تام بیلی نویسنده ورلد فایننس اقتصاد مهاجرت منازعات بسیاری را در جهان غرب باعث شده است، اما تاثیر مهاجرت بر کشورهای مبدا در جهان در حال توسعه چیست؟ عصر جهانی شدن است. دلبستگی‌های محلی دولت- ملت‌ها در دهکده جهانی جایی ندارد. همزمان، این واقعیت نیز وجود دارد که مرزها هرگز این چنین تحت مراقبت نبوده‌اند. با این حال، شمار مهاجران قانونی و غیرقانونی روز به روز در حال افزایش است. بر اساس آمار بانک جهانی، در سال ۲۰۱۳، حدود ۲۴۷ میلیون نفر از مردم جهان مهاجر بوده‌اند و تخمین زده می‌شود که این رقم در سال ۲۰۱۵ به ۲۵۰ میلیون

نفر برسد.

درباره پیامدهای این روند بر اقتصاد کشورهای مقصد بحث‌های بسیاری درگرفته، اما اقتصادها مبدا چه تاثیری از مهاجرت می‌پذیرند؟

یکی از مهم‌ترین منافع کشورهای مبدا مهاجرت، پول‌هایی است که از مهاجران به آنها می‌رسد. مهاجرانی که در خارج کار پیدا کرده‌اند اغلب بخشی از حقوق حود را برای خانواده‌های خود در کشورهای خود می‌فرستند. رشد وجوه فرستاده شده در سال ۲۰۱۵ کاهش داشته، اما کل پول‌های فرستاده شده توسط مهاجران به ۴۴۰ میلیادر دلار رسیده است.

فرستاده شدن مبالغ هنگفتی پول از کشورهای توسعه‌یافته ثروتمند به کشورهای در حال توسعه فقیرتر اغلب به عنوان عاملی برای توسعه کشورهای درحال توسعه درنظر گرفته می‌شود. این پول‌ها همچنین می‌تواند برای خرید خانه، پرداخت وام یا ... در کشورهای مبدا مورد استفاده قرار گیرد. البته برخی در مورد منافع فرستاده شدن وجوه به کشورهای مبدا به این اندازه خوش‌بین نیستند. برخی به این موضوع اشاره می‌کنند که وابستگی کشورهای در حال توسعه به پولی که از کشورهای توسعه‌یافته می‌رسد نوعی عدم استقلال است که باعث می‌شود کشورهای درحال توسعه چشم‌اندازی برای آینده نداشته باشند.

اما یکی از مورد توجه‌ترین پیامدهای اقتصادی مهاجرت برای کشورهای مبدا، تجربه فرار مغزها است. در گذشته، مهاجرت عمدتا آخرین راه چاره جمعیت فقیر حاشیه‌نشین بود، اما حالا جهان در حال توسعه به گونه فزاینده‌ای در حال تحصیلکرده شدن است و این بهترین‌ها هستند که از این کشورها به دیگر کشورها می‌روند. این باعث می‌شود که کشور مبدا با کاهش سرمایه انسانی روبه‌رو شود.

وقتی کشوری برای کسب مهارت و دانش کسانی هزینه می‌کند که به دیگر کشورها می‌روند، آن کشور قطعا چیزی بیشتر از سرمایه را از دست داده است. درست است که مهاجران ممکن است پول‌هایی به کشور خود بفرستند یا حتی در میهن خود سرمایه‌گذاری کنند، اما بسیار بیشتر محتمل است که این اقدامات را در کشور مقصد پی بگیرند.

حتی برخی از کارشناسان از این صحبت کرده‌اند که چرخه خروج نخبگان از یک کشور می‌تواند آنها را برای همیشه در حاشیه اقتصاد جهان قرار دهد، کشورهایی که اوضاع بد اقتصادی آنها باعث خروج سرمایه انسانی و خروج سرمایه انسانی باعث ادامه اوضاع بد اقتصادی می‌شود. این چرخه‌ای

هولناک است.

بر اساس نظر برخی کارشناسان، به حاشیه راندن منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا از اقتصاد سیاسی جهان امکان استخدام افراد بامهارت این منطقه را کاهش داده و به حاشیه رانده شدن اقتصادهای این منطقه را تشدید کرده است. به این ترتیب کشورهایی که با این وضعیت روبه‌رو هستند، گرفتار چرخه‌ای می‌شوند که شکستن آن دشوار است.

اینکه مهاجرت برای کشورهای مبدا نفع خالص اقتصادی دارد یا نه را به سختی می‌توان تعیین کرد. مهاجرت، منافع زیادی را متوجه کشورهای مبدا مهاجرت می‌کند، با این حال خطر این است که این امر جایگزین توسعه اقتصادی شود. پول‌هایی که از کشورهای میزبان مهاجران می‌رسد در صورتی که برای ایجاد زیرساخت استفاده شود، می‌تواند پیامدهای مثبتی همراه داشته باشد، اما ایجاد و ابقای این زیرساخت‌ها نیاز به مغزهایی دارد که ممکن است فرار کرده باشند.