سومین کودتا در یونان؟

آمبروز ایوانس پریچارد دبیر گروه اقتصاد بین‌الملل دیلی تلگراف کسانی که مسوول ثبات مالی جهان هستند، در دوران مدرن کمتر شاهد چنین ناکارآمدی‌ای بوده‌اند. کسانی که لحن جهان غرب را تعیین می‌کنند نیز در مورد یونان اشتباهات بزرگی کرده‌اند. چشم‌انداز حیرت‌انگیزی است. بانک مرکزی اروپا، صندوق نجات مالی اروپا و صندوق بین‌المللی پول از جمله نهادهایی هستند که با خشم در مقابل دولتی منتخب ایستاده‌اند. آنها در برابر آنچه در ۵ سال گذشته اتفاق افتاده، هیچ مسوولیتی نمی‌پذیرند. آنها می‌خواهند اعدام شورشیان را بر ستون‌های پارتنون ببینند. اگر بخواهیم تاریخی را مشخص کنیم که در آن نظم لیبرال آتلانتیک قدرت خود را از دست داده بود و زمانی که طرح اروپایی دیگر نیرویی الهام بخش نبود، اکنون می‌تواند همان زمان باشد. بحران مالی یونان به نوعی معادل مالی جنگ عراق است که هم چپ‌ها و هم راست‌ها به آن اعتراضاتی دارند.

آیا کسی به این فکر می‌کند که بانک مرکزی اروپا از طریق بانک مرکزی یونان در حال اغوای مدیریتی است که خود در آن بنا نقش تنظیم کننده نیز داشته است؟ نگهبان ثبات مالی اروپا خود آگاهانه در حال تسریع بحران مالی در یکی از کشورهای عضو صندوق نجات اروپا است. این تاکتیکی است که برای قانع کردن یونان به اجرای اصلاحات مورد درخواست به‌کار گرفته شده است. نخست‌وزیر الکسی سیپراس، وام‌دهندگان بین‌المللی را به تلاش برای تغییر رژیم در این کشور متهم کرده است.

بانک مرکزی یونان در گزارشی شکست مذاکرات را به معنای افزایش احتمال خروج این کشور از اتحادیه اروپا در نظر گرفته است. معنای این امر واضح است؛ این بیان یک نظر نیست، این معادل تهدیدی است که بانک مرکزی اروپا انجام داده است و این نخستین بار نیست که بانک مرکزی اروپا ورای حکم خود عمل کرده است. بانک مرکزی اروپا در آگوست سال ۲۰۱۱ در نامه‌هایی محرمانه از رهبران منتخب اسپانیا و ایتالیا درخواست انجام تغییراتی داخلی را کرده بود. حتی برکناری سیلویو برلوسکنی در روندی شبیه کودتا ممکن شد. بانک مرکزی اروپا درست زمانی که او نیاز به کمک داشت، برنامه خرید اوراق قرضه ایتالیا را متوقف کرد. یا وقتی که دولت جورج پاپاندرو در یونان پیشنهاد برگزاری همه‌پرسی درباره برنامه‌های کمک مالی را داد، او نیز تحت فشار قرار گرفت. حزب سیریزای یونان اکنون در هراس است که هدف سومین کودتا باشد. صندوق بین‌المللی پول هم در یونان برنامه‌هایی را پی گرفته که جواب نداده‌اند. تصور می‌شد که این نهاد با نگرانی از کاهش اعتبار و بقای خود در بلندمدت، به فکر اصلاح امور باشد، اما کریستین لاگارد، رئیس صندوق بین‌المللی پول هم مواضعی سیاسی داشته است. صندوق بین‌المللی پول می‌توانست اقدامات دیگری بکند، اما نکرد.

واضح است که چه اتفاقی در حال افتادن است. وام دهندگان بین‌المللی هماهنگ عمل می‌کنند. آنها به جای بهره‌گیری از تحلیل‌های عمیق تر، تصور می‌کنند که تاکتیک‌های وحشت‌زا یونان را به زانو در خواهد آورد.

خود من محافظه‌کار هوادار «ادموند بورک» هستم که نگرش‌های بازار آزادی دارد. سیریزا به لحاظ ایدئولوژیک مورد پسند من نیست. با این حال هواداران بورک عاشق دموکراسی هم هستند و به خونتای پولی نظری ندارند. این امر حتی در مورد به قدرت رسیدن یک دولت چپ گرای تندرو با انتخابات هم صدق می‌کند. اگر ادموند بورک زنده بود، برنامه‌های پیشنهادی یونان به «یوروگروپ» را معقول، منطقی و عادلانه به‌شمار می‌آورد.