جراحی کوچک قیمتها
فربد زاوه کارشناس صنعت خودرو تک نرخی شدن بنزین در حالی از سوی دولت یازدهم کلیدخورده که برخلاف نگرانیها این اقدام ناگهانی به هیچ وجه در افزایش قیمت خودرو تاثیرگذار نیست. با توجه به اینکه هزینه مالی خودرویی ارزانقیمت به نرخ رسمی بانک مرکزی ماهانه ۳۶۰ هزار تومان برآورد میشود، حذف یارانه سوخت عاملی برای تکان دادن بازار خودرو نخواهد بود. تکنرخی شدن بنزین نه تنها نرخهای حمل و نقل عمومی را تحت تاثیر قرار نمیدهد بلکه تنها به لحاظ روانی هجمههای فکری را به راه میاندازد. البته این مساله را نمیتوان نادیده گرفت که افزایش قیمت بنزین قرار نیست رکود و رونقی را هم در اقتصاد ایجاد
کند.
فربد زاوه کارشناس صنعت خودرو تک نرخی شدن بنزین در حالی از سوی دولت یازدهم کلیدخورده که برخلاف نگرانیها این اقدام ناگهانی به هیچ وجه در افزایش قیمت خودرو تاثیرگذار نیست. با توجه به اینکه هزینه مالی خودرویی ارزانقیمت به نرخ رسمی بانک مرکزی ماهانه ۳۶۰ هزار تومان برآورد میشود، حذف یارانه سوخت عاملی برای تکان دادن بازار خودرو نخواهد بود. تکنرخی شدن بنزین نه تنها نرخهای حمل و نقل عمومی را تحت تاثیر قرار نمیدهد بلکه تنها به لحاظ روانی هجمههای فکری را به راه میاندازد. البته این مساله را نمیتوان نادیده گرفت که افزایش قیمت بنزین قرار نیست رکود و رونقی را هم در اقتصاد ایجاد
کند.
سیاستگذاری در خصوص تک نرخی شدن بنزین اقدامی است که قانون برای دولت تعیین کرده و پای مجلس هم به نوعی در میان است.
نمیتوان نادیده گرفت حال که کلیات تغییر در قیمت حاملهای انرژی را دولت مصوب کرده و از سویی دولت مجاب شده بر اساس قانونگذاری مجلس طی هدفمندی یارانهها در سال جاری ۴۸ هزار میلیارد تومان از این محل درآمد کسب کند، بنابراین میتوان متوجه شد دولت برای جبران کسری هدفمندی ناچار به اجرای فاز سوم شده است. اما افزایش نرخ بنزین که آن را افزایشی اندک میدانم، باید سالهای پیش اجرا میشد و الان اقدام دولت اگرچه اذهان عمومی را به این وامیدارد که کاری ناگهانی و غیرمنصفانه است اما در حقیقت با تاخیر زیادی در حال وقوع است. در واقع کاری که نه مجلس جرات آن را داشته و نه دولت، بالاخره انجام شده و هیاهویی به راه انداخته است.
این در حالی است که دولت یازدهم همان کاری را در خصوص تغییر قیمت حاملهای انرژی انجام داد که در دولت اصلاحات همین اقدام بدون سر و صدا انجام شد. قانونی که در سال ۱۳۸۸ تصویب شد، دولت را موظف کرد تا پایان دوره برنامه پنجم توسعه، پایان سال جاری قیمتهای داخلی بنزین و حاملهای انرژی را به ۹۰ درصد قیمت فوب خلیجفارس برساند. این قیمت با توجه به اینکه قیمت هر لیتر بنزین فوب خلیجفارس حدود ۵۲ سنت و قیمت ارز مبادلهای در کشور حدود ۲۸۶۵ تومان است، یعنی اینکه قیمت هر لیتر بنزین بدون در نظر گرفتن هزینه حملونقل حدود ۱۶۰۰ تومان است.
با افزایش قیمت بنزین به هزار تومان که در سناریوی تازه دولت برای تغییر قیمت حاملهای انرژی رقم خورده است، همچنان بین قیمت داخلی بنزین و قیمت فوب شکافی قرار داد که افزایش اندک بهای بنزین را امری اجتنابپذیر میکند. چنین افزایشی در شرایطی که هزینه خرید برای باتری یک خودرو نسبت به قیمت سوخت بالاتر است، اصلا توجیهی ندارد و این اقدام دولت به مثابه آن جراحی کوچکی است که پس از ریشه دواندن بیماری حادی در بدن یک بیمار بد حال قصد دارد انجام شود.
چه بسا اگر دولت یازدهم زودتر از اینها بنزین را گران میکرد، حال بیماری اقتصاد ایران به این اندازه وخامت پیدا نمیکرد. برخی نرخ مناسب بنزین را ۱۴۰۰ میدانند؛ در حالی که به شخصه معتقدم اگر دولت نرخ بنزین را بالاتر از این ارقام ببرد، محکمتر در زمینه حاملهای انرژی و جبران کسریهای موجود در منابع هدفمندی یارانهها قدم برداشته است.
اگر دولت یازدهم کمی شفافتر افزایش قیمت بنزین را اطلاعرسانی میکرد، وضعیت به گونهای پیش نمیرفت که اقشار کمدرآمد جامعه نسبت به قطع یارانههای سوخت خود متعجبانه واکنشهای منفی نشان دهند و از محبوبیت دولت کاسته شود. افزایش نرخ بنزین به لحاظ روانی به شوک درمانی دولت بستگی دارد و هستند کسانی که چرخه امرار و معاش خود را با توجه به پرداخت همین یارانههای اندک تنظیم کردهاند. اگرچه شخصا مخالف پرداخت یارانه نقدی به مردم هستم، اما این روزها به دلیل ضعف در اطلاعرسانی درست و شفاف، حذف یا قطع یارانه نقدی افکار عمومی را سریع نگران میکند.
از اینکه مبادا حقی ضایع شود؛ در حالی که با اندکی محاسبه میتوان متوجه شد یارانههای ناچیزی که تنها در مجموع ارقام کلان هستند، در زندگی اقشار جامعه نقشی ندارد. همینطور با توجه به اینکه دولت سوبسید سوخت حمل و نقل عمومی را میدهد و حذف بنزین سهمیهای کرایههای آژانس و تاکسیها را گران نمیکند و نگرانی از این بابت نخواهد بود.
حال که دولت ناچار است برای جذب منابع و جبران کسری منابع هدفمندی یارانهها مدیریت لازم را برای بازدهی مطلوب سیاستگذاریهای خود داشته باشد، باید در نظر گیرد تورم یارانهها بسیار جدیتر از افزایش قیمت حاملهای انرژی است. تا زمانی که قیمت حاملهای انرژی به نرخهای واقعی نزدیک نشوند، نمیتوان آیندهای روشن برای نسلهای آینده متصور بود؛ زیرا نسلهای بعدی به دلیل تصمیمهای نادرست امروز و بهرهبرداری بیش از حد منابع طبیعی با برهوتی مواجه میشوند که ساماندهی چنین وضعیتی وظیفه اصلی سیاستگذاران حاضر است.
ارسال نظر