رد نظریه «نشت اقتصادی»
حمیدرضا آریانپور: حملات شدید به کتاب پرفروش «سرمایه در قرن بیست و یکم» توماس پیکتی یا پیشتر از آن به سخنان منتقدانه باراک اوباما در مورد شکاف درآمدی یا در سالهای قبل از آن به دولتهای رفاه شمال اروپا نشان میدهد که راه پیش روی هواداران عدالت در توزیع ثروت بسیار ناهموار است. اما وقتی صندوق بینالمللی پول، نظریه «نشت اقتصادی» را به چالش میکشد، «اقتصاد ریگانی» و هر سیاستی که حامی حمایت بیش از اندازه از ثروتمندان برای افزایش رشد است، جذابیت چند دههای خود را از دست میدهد، یا دستکم باید بدهد! البته این نظریه هرگز در میان غیرمحافظهکاران جذاب نبوده است.
حمیدرضا آریانپور: حملات شدید به کتاب پرفروش «سرمایه در قرن بیست و یکم» توماس پیکتی یا پیشتر از آن به سخنان منتقدانه باراک اوباما در مورد شکاف درآمدی یا در سالهای قبل از آن به دولتهای رفاه شمال اروپا نشان میدهد که راه پیش روی هواداران عدالت در توزیع ثروت بسیار ناهموار است. اما وقتی صندوق بینالمللی پول، نظریه «نشت اقتصادی» را به چالش میکشد، «اقتصاد ریگانی» و هر سیاستی که حامی حمایت بیش از اندازه از ثروتمندان برای افزایش رشد است، جذابیت چند دههای خود را از دست میدهد، یا دستکم باید بدهد! البته این نظریه هرگز در میان غیرمحافظهکاران جذاب نبوده است. اقتصاد Trickle Down یا «نظریه نشت اقتصادی» فرآیندی است که در آن دولت به بخشهایی از اقتصاد پول تزریق میکند تا امکان رشد اقتصادی را فراهم سازد. آنچه این نظریه را پرسروصدا کرده، تزریق پول به بنگاههای در دست اولویتهای خاص یا افزایش درآمدهای ثروتمندان با کاهش مالیاتها است. سالها اقتصاددانان پرشماری بر این باور بودهاند که افزایش درآمد ثروتمندان در نهایت به افزایش تولید ناخالص ملی میانجامد، ولی پژوهش ۵ اقتصاددان صندوق بینالمللی پول که دادههایی از کشورهای توسعهیافته، نوظهور و در حال توسعه را در طول دورهای بیش از ۳۰ سال مورد بررسی قرار دادهاند نشان میدهد که این افزایش درآمد دهکهای پایین هرم ثروت است که باعث بالا رفتن رشد یک اقتصاد میشود. این یعنی بر فرضیههای اقتصادی ریگان و دیگر محافظهکاران یا نیروهای راست سنتی مهر ابطال زده شده است، آن هم توسط صندوق بینالمللی پول که با ۱۸۸ دولت عضو در پی افزایش همکاریهای پولی، تضمین ثبات مالی، تسهیل تجارت بینالمللی، بهبود وضعیت اشتغال، تثبیت رشد اقتصادی و کاهش فقر است.
ارسال نظر