تغییر سبک به سمت بازار
محمدابراهیم جعفری
نقاش، شاعر و استاد دانشگاه
اقتصاد و هنر فاصله زیادی با هم دارند. هنرمند فردی است که قصد دارد احساسات و خلاقیتهای خود را در قالب یک اثر هنری به نمایش بگذارد. اما وقتی هنرمند از این چارچوب فاصله گرفته و به دنبال منافع مالی و اقتصادی میرود، در واقع از هنر فاصله گرفته و اهداف دیگری را در سر میپروراند.
در سالهای گذشته هنرمندان بیشتر به سمت کسب درآمد یا شهرت از آثار هنری حرکت کردهاند. به عقیده من صداقت و خلاقیت در کارهنری نمیتواند و نباید با اقتصاد و منافع مالی درهم آمیخته شود.
محمدابراهیم جعفری
نقاش، شاعر و استاد دانشگاه
اقتصاد و هنر فاصله زیادی با هم دارند. هنرمند فردی است که قصد دارد احساسات و خلاقیتهای خود را در قالب یک اثر هنری به نمایش بگذارد. اما وقتی هنرمند از این چارچوب فاصله گرفته و به دنبال منافع مالی و اقتصادی میرود، در واقع از هنر فاصله گرفته و اهداف دیگری را در سر میپروراند.
در سالهای گذشته هنرمندان بیشتر به سمت کسب درآمد یا شهرت از آثار هنری حرکت کردهاند. به عقیده من صداقت و خلاقیت در کارهنری نمیتواند و نباید با اقتصاد و منافع مالی درهم آمیخته شود. زیرا آن حس شاعرانگی یا لطافت هنری که باید در یک اثر مشاهده کنیم از آن رخت بر میبندد. اگرچه در اقتصاد هم خلاقیت وجود دارد اما این خلاقیت برای دستیابی به پول و امکانات بیشتر است و جنس آن با خلاقیتها و آفرینشهای هنری متفاوت است.
امروز ما در دانشگاهها با دانشجویانی روبهرو هستیم که کار خود را در هنرستان شروع کرده و از ما درباره چگونگی برگزاری گالریها و حضور در نمایشگاهها میپرسند، در حالی که من به همراه گروهی از دوستان در سال ۳۹ وارد دانشگاه هنرهای زیبا شدیم و با وجود اینکه سال ۴۳ فارغالتحصیل شدم، تا سال ۱۳۶۸ نمایشگاهی برای فروش آثار خود برگزار نکردم. البته در این بین آثار خود را درنمایشگاههای فرهنگی و جمعی ارائه میکردم اما همانطور که بیان شد هرگز به فکر کسب درآمد از این آثار نبودم.
از سوی دیگر مشاهده میکنیم در سالهای گذشته برخی از گالریها و نمایشگاهداران، هنرمند را محدود کرده و به او توصیه میکنند سبک و طیف خاصی از آثار را کار کند. در واقع به هنرمند گفته میشود در صورتی که مطابق خواستههای آنها طرحی تهیه و ارائه شود، میتواند در گالری یا نمایشگاه آنها به نمایش درآید. البته نمیتوان به آن گالریدار هم خرده گرفت، چراکه قصد دارد از سرمایهگذاری زیاد خود در این زمینه، سود مناسبی به دست آورد.
متاسفانه در سالهای اخیر بازار هنر به سمت و سوی نامناسبی حرکت کرده است، به گونهای که بسیاری از آثار و آفرینشهای هنری نه به جهت ارزش هنری آنها بلکه برای فروش مجدد این آثار و کسب سودهای آنچنانی از این راه با استقبال مواجه میشوند.
در حقیقت با توجه به اینکه در سالهای اخیر اوضاع اقتصادی چندان مناسب نبوده و اکثر بازارها با رکود مواجه بودهاند، بازار آثار هنری به جولانگاهی برای برخی سودجویان تبدیل شده است. بهطور مثال در همین حراج اخیر برخی آثاری ارائه شدند که برای بار چندم به فروش میرسید و خبری از صاحب اثر نبود. با این وجود از گروهی نیستم که سرسختانه با این خرید و فروشها یا معاملات صورت گرفته مخالفت میکنند چراکه معتقدم در صورتی که این بازار بتواند برای جوانان و علاقهمندان به فعالیت هنری ایجاد انگیزه کند میتواند مناسب باشد اما در عین حال معتقدم اگر هنرمندی بتواند با وجود شرایط اقتصادی موجود، خلاقیت و ظرافت هنری خود را حفظ کند و از کیفیت هنری کار خود نکاهد، کاری قابل تقدیر و ستایش انجام داده است.
همانطور که بسیاری از بزرگان اشاره کردهاند به تعداد انسانهای خلاق، نگاه نو وجود دارد و تا زمانی که یک هنرمند به یک سبک و جایگاه مشخص در زمینه فعالیت خود دست نیافته نباید به دنبال شهرت یا پول و ثروت باشد چون این کار در شکلگیری جهت فکری هنرمند تاثیر گذاشته و او را از مسیر اصلی منحرف میکند.
ارسال نظر