حمایت کوتاه مدت یا بلندمدت؟
غلامرضا حیدریکردزنگنه رئیس پیشین سازمان خصوصیسازی روزی که در دولت قبل دستور واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس صادر شد تیمی در سازمان خصوصیسازی تشکیل دادیم تا واگذاری این دو باشگاه را مورد بررسی قرار دهد و زمینههای لازم را برای این واگذاری بسنجد. در آن زمان به یک مدل استانداردی از واگذاری رسیدیم که بر اساس آن سهام دو باشگاه به صورت ۵۱ به ۴۹ واگذار میشد. در حقیقت قصد داشتیم ۵۱ درصد از سهام این دو را به صورت بلوکی واگذار کنیم و ۴۹ درصد مابقی را نیز از طریق فرابورس به فروش برسانیم. برنامهریزی کرده بودیم تا شخص یا اشخاصی که ۵۱ درصد را میخرند از اهلیت لازم برخوردار باشند و از نظر مالی بتوانند این دو باشگاه را حمایت کنند.
غلامرضا حیدریکردزنگنه رئیس پیشین سازمان خصوصیسازی روزی که در دولت قبل دستور واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس صادر شد تیمی در سازمان خصوصیسازی تشکیل دادیم تا واگذاری این دو باشگاه را مورد بررسی قرار دهد و زمینههای لازم را برای این واگذاری بسنجد. در آن زمان به یک مدل استانداردی از واگذاری رسیدیم که بر اساس آن سهام دو باشگاه به صورت ۵۱ به ۴۹ واگذار میشد. در حقیقت قصد داشتیم ۵۱ درصد از سهام این دو را به صورت بلوکی واگذار کنیم و ۴۹ درصد مابقی را نیز از طریق فرابورس به فروش برسانیم. برنامهریزی کرده بودیم تا شخص یا اشخاصی که ۵۱ درصد را میخرند از اهلیت لازم برخوردار باشند و از نظر مالی بتوانند این دو باشگاه را حمایت کنند. همچنین تخصص این کار را نیز داشته باشند تا به صورت علمی پرسپولیس و استقلال را مدیریت کرده و اصول باشگاهداری مدرن را در آن پیادهسازی کنند.
پیشبینی شده بود تا ۴۹ درصدی که از طریق فرابورس عرضه میشود را به سهامداران خرد که طرفداران این دو تیم را تشکیل میدادند واگذار کنیم. به نظرم این یکی از بهترین مدلهای واگذاری بود که اگر انجام میشد مشکلات مدیریتی و مالی این دو باشگاه به حداقل میرسید اما با توجه به پایان عمر دولت دهم این اتفاق نیفتاد و مدل طراحی شده نیز در دولت جدید
به کار گرفته نشد.
به نظر میرسد خصوصی سازی این دو باشگاه کار چندان دشواری نباشد، اما متاسفانه برخی علاقه دارند از نگاه امنیتی به این موضوع نگاه کنند و در روند خصوصیسازی آن سنگ بیندازند. یادم میآید آن زمان که در سازمان خصوصیسازی بودم هنگامی که قصد داشتیم بر اساس قانون اصل ۴۴ برخی شرکتهای مهم مانند نفت را واگذار کنیم بسیاری با هشدارهای امنیتی اجازه ندادند این کار صورت گیرد.
آنها حتی بحث را به شورای عالی امنیت ملی میکشاندند تا در آن شورا درباره چنین مسائلی نظر خود را اعلام کند. این گروه در همه دولتها حضور داشتهاند و به بهانههای مختلف نمیگذارند تا خصوصیسازی مسیر طبیعی خود را طی کند و بیش از حد حساسیت نشان میدهند.
داستان پرسپولیس و استقلال هم از این قرار است و عدهای گمان میکنند که چون این دو باشگاه دارای طرفداران زیادی هستند پس باید در واگذاری آنها حساسیتهای بیش از حد نشان داده شود. این طرز تفکر بهتر است در کشور عوض شود، چرا که با چنین طرز تفکری نمیتوان به راه خصوصیسازی واقعی رفت چرا که سازمان خصوصیسازی هر کاری بخواهد انجام دهد باید مسائل امنیتی را نیز از نظر بگذراند که بسیار کار را سخت میکند.
حال که وزارت ورزش به عنوان سهامدار اصلی این دو باشگاه اعلام کرده که قصد واگذاری آنها را دارد و دیگر نمیخواهد به باشگاهداری بپردازد بهتر است سایر نهادها و سازمانها نیز همکاری لازم را به عمل آورند تا این کار انجام شود. در اولین گام بهتر است فضای نگرانی و حساسیت بیش از حد به فضای پر از اعتماد و امید تبدیل شود تا بخش خصوصی با جرات بیشتری وارد میدان شود و این دو باشگاه را از آن خود کند.
ما که تاکنون شرکتهای عظیم معدنی، نفتی، مخابراتی و صنعتی را واگذار کردهایم پس دیگر چه باکی از واگذاری این دو باشگاه که از نظر مالی قابل قیاس با غولهای صنعتیمان نیستند را داریم؟ آیا خون استقلال و پرسپولیس از مجموعههای صنعتی عظیمی چون کشتیرانی، مپنا، مس و فولادسازان رنگینتر است؟
شاید برخی بگویند چون این دو باشگاه از نظر افکار عمومی مهم هستند پس باید در واگذاری آن ملاحظاتی صورت گیرد. به نظرم افکار عمومی را ما بیش از حد به قضیه حساس کردهایم وگرنه وقتی که طرفداران این دو تیم خیالشان راحت باشد که با واگذاری آنها تیم محبوبشان وضعیت بهتری را خواهد داشت، دلیلی ندارد که نگران آینده باشگاهشان باشند.
برخی هم در این مدت اعلام کردهاند که این دو باشگاه ورشکسته شده که به نظرم حرف درستی نیست. وقتی که هیات واگذاری برای این دو قیمت اعلام میکند تمام جوانب آن را سنجیده است و با قیمتی کارشناسی توانسته آنها را به مزایده بگذارد چرا که قیمتگذاری بر اساس داراییهای باشگاه صورت میگیرد و نمیتوان بدون پشتوانه قیمتی را برای آنها اعلام کرد. از این رو اطلاق ورشکستگی به این دو باشگاه صحیح نیست و بهتر است بگوییم استقلال و پرسپولیس دو شرکت زیان ده هستند که بدهیهایی نیز به بار آوردهاند.
در میان تمام اخباری که این روزها منتشر میشود موضوع واگذاری دو باشگاه پرسپولیس و استقلال به خودروسازان کشور نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. از قرار معلوم، باشگاه استقلال به گروه صنعتی ایران خودرو و باشگاه پرسپولیس به گروه خودروسازی سایپا واگذار خواهد شد و این دو شرکت در کنار فعالیت صنعتیشان، دو باشگاه پر طرفدار پایتخت را مورد حمایت مالی خود قرار داده و تحت مالکیت خود قرار میدهند. این موضوع از نظر قانونی مشکل خاصی ندارد، چون از نظر قانون تجارت دو خودروساز شرکتهای خصوصی شناخته میشوند و میتوانند استقلال و پرسپولیس را خریداری کنند.
اما در این میان بحثی که به وجود میآید این است که باشگاههای کشور زیر چتر حمایتی صنایع بزرگی چون فولاد و خودرو در میآیند تا تقریبا هیچ باشگاهی وجود نداشته باشد که از طریق باشگاهداری بتواند به درآمدزایی بپردازد و تیمهای ورزشی زیر مجموعهاش
را تجهیز کند.
از این رو شاید در کوتاه مدت چنین تصمیمهایی مورد اثر واقع شود، اما در درازمدت ممکن است این دو باشگاه با تغییرات مدیریتی نیز دچار دگرگونی شوند و کسی هم نتواند به روند موجود آن اعتراضی داشته باشد.
از این رو پیشنهاد میشود تا به گونهای برنامهریزی کنند که این باشگاهها به لحاظ درآمدزایی مستقل شوند و بتوانند با روشهای مرسوم درآمدزایی در باشگاهها به تامین مالی خود بپردازند.
ارسال نظر