعلی ارشدی
عضو هیات علمی پژوهشکده پولی و بانکی
بدون شک چگونگی مدیریت استفاده از خالص منابع ارزی بلوکه شده از زوایای مختلف از اهمیت بسزایی برخوردار است. برای مثال بحثهای مربوط به تراز نقدینگی کشور و حفظ دستاورد مهم بانک مرکزی و بهطور کلی دولت یازدهم در زمینه کنترل تورم، همچنین امکان بهکارگیری این منابع در یکسانسازی نرخ ارز و چگونگی بهکارگیری منابع آزاد شده به منظور رونق تولید داخل از جمله مهمترین زوایای قابل اشاره هستند.
تجربه دولتهای نهم و دهم و پیش از آن (قبل از انقلاب) به ما نشان میدهد که دولتها در زمان بروز شوکهای مثبت ارزی و به طور کلی شوکهای مثبت درآمدی، میل شدیدی به گسترش برنامههای توسعهای در قالب پروژههای عمرانی دارند که پیامد آن شیوع بیماری هلندی، شکلگیری فهرست انبوهی از پروژههای نیمهتمام و بروز کسری بودجه و به هم خوردن تعادل اقتصاد در دورههای پس از آن در کشور است.
دکترعلی ارشدی
عضو هیات علمی پژوهشکده پولی و بانکی
بدون شک چگونگی مدیریت استفاده از خالص منابع ارزی بلوکه شده از زوایای مختلف از اهمیت بسزایی برخوردار است. برای مثال بحثهای مربوط به تراز نقدینگی کشور و حفظ دستاورد مهم بانک مرکزی و بهطور کلی دولت یازدهم در زمینه کنترل تورم، همچنین امکان بهکارگیری این منابع در یکسانسازی نرخ ارز و چگونگی بهکارگیری منابع آزاد شده به منظور رونق تولید داخل از جمله مهمترین زوایای قابل اشاره هستند.
تجربه دولتهای نهم و دهم و پیش از آن (قبل از انقلاب) به ما نشان میدهد که دولتها در زمان بروز شوکهای مثبت ارزی و به طور کلی شوکهای مثبت درآمدی، میل شدیدی به گسترش برنامههای توسعهای در قالب پروژههای عمرانی دارند که پیامد آن شیوع بیماری هلندی، شکلگیری فهرست انبوهی از پروژههای نیمهتمام و بروز کسری بودجه و به هم خوردن تعادل اقتصاد در دورههای پس از آن در کشور است.
از سوی دیگر در خصوص ابزارها و نهادهایی نظیر حساب ذخیره ارزی و صندوق توسعه ملی که پیش از این به وجود آمدهاند، لازم است تا روشن شدن تکلیف منابع تزریق شده در گذشته و شکلگیری مجدد جریانهای سررسید گذشته و رفع اشکالات موجود در زمینه سرمایهگذاری و فرآیندهای عملیاتی مترتب بر آنها، تزریق منابع به این نهادها و استفاده از این نوع ابزارها محتاط بود. به نظر میرسد بهترین استفاده از این منابع آن باشد که مدیریت این منابع در اختیار بانک مرکزی قرارگرفته و بر اساس پیشبینی شرایط اقتصاد جهانی یک حداقل نرخ بازدهی سالانه برای آن منظور و مطالبه شود. به بیان دیگر لازم است این منابع از حساب بودجه دولت، حساب ذخیره ارزی و صندوق توسعه ملی منفک شده و در قالب انجام سرمایهگذاریهای نقد شونده توسط بانک مرکزی سرمایهگذاری شود.
بدون شک بانک مرکزی هم به لحاظ تخصصی و هم به لحاظ نرمافزاری کاملا از توانایی لازم برای انجام این مهم برخوردار است و هیچ نهاد رسمی در کشور وجود ندارد که به اندازه بانک مرکزی از چند و چون سرمایهگذاری در سطح بینالملل آگاهی داشته و امکانات لازم را نیز در اختیار داشته باشد. پیامد چنین رویکردی میتواند ضمن حفظ منابع به عنوان یک پشتوانه مالی و اعتباری در سطح بینالمللی برای کشور، مانع بروز آسیبهای مترتب بر تزریق منابع به اقتصاد داخلی حتی با انگیزههای خیرخواهانهای نظیر حمایت از تولید و سرمایهگذاری باشد. به هر ترتیب تجربه بهکارگیری منابع ارزی در ادوار فراوانی این منابع به کرات و به صور مختلف تجربه شده است و متاسفانه در پایان فاقد اثربخشی مورد انتظار بر اقتصاد داخلی بوده است.
بر این اساس بد نیست یکبار نیز این رویکرد مورد آزمون قرار گرفته و بستر لازم برای اجرای آن فراهم شود. منتها تفاوت این تجربه با تجربیات قبلی در آن خواهد بود که با در اختیار قرار دادن منابع نزد یک نهاد تخصصی نظیر بانک مرکزی حداقل از بابت به هدر رفتن این منابع و تحمل عواقب زیانبار آن تا حد زیادی مصون خواهیم بود.
ارسال نظر