نرخ صعودی مالیات؛ سرکوب انگیزهها
دکترطهماسب مظاهری مدیرعامل سابق بانک مرکزی بهطور کل مالیاتها بر دو قسم هستند، مالیات مستقیم و غیرمستقیم، مالیاتهایی که پرداختکننده آن مشخص و معین نبوده و تحقق مالیات به بخشی از فعالیتهاى اقتصادى و عملیات افراد مرتبط بوده و قابلیت انتقال آنها بسیار زیاد باشد، مالیات غیرمستقیم نامیده مىشود. بهعبارت دیگر، مالیاتهایی که بهطور غیرمستقیم بر کالاهاى مصرفى وضع شده و از مصرفکنندگان وصول مىشود. نقش مالیاتهاى غیرمستقیم در جوامع و اقتصادهاى کمتر توسعهیافته در مقایسه با کشورهاى بیشتر توسعهیافته مهمتر است.
دکترطهماسب مظاهری مدیرعامل سابق بانک مرکزی بهطور کل مالیاتها بر دو قسم هستند، مالیات مستقیم و غیرمستقیم، مالیاتهایی که پرداختکننده آن مشخص و معین نبوده و تحقق مالیات به بخشی از فعالیتهاى اقتصادى و عملیات افراد مرتبط بوده و قابلیت انتقال آنها بسیار زیاد باشد، مالیات غیرمستقیم نامیده مىشود. بهعبارت دیگر، مالیاتهایی که بهطور غیرمستقیم بر کالاهاى مصرفى وضع شده و از مصرفکنندگان وصول مىشود. نقش مالیاتهاى غیرمستقیم در جوامع و اقتصادهاى کمتر توسعهیافته در مقایسه با کشورهاى بیشتر توسعهیافته مهمتر است. این اهمیت از واقعیت حیات فقیرانهاى ناشى مىشود که عملا پایگاه مالیاتهاى مستقیم را تضعیف کرده است. این مالیاتها، نرخ سرمایهگذارى را از راه تقلیل مصرف، بالا مىبرند و ضریب فزاینده پسانداز را رشد مىدهند. مالیات مستقیم، برخلاف مالیات غیرمستقیم مالیاتی است که مشمول پرداخت آن مستقیما نزد بدهکار مالیاتی به وجود میآید. به عبارت دیگر بهطور مستقیم از دارایی و درآمد افراد وصول میشود که شامل مالیات بر دارایی و مالیات بر درآمد است.
در مورد مالیات دو نکته قابل ذکر وجود دارد: نکته اول اینکه درآمدی که در مورد مالیات مستقیم گفته میشود یک اشتباه مصطلح است، در اینجا منظور از درآمد سود است، درآمدی که در اصطلاح حسابداری رایج است به معنی عواید حاصل از فروش محصول یا خدمت است که از هزینه کم میشود که در واقع همان سود است، نکته دوم اینکه در مالیات غیر مستقیم، در اینجا سود مطرح نیست، بلکه مالیات ارزشافزوده بر وصولی حاصل از فروش گرفته میشود نه از سود.
اگر در مالیات بر مجموع درآمد، نرخ مالیاتی مانند ایران ثابت باشد و پلکانی نباشد. تفاوتی نمیکند که مالیات بر درآمد دریافت شود یا مالیات بر مجموع درآمد، در حال حاضر ۲۵ درصد از سود هر واحد تولیدی بهعنوان مالیات دریافت میشود و این نرخ ثابت است، در کشور ما که درآمد افراد مشخص نیست و سیستم جامع مالیاتی بهدرستی تدوین نشده است، تعیین نرخ پلکانی مالیات، بسیار دشوار است. نرخ ۲۵ درصد حاصل از درآمد، نرخ عادلانه برای مالیات است و در حال حاضر نیازی به نرخ مالیات پلکانی نیست، درواقع اگر کسی درآمد بیشتری داشته باشد، با نرخ بیشتری نسبت به فردی که کمتر درآمد دارد مالیات پرداخت میکند، (بهطور مثال اگر کسی صد میلیون درآمد داشته باشد، حدود ۲۵ میلیون تومان مالیات پرداخت میکند و اگر شخصی ۲ میلیون تومان درآمد داشته باشد ۵۰۰ هزار تومان مالیات پرداخت میکند). دولت در حال حاضر باید این نرخ ثابت مالیاتی را حفظ کند، نرخ مالیات پلکانی باعث فساد و فرار مالیاتی میشود و کنترل آن بسیار دشوار است، همچنین هیچ دلیلی ندارد که کسی که درآمد بیشتری داشته باشد جریمه شود، کسی که سود بیشتری به دست آورده است یعنی رونق اقتصادی و اشتغال ایجاد کرده است، در ضمن مالیات در اسلام نیز همینطور است، خمس هم نوعی مالیات اسلامی است و اسلام نیز تفاوتی بین کسی که درآمد بیشتر داشته باشد با کسی که درآمد کمتری دارد قائل نشده است.
در سال ۱۳۸۰ نیز اگر نرخ مالیاتی بهجای ۲۵ درصد ۲۰ درصد تعیین میشد، به دلیل اسلامی بودن و هماهنگ بودن این نرخ با خمس، مالیاتدهندگان کمتر کتمان درآمدی میکردند و درآمد مالیاتی کشور افزایش مییافت، قبل از سال ۱۳۸۰ به دلیل وجود قانون نرخ مالیات پلکانی، افراد تا ۶۴ درصد مالیات پرداخت میکردند، با تصویب قانون نرخ ۲۵ درصدی ثابت، کتمان درآمد کاهش و درآمدهای مالیاتی در آن سال افزایش یافت، در سالهای بعد نیز این روند افزایشی ادامه داشت، در حال حاضر اگر دولت میزان نرخ مالیات را ۲۰ درصد کند میتوان اطمینان داشت که درآمد مالیاتی بیشتر خواهد شد.
ارسال نظر