توافق به نفع کیست؟
کریس متیوز
نویسنده فورچون
بالاخره به توافقی رسیدیم. پس از حدود دو سال مذاکره، ایران و گروهی متشکل از ۶ کشور تحت رهبری ایالات متحده به توافقی رسیدهاند که بر مبنای آن بسیاری از تحریمهایی که جامعه بینالمللی در سالهای گذشته علیه این کشور خاورمیانهای وضع کرده، برداشته میشود.
رسانهها این توافق را بیش از هر چیزی به لحاظ سیاسی مورد بحث قرار دادهاند. رسانههای آمریکایی میگفتند هر توافقی که به دست آید، پیروزی دولت اوباما است که مقادیر هنگفتی نفر-ساعت و سرمایه سیاسی را خرج این تلاش کرده است.
کریس متیوز
نویسنده فورچون
بالاخره به توافقی رسیدیم. پس از حدود دو سال مذاکره، ایران و گروهی متشکل از ۶ کشور تحت رهبری ایالات متحده به توافقی رسیدهاند که بر مبنای آن بسیاری از تحریمهایی که جامعه بینالمللی در سالهای گذشته علیه این کشور خاورمیانهای وضع کرده، برداشته میشود.
رسانهها این توافق را بیش از هر چیزی به لحاظ سیاسی مورد بحث قرار دادهاند. رسانههای آمریکایی میگفتند هر توافقی که به دست آید، پیروزی دولت اوباما است که مقادیر هنگفتی نفر-ساعت و سرمایه سیاسی را خرج این تلاش کرده است. کنگره ممکن است بخواهد با کسب دوسوم آرا، وتوی احتمالی اوباما را دور بزند، اما واکنش دیگر کشورها مانند بریتانیا، آلمان و فرانسه بسیار مثبت بوده است. وزرای خارجه آلمان و فرانسه در حال برنامهریزی برای سفر به تهران هستند و سفیر بریتانیا در ایالات متحده نیز چندی پیش گفت که اگر کنگره با توافق هستهای مخالفت کند، اتفاق نظر در مورد تحریمهای ایران فرو خواهد پاشید. دلایل بسیاری برای میل متفاوت به همکاری با ایران وجود دارد، اما دلیل مهمی که نادیده گرفتن آن بهطور خاصی دشوار است، کسب سود در ایجاد رابطه با ایران است.اگر واکنش طرفهای مختلف را در نظر بگیرید، از جشنهای خیابانی مردم در ایران تا واکنش سرد کنگره به توافق، مشاهده میشود که نفع اقتصادی طرفین حرف اول را میزند. بنابراین باید پرسید که چه کسی بیشتر از اجرای توافق هستهای و رفع تحریمهای بینالمللی علیه ایران نفع میبرد؟
اقتصاد ایران
اقتصاد ایران به شدت تحت فشار تحریمهای غرب بهخصوص اتحادیه اروپا برای محدود کردن فروش نفت و جدا کردن این کشور از نظام مالی جهانی بوده است. اقتصاد ایران تا حدی در نتیجه محدودیت ورود ارز به این کشور، شاهد تورم قابل ملاحظه ۵۰ درصدی در مقاطعی از سال ۲۰۱۳ شد، درحالیکه تولید ناخالص این کشور نیز تا ۵ درصد افت کرد.
یک استاد اقتصاد دانشگاه برندیز میگوید اگر توافق هستهای با موفقیت اجرا شود، تاثیرات این روند بر اقتصاد ایران بزرگ خواهد بود و به سرعت خود را نشان خواهد داد. او میگوید مهمترین تحریمها منع فروش نفت و محدودیتهای بانکی بودهاند که حذف آنها ایران را قادرخواهد کرد روزانه نیم تا یک میلیون بشکه نفت به تولید خود بیفزاید و در قبال آن ارز فیزیکی دریافت کند. نتیجه این روند، تزریق دهها میلیارد دلار به اقتصاد ایران خواهد بود که به این کشور اجازه خواهد داد برای افزایش مصرف، در زیرساختها سرمایهگذاری کند.
صنعت نفت
شرکتهای نفتی اروپایی مانند استات اویل نروژ یا توتال فرانسه پیش از اجرایی شدن تحریمهای نفتی علیه ایران، سالها فعالیتهای اقتصادی مشترکی با شرکتهای نفتی ایران داشتند. آنها در سال ۲۰۱۲ ناچار شدند این فعالیتها را تعلیق کنند. وقتی تحریمها رفع شوند، این شرکتها قادر خواهند بود به ایران بازگردند و به سرمایهگذاری در این کشور که چهارمین ذخایر بزرگ ثابت شده نفتی را دارد ادامه دهند.
تولیدکنندگان اروپایی خودرو
یک دلیل دیگر برای اشتیاق سیاستمداران اروپایی برای آغاز تجارت با ایران مربوط به تولیدکنندگان خودرو اروپایی است. تولیدکنندگانی مانند فولکس واگن و پژو- که پیشرو بازار ایران پیش از اعمال تحریمها بود- برای شروع کسبوکار دوباره در ایران مشتاق هستند. پژو، خودروساز پاریسی تنها چند ساعت پس از اعلام توافق هستهای گفت که میخواهد عنوان محبوبترین خودرو در ایران را باز پس بگیرد.
صنعت خدمات مالی
بانکهای بزرگ، ابزار اصلی اعمال تحریمها علیه ایران بودهاند و آنها احتمالا از رفع این تحریمها در سالهای پیشرو سود خواهند برد. با این حال، منافع این صنعت احتمالا با سرعت کمتری درک خواهد شد. دیای ویلسون، از مقامات سابق وزارت خزانهداری آمریکا که مدتها روی تحریمهای ایران کار کرده است، میگوید که رفع موانع برای بخش خدمات مالی و در کل کسبوکارهای آمریکایی نیاز به زمان و منابع خاصی دارد.
او هشدار میدهد که حتی اگر توافق بر اساس وعدههای دولت اوباما پیش رود، تحریمهای غیرهستهای ایران پابرجا خواهد ماند. به علاوه او استدلال میکند جریمههایی که دولت آمریکا در سالهای گذشته برای برخی بانکها در نظر گرفته، مانند جریمه ۹ میلیارد دلاری بانک «بی ان پی پاریبا» در سال ۲۰۱۴ برای کمک به ایران برای دور زدن تحریمها، بسیار بیشتر از سودهای احتمالی کسب شده در ایران است و این امر بانکهای بزرگ و صنعت خدمات مالی را برای فعالیت در ایران محتاط میکند.
از آنجا که کسبوکارهای ایالات متحده تا حدود زیادی پس از انقلاب سال ۱۹۷۹ از ایران دور بودهاند، شرکتهای بزرگ آمریکایی چیز زیادی از نبودن در ایران از دست نمیدهند؛ اما این وضعیت ممکن است تغییر کند.
بسیاری از کارشناسان معتقدند که ایران برای تضمین تعهد آمریکا به توافق، ممکن است به فکر مشارکت شرکتهای نفتی آمریکایی در صنعت نفت و گاز ایران باشد.
ارسال نظر