تغییر جهت در سیاستهای اقتصادی دولت
با روی کار آمدن دولت یازدهم در سال ۹۲ این انتظار در بین جامعه نخبگان به وجود آمد تا مدیریت اقتصادی از فضای احساسی و گرفتن تصمیمهای خلقالساعه و غیرکارشناسی بیرون آید و روی ریل عقلانیت قرار گیرد. دولت اگرچه برای تیم اقتصادیاش ترکیب نسبتا مناسبی را در نظر گرفت اما طی دو سال گذشته رفتارهایی از خود بروز داده که باعث انتقاد نخبگان و کارشناسان شده است.
منتقدان بر این باورند که دولت یازدهم راه گذشتگان را طی میکند و تغییری بنیادین در عرصه مدیریت اقتصادی کشور به وجود نیاورده است. بحث به مهار تورم که میرسد سرکوب قیمتها را پیش میکشد و بر تثبیت آن اصرار دارد.
با روی کار آمدن دولت یازدهم در سال ۹۲ این انتظار در بین جامعه نخبگان به وجود آمد تا مدیریت اقتصادی از فضای احساسی و گرفتن تصمیمهای خلقالساعه و غیرکارشناسی بیرون آید و روی ریل عقلانیت قرار گیرد. دولت اگرچه برای تیم اقتصادیاش ترکیب نسبتا مناسبی را در نظر گرفت اما طی دو سال گذشته رفتارهایی از خود بروز داده که باعث انتقاد نخبگان و کارشناسان شده است.
منتقدان بر این باورند که دولت یازدهم راه گذشتگان را طی میکند و تغییری بنیادین در عرصه مدیریت اقتصادی کشور به وجود نیاورده است. بحث به مهار تورم که میرسد سرکوب قیمتها را پیش میکشد و بر تثبیت آن اصرار دارد. این دولت نیز مانند گذشتگان گاه از اصول علم اقتصاد سرپیچی میکند و جلب رضایت مردم ولو در کوتاه مدت را اولویت میدهد تا از این طریق پشتوانه خود را در میان مردم از بین نبرد. حال سوال اینجا است که آیا دولت از اصولی که در ابتدای چیدمان تیم اقتصادی خود به آن پایبند بود، عقبنشینی کرده است؟ آیا تغییر رویهای در فرماندهی اقتصادی خود به وجود آورده و سعی دارد در سالی که انتخابات مجلس را پیش روی خود دارد به رفتارهای پوپولیستی روی آورد؟
ارسال نظر