انواع ابزارها و روش‌های تامین مالی

دکتر حمید قنبری کارشناس ارشد حقوق بانک مرکزی دولت‌ها و شرکت‌های اقتصادی برای شروع یا ادامه یک فعالیت اقتصادی احتیاج به تامین سرمایه دارند. این سرمایه یا از دارایی دولت و صاحبان شرکت تامین می‌شود یا از طریق فرآیند تامین مالی حاصل می‌شود. برای تامین مالی شرکت‌ها، روش‌ها و ابزار گوناگونی وجود دارد که هر کدام دارای ویژگی‌ها و خواص مربوط به خود است. بسته به نیازها، توان مالی، شرایط بنگاه‌های اقتصادی و تنوع رفتار مردم در سرمایه‌گذاری و مواجهه با خطر، این ابزارها و روش‌ها تبیین و به کار گرفته می‌شوند. یکی از روش‌های مهم فرآیند تامین مالی، تبدیل به اوراق بهادار کردن دارایی‌ها است. واژه تبدیل به اوراق بهادار کردن، یکی از واژه‌هایی است که بیش از دو دهه از ظهور آن در ادبیات مالی جهان نمی‌گذرد. تبدیل به اوراق بهادار کردن فرآیندی است که طی آن، نخست دارایی‌های موسسه مالک دارایی یا بانی از ترازنامه آن موسسه جدا می‌شود و سپس، تامین وجوه را سرمایه‌گذارانی انجام می‌دهند که ابزار مالی قابل مبادله را خریده‌اند. این ابزار مبادله شده نمایانگر بدهکاری مزبور است. به عبارت دیگر، تبدیل به اوراق بهادار کردن، فرآیندی است که در آن واسطه‌های مالی مانند بانک‌های تجاری حذف و اوراق بدهی قابل خرید و فروش، مستقیما به سرمایه‌گذاران فروخته می‌شود. در واقع، یک شرکت تامین سرمایه، مجموعه‌ای از دارایی‌های مالی را جمع‌آوری و اوراق بدهی را برای تامین مالی مجموعه مورد نظر، به سرمایه‌گذاران بیرونی می‌فروشد. در فرآیند تبدیل دارایی‌ها به اوراق بهادار، شرکت یا موسسه‌ای که نیاز به تامین مالی دارد اقدام به تاسیس یک شرکت با مقصد خاص می‌کند و آن دسته از دارایی‌های خود را که دارای جریان‌های نقدی آتی هستند به شرکت با مقصد خاص می‌فروشد. شرکت با مقصد خاص برای اینکه وجه لازم برای خرید دارایی‌های مذکور را فراهم کند، اقدام به انتشار اوراق بدهی با پشتوانه دارایی و آن را به عموم سرمایه‌گذاران عرضه می‌کند. سپس شرکت با مقصد خاص وجوهی را که از محل فروش اوراق بدهی به دست آورده است، بابت خرید دارایی‌های مالی به بانی پرداخت می‌کند. سرمایه‌گذارانی که اوراق بدهی با پشتوانه دارایی را خریده‌اند از محل جریان‌های نقدی حاصل از دارایی‌های مالی شرکت با مقصد خاص بازدهی کسب می‌کنند. یکی از ابزارهای مالی مهم و کارا برای فرآیند تبدیل به اوراق بهادار کردن دارایی ها، اوراق قرضه است. به‌صورت ساده، تامین مالی از طریق اوراق قرضه اینگونه است که بنگاه اقتصادی سرمایه مورد نیاز خود را به‌صورت مستقیم از مردم قرض می‌گیرد و در زما‌ن‌های معین بهره آن قرض را می‌پردازد و در سررسید اصل قرض را باز پس می‌دهد.

تعریف مرسوم اوراق قرضه اینگونه است: اوراق قرضه اسنادی است که طبق آن صادرکننده اوراق به خریدار بدهکار می‌شود. این اسناد دارای سررسید بوده و مبلغ آن در زمان سررسید به‌وسیله صادرکننده پرداخت می‌شود. این اوراق دارای برگۀ بهره بوده و بهره آن در فواصل زمانی معین به وسیله بانکی که نمایندگی صدور اوراق را دارد، پرداخت می‌شود. انتشار اوراق قرضه یکی از روش‌های تامین مالی هم در کوتاه‌مدت و هم در بلندمدت محسوب می‌شود، اوراق قرضه نیز همانند همه ابزارهای مالی دیگر، مزایا و معایبی دارد. مهم‌ترین مزایای اوراق قرضه برای بنگاه صادرکننده هزینه موثر کم و قابل باز خرید بودن و برای خریدار قابل انتقال بودن و سود معین آن است. مهم‌ترین عیب اوراق قرضه، هم برای صادرکننده و هم برای خریدار، خطر ورشکستگی بنگاه به دلیل ناتوانی در بازپرداخت اصل و بهره قرض است. در برخی کشورهای اسلامی و مخصوصا ایران که در آن قانون بانکداری بدون ربا اعمال می‌شود، مشکل دیگری نیز برای اوراق قرضه وجود دارد که کل ماهیت و عملکرد اوراق قرضه را زیر سوال برده و آن را به‌طور کلی نفی می‌کند. همان‌گونه که از نام قانون عملیات بانکداری بدون ربا بر می‌آید، هدف اصلی تصویب و اعمال این قانون حذف ربا از سیستم مالی و بانکی کشور و تطبیق آن با شرع است. طبق این قانون، بهره از عملیات مالی و بانکی حذف و ابزاری با نام عقود اسلامی جایگزین آن می‌شود، زیرا بهره یا همان سود معین، ربا در نظر گرفته می‌شود. ربا آن است که در قرض دادن چیزی یا مبلغی، شرط زیاده گذاشته شود، یعنی اگر پولی یا مالی به کسی قرض داده شود و شرط شود که وام گیرنده در سررسید، مبلغ یا درصد معینی علاوه بر اصل را تادیه کند، استقراض ربوی صورت گرفته و مطابق نظر شرع این معامله حرام و باطل است.

چون بهره معین، قسمتی از ذات اوراق قرضه اوراق است، بنابراین با توجه به این قانون در واقع امکان استفاده از اوراق قرضه به‌صورت کامل از بین می‌رود. حتی در بسیاری از کشورهای دیگر هم که چنین قانونی اعمال نمی‌شود، برخی از مسلمانان به دلیل اعتقادات دینی استقبالی از اوراق قرضه نمی‌کنند و بهره اوراق قرضه را برابر با ربا می‌دانند.

در نتیجه ابزارها یا صکوک اسلامی ابداع شد تا جایگزین اوراق قرضه شود. چندین نوع عقد اسلامی وجود دارد و هر یک از این عقود قوانین مربوط به خود را دارد. چندین عقد در هر کدام از این اوراق وجود دارد. در این عقود به دلیل وجود بازیگران متعدد و انوع قراردادها هزینه معامله افزایش خواهد یافت و دشواری ایجاد می‌کند. محاسبه سود این اوراق پیچیده و اجرایی کردن آن نیز دشوار است. حتی به دلیل افزایش تعداد بازیگران احتمال فساد نیز افزایش می‌یابد. دلیل استفاده گسترده از اوراق قرضه و همین‌طور تاثیر‌گذار بودن این عقود، سادگی قوانین و روشن بودن سود این اوراق است. ولی به‌طور مثال اوراق مشارکت را درنظر بگیرید. شما در پروژه‌ای شریک می‌شوید. در حقیقت با شریک شدن در یک پروژه، در دارایی واقعی کل پروژه شریک شده‌اید. اگر طرف اجراکننده پروژه ادعا کند در مدت زمان خاصی سودی وجود نداشته و شما ادعا داشته باشید که سود وجود داشته باشد اختلافات وارد بحث‌های حقوقی می‌شود. کارشناس باید تعیین کند که شرکت سود داشته یا خیر. در حالی که اوراق قرضه هیچ کدام از این مشکلات را نخواهد داشت. بنگاه به شما قرضی دارد و باید قرض و بهره را پرداخت کند.