اصلاح وضع موجود مقدم بر انتقال پایتخت

محمد عدالتخواه شهرساز پیشکسوت منتخب سال ۹۳ انتقال پایتخت مساله‌ای است که همواره مورد توجه حکومت‌های گذشته ایران بوده است تا اینکه پس از تجربه‌های گوناگون انتقال پایتخت از سوی شاه عباس، نادرشاه، کریم‌خان زند و ... به شهرهایی چون اصفهان و در نهایت تهران به عنوان پایتخت فعلی، جامه جمعیت و ترافیک سنگین را بر قامت تهران دوخت و سنگ بنای تجارت‌های چند صد میلیاردی را در این شهر نهاد تا آن ده و روستای کوچک به کلان‌شهری این چنین تبدیل شود. مقوله پایتخت و مرکزیت سیاسی در ایران، همانند محدوده‌های سیاسی آن، در طول تاریخ فراز و نشیب‌های زیادی داشته است و به تبعیت از تغییر حکومت، پایتخت آن نیز جز در موارد معدود، از شهری به شهر دیگر جا‌به‌جا شده است. نگاهی به گذشته تاریخی این تغییر و تحول حاکی از انگیزه‌‌های مختلفی است که به تناسب زمان، مکان و ساختار اجتماعی حکومت با محفوظ داشتن استراتژی سیاسی و مسائل ژئوپلیتیک و زمان موجب جابه‌جایی مرکز سیاسی کشور شده است. این انگیزه‌ها عمدتا در وهله نخست سیاسی - امنیتی و در وهله دوم اقتصادی - اجتماعی بوده است. تهران که امروزه پایتخت کشور ایران است از پیشینه شهری چندان طولانی برخوردار نیست؛ این شهر مدت‌ها یکی از روستاهای کوچک ری بوده و درست از زمان قاجار که پایتخت شد، این چنین وسعت گرفت. و اما این روزها برخی مساله انتقال کل پایتخت یا انتقال مرکز اداری- سیاسی کشور به مکان دیگری را مطرح می‌کنند؛ موضوع انتقال پایتخت به طور رسمی و علنی برای اولین بار در دهه‌های اخیر مطرح شد و پس از جنگ تحمیلی در سال ۱۳۶۸ بار دیگر به طور جدی‌تر مورد پیگیری قرار گرفت. همان سال‌ها به تدریج بحث انتقال پایتخت از تهران مطرح و پس از پایان جنگ تحمیلی این امر به طور جدی مورد پیگیری قرار گرفت؛ اما مراجع مسوول در آن زمان ساماندهی تهران را عملی‌تر و مناسب تر تشخیص دادند و از اجرای آن منصرف شدند. به رغم تلاش بسیار و اجرای طرح‌های عمرانی متعدد هنوز بسیاری از مسائل تهران حل نشده باقی مانده است؛ به همین دلیل از اواخر دهه ۷۰ بحث انتقال پایتخت مجددا از سوی برخی مسوولان مطرح شد، به طوری که این طرح از دهه ۷۰ و در دوره دولت سازندگی بر سر زبان‌ها افتاد و به مرور زمان به پیش فرض حل و فصل همه مشکلات تهران تبدیل شده است. اهدافی که موافقان انتقال پایتخت مطرح می‌کنند تمرکز زدایی و حل مسائل تهران ناشی از اندازه جمعیت و فعالیت از قبیل آلودگی هوا، ترافیک سنگین و... از یکسو و حفاظت از ارکان حکومت و امنیت ملی در برابر آسیب‌های وسیع ناشی از زلزله و سایر خطرات احتمالی از سوی دیگر است. در حالی که تهران به عنوان پایتخت، یک مرکز سیاسی و یک مرکز اقتصادی و فرهنگی است، به طور طبیعی غالب وزارتخانه‌ها و کارخانه‌ها و صنایع در این منطقه متمرکز شده‌اند؛ بنابراین جابه‌جایی کلی پایتخت از تهران در کوتاه‌مدت امکان‌پذیر نیست و فقط شاید بتوان بخش‌هایی از حکومت و فعالیت‌ها را به خارج از تهران منتقل کرد. پس به نظر می‌رسد بازسازی و استحکام بخشیدن به زیرساخت‌های شهر تهران کم‌هزینه‌تر از جابه‌جایی پایتخت است ضمن اینکه خطر زلزله اغلب شهرهای ایران را تهدید می‌کند و این موضوع نمی‌تواند دلیلی برای انتقال پایتخت سیاسی- اداری کشور باشد. در نهایت بعد از سال‌ها حرف و اظهارنظرهای حاشیه‌ای، در سال ۹۱ این طرح به مجلس شورای اسلامی ارائه شد و پس ‌از بررسی در صحن مجلس به دلیل آنچه نمایندگان بار مالی طرح برای دولت تشخیص دادند و مغایرت با اصل ۷۵ قانون اساسی، به کمیسیون تخصصی برگشت خورد. عدم توجه به مشکلات زیست محیطی یکی از مشکلات این طرح بود؛ در فاصله سه ماه بعد با ورود مستقیم دولت یازدهم به امور اجرایی، با هدف بررسی کارشناسی و همه‌جانبه موضوع انتقال پایتخت پیش از تصمیمی شتاب‌زده، طرح اولیه نمایندگان تغییر کرد و در نهایت طرح جدید که از یکسو ساماندهی تهران و از سوی دیگر امکان‌سنجی انتقال پایتخت را هدف خود می‌داند، تصویب و برای تایید به شورای نگهبان فرستاده شد. در حقیقت این طرح که در ابتدا با عنوان «طرح انتقال پایتخت» مطرح بود به عنوان «طرح امکان‌سنجی انتقال پایتخت سیاسی و اداری کشور و ساماندهی و تمرکززدایی از تهران» تغییر نام داد تا قبل از انتقال پایتخت، ابتدا نحوه حل مشکلات تهران بررسی شود؛ به این ترتیب بخش دوم نام این طرح بر بخش اول برتری یافته و امکان‌سنجی و مطالعه انتقال پایتخت در دستور کار قرار گرفت. بنابراین این طرح نمی‌گوید که پایتخت باید انتقال یابد تا بار مالی به موجب اجرای آن به دولت تحمیل شود، بلکه کمیته‌ای را ظرف ۲ سال موظف می‌کند چگونگی ساماندهی پایتخت را بررسی کند. اما یکی از موضوعاتی که باید به آن توجه داشت این است که هزینه جابه‌جایی پایتخت در صورت تایید چگونه باید تامین شود؟ آیا تضمینی وجود دارد که با انتقال پایتخت به همه اهداف دست یابیم؟ این هزینه و زمان قرار است صرف شود تا مسوولان بتوانند سه چالش مهم ترافیک، آلودگی هوا و تامین آب تهران را حل و این کلان‌شهر را به نحوی ساماندهی کنند که در قد و قواره پایتخت ایران قرار گیرد اما اینکه تا چه میزان این امکان فراهم باشد،‌جای بحث است. باید به مدافعان این طرح یادآور شد که صرف هزینه‌های هنگفت و زمان بسیار برای موضوعاتی که سال‌ها است در دستور کار بوده و به خاطر ایرادات واضح به نتیجه نرسیده است، نوعی هدر دادن وقت، انرژی و منابع مالی دولت و مجلس و به تبع آن ملت ایران است، بنابراین انتظار می‌رود مسوولان با در نظر داشتن این مهم نسبت به طرح‌های معلق مانده در گذر زمان تصمیم‌گیری کنند. به نظر می رسد بهترین روش برای انتقال پایتخت مطالعه تجربیات کشورها و همچنین بررسی ابعاد علمی و پیامدهای آن است که شاید برای این منظور لازم باشد چندین همایش داخلی و بین‌المللی برگزار شود تا با استفاده از تجربیات جهانی و استفاده از فکر متخصصان و دانشمندان داخلی و خارجی زوایای ناپنهان این حرکت ملی شناخته شده و با اطمینان اقدامی عملی را آغاز کرد. مزایای انتقال پایتخت از تهران به محلی دیگر نه تنها به موضوع فرار از زلزله یا راه‌حلی برای رفع مشکل ترافیک و آلودگی هوا مربوط نمی‌شود، بلکه باید به جنبه‌های دیگر روانشناسی، اجتماعی، اقتصادی و بسیاری از ابعاد و تبعات دیگر آن توجه داشت. نتیجه گیری - تغییر نام طرح از «انتقال پایتخت» به «طرح امکان‌سنجی انتقال پایتخت سیاسی و اداری کشور و ساماندهی و تمرکززدایی از تهران» نشان می‌دهد قبل از هر تصمیمی برای انتقال پایتخت، طرح توسط شورایی فراقوه ای بررسی می‌شود. - امکان‌سنجی برای اجرای یک طرح برای نخستین بار در ایران حاکی از مطالعه قبل از اجرای یک طرح است تا بعد از آسیب‌شناسی و انجام مطالعات نسبت به اجرای آن اقدام شود. - لازم است بعد از اتمام مطالعات، تجارب گذشته و شرایط فعلی، نتایج این مطالعات سری نباشد و از سوی دولت در اختیار کارشناسان قرار گیرد تا باز هم نتایج چکش‌کاری و پایش شود. - دولت در جریان امکان‌سنجی، لزوم استحکام و اصلاح وضع موجود پایتخت را در اولویت قرار دهد. - قطعا راهکارهایی بین اصلاح وضع موجود و انتقال پایتخت وجود دارد؛ بنابراین در صورتی که این شورا درباره اصلاح وضع موجود پایتخت به نتیجه نرسید راه‌حل‌های دیگری را مطالعه و بررسی کند. - شرایط ناخوشایند امروز پایتخت نتیجه اقدامات بی‌ضابطه پیشین است؛ گرچه نمی‌توان گفت اگر این اقدامات انجام نمی‌شد امروز شهری ایده‌آل داشتیم، اما می‌توان ادعا کرد وخامت امروز تهران مقصرانی دارد. - همین امروز فعالیت‌هایی در روند شهرسازی تهران رخ می‌دهد که وضعیت تهران را وخیم‎تر می‌کند؛ از یک طرف موضوع جابه‌جایی پایتخت مطرح می‌شود و از طرف دیگر فعالیت‌های نامتعارف شهرسازی همچنان ادامه دارد.