گردشگری؛ نیازمند دیپلماسی
دکتر سعید شیرکوند معاون سازمان گردشگری و میراث فرهنگی کاهش قیمت نفت در دورههای مختلفی از تاریخ کشور ما رخ داده است و در هر مقطع زمانی با کاهش قیمت، این گونه مباحث توسط صاحب نظران و دولتمردان مطرح میشده است که باید از فرصت ایجاد شده حداکثر بهرهبرداری را کنیم. بهعبارت روشنتر، بسیاری از مدیران اجرایی کشور و همچنین صاحبنظران بر این باور بودهاند که در کشور ما ظرفیتهایی وجود دارد که بتواند تهدید ناشی از کاهش قیمت نفت را به یک فرصت بزرگ برای رشد و شکوفایی اقتصادی کشور تبدیل کند و البته بعد از چند ماه با افزایش قیمت نفت اثرات آن به فراموشی سپرده شده است.
دکتر سعید شیرکوند معاون سازمان گردشگری و میراث فرهنگی کاهش قیمت نفت در دورههای مختلفی از تاریخ کشور ما رخ داده است و در هر مقطع زمانی با کاهش قیمت، این گونه مباحث توسط صاحب نظران و دولتمردان مطرح میشده است که باید از فرصت ایجاد شده حداکثر بهرهبرداری را کنیم. بهعبارت روشنتر، بسیاری از مدیران اجرایی کشور و همچنین صاحبنظران بر این باور بودهاند که در کشور ما ظرفیتهایی وجود دارد که بتواند تهدید ناشی از کاهش قیمت نفت را به یک فرصت بزرگ برای رشد و شکوفایی اقتصادی کشور تبدیل کند و البته بعد از چند ماه با افزایش قیمت نفت اثرات آن به فراموشی سپرده شده است. مساله کاهش قیمت نفت را زمانی میتوانیم در اقتصاد کشور بهعنوان فرصت تلقی کنیم که ذهن مدیران و سیاستگذاران کشور را از یک اقتصاد متکی بر نفت پاک و در ذهن آنان اقتصاد متکی بر تولید و رقابت را جایگزین کنیم. واقعیت موجود حاکم در کشور ما نشان میدهد که حتی در زمان کاهش درآمدهای نفتی دولت خود را در تنگناهایی احساس میکند، اما در تنظیم بودجه آینده بسیاری از مدیران ارشد کشور اعم از مدیران قوه مجریه و نمایندگان مجلس شورای اسلامی بر افزایش هزینههای گوناگون با تکیه بر درآمدهای نفتی تاکید میکنند. همه مدیران از مدیریت هزینه نان میبرند و مایل هستند که این مدیریت هزینه را با ابزار چانهزنی در حوزههای مربوط به خود گسترش دهند. آنچه بیان شد شرح حال تکراری اقتصادی کشور است. بر این اساس باید گفت هرگاه عزم و اراده ملی بر آن قرار گرفت که به جای تکیه کردن بر مدیریت هزینه بر مدیریت درآمد و هزینه بپردازیم، یعنی کلیه سازمانها، دستگاهها و نهادهایی که از بودجه عمومی ارتزاق میکنند بر این باور تلاش کنند که چگونه میتوانند ابتدا درآمد کسب کرده و سپس آن را هزینه کنند (البته بخشی از هزینههای تامین کالاهای عمومی از این قاعده مستثنی هستند) سپس میتوان چنین نتیجه گرفت که بهرغم همه شعارها همچنان همه خود را به درآمد نفت وابسته و نیازمند میدانند.
اگر ما به یک اقتصاد درونزا و متکی بر مزیتهای داخلی و درونی کشور تکیه کنیم آنگاه خواهیم توانست بسیاری از ظرفیتهای خالی مانده اقتصاد کشور را مورد توجه جدیتر قرار دهیم که مهمترین آن میتواند صنعت گردشگری، هنر و ورزش باشد. در حال حاضر که از همه طرف فریاد حمایت از گردشگری به گوش میرسد، وقتی که نیک بنگریم بر این واقعیت، به ناچار باید تاکید کنیم که گردشگری هنوز صنعتی تلقی نمیشود که بتواند به طرف جایگزین شدن درآمدهای نفتی حرکت کند. چراکه گردشگری الزاماتی دارد و تا این الزامات فراهم نشود، درآمدهای حاصل از گردشگری و اشتغال متکی بر گردشگری محقق نخواهد شد. زمانی گردشگری در اقتصاد کشور جایگاه مناسبی خواهد داشت که دستگاه دیپلماسی کشور، دستگاه مدیریت اجرایی، امنیتی و نظارتی کشور برای رسیدن به این هدف متحد و همگرا عمل کنند؛ یعنی وزارت خارجه ورود گردشگران خارجی را تسهیل و مجموعه اجرایی کشور فراهم کردن زیرساختها را ضروری و دستگاه نظارتی و امنیتی کشور نیز در جهت گسترش گردشگری با همدیگر همکاری کنند. در این صورت این شعار مطرح شده در مورد اهمیت و نقش گردشگری شرایط تحقق بهتری خواهد یافت.
ارسال نظر