بستر خصوصی‌سازی فراهم نیست

محمدرضا ساکت عضو هیات مدیره سازمان لیگ خصوصی‌سازی در ورزش و در باشگاه‌ها یک اصل اجتناب‌ناپذیر و الزامی است و یک الگوی نمونه و موفق بین‌المللی در سطح کل دنیا است و این ویژگی را دارد که بالندگی سازمانی و اقتصادی‌تر شدن فعالیت‌ها را به وجود آورد و بهره‌وری سازمانی را افزایش دهد. خصوصی‌سازی یک امر اجتناب‌ناپذیر است اما باید بسترهای درآمدزایی باشگاه‌هایمان را از طریق قوانینی که زمینه‌های درآمدزایی را برای باشگاه‌ها فراهم می‌کند به وجود بیاوریم تا باشگاه‌ها بتوانند با خودکفایی مالی روی پای خودشان بایستند و درآمد لازم را کسب کنند و بعد ازحل این مسائل؛ موضوع خصوصی‌سازی جدی می‌شود. خصوصی‌سازی ورزش کشور و باشگاه‌های کشور فقط خصوصی‌سازی باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس نیست. ما باید برنامه‌ای داشته باشیم که بستر مناسبی را برای یک طرح موفق بلندمدت برای کل ورزش کشور و همه باشگاه‌های کشور به وجود بیاوریم.

متاسفانه در ایران تیم‌های بزرگی چون استقلال و پرسپولیس که از جایگاه مردمی خاصی هم برخوردارند سازمان چندان منظم و توانمندی ندارند. آنها طرفداران بسیاری دارند اما همواره در حد یک تیم فعالیت می‌کنند نه باشگاه‌هایی منطبق بر اصول که در آن هر چیزی جای خودش را داشته و قبل از هر اقدامی برنامه‌ریزی مدون و حساب شده‌ای صورت پذیرفته باشد. برخلاف باشگاه‌های بزرگ در کشورهای دیگر، تیم‌های استقلال و پرسپولیس نه تنها سازماندهی و ثبات مدیریتی درستی ندارند، بلکه مدت‌ها است که از عدم ثبات اقتصادی هم رنج می‌برند. برای فرآیند خصوصی‌سازی این دو باشگاه‌ باید عملکرد اقتصادی و شفافیت مالی باشگاه‌ها مورد بررسی قرار گیرد. در مورد خصوصی‌سازی و ساز و کارهای قبل از آن سوالات متعددی مطرح می‌شود، اول اینکه قیمت‌گذاری باشگاه‌ها بر چه مبنایی صورت گرفته است؟ این دو باشگاه دقیقا چقدر بدهی دارند و با این حساب چگونه خریدار یا خریداران این دو باشگاه می‌خواهند از رقم بدهی دقیق استقلال و پرسپولیس مطلع شوند؟ آیا این تیم‌ها قابلیت سوددهی دارند؟ با توجه به قوانین و مقررات کشور چه راه‌هایی برای تامین مالی این باشگاه‌ها وجود دارد؟ در سراسر جهان حق پخش و البته کپی رایت رقابت‌های ورزشی یک ضرورت محسوب می‌شود. بین ۴۰ تا ۷۰ درصد درآمد یک باشگاه با حق پخش تامین می‌شود اگر این دو باشگاه ذکر شده خصوصی شوند باز هم صاحب یا صاحبان آن زیر بار توافق‌های غیر واقعی و مصلحتی مانند حق پخش تلویزیونی می‌روند؟

قبل از بررسی خصوصی‌سازی این تیم‌ها چند نکته قابل ذکر است، اولین نکته این است که بستر مناسب برای خصوصی‌سازی این دو باشگاه وجود ندارد به‌دلیل اینکه درآمد پایدار برای باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس وجود ندارد و هیچ کدام از این دو باشگاه سوددهی ندارند و ما نمی‌توانیم حقوق فوتبال را پرداخت کنیم، این نوع خصوصی‌سازی برای این دو باشگاه که هواداران بسیاری در کشور دارند مناسب نیست. باید خصوصی‌سازی این دو باشگاه طوری باشد که حافظ آرامش روحی و روانی هوادار باشد. این دو باشگاه تا زمانی که به سوددهی نرسند نمی‌توان بحثی درباره خصوصی‌سازی این باشگاه‌ها کرد. همچنین میزان قیمت پایه‌ با توجه به شرایط فعلی فوتبال در کشور ما که قابلیت درآمدزایی کامل وجود ندارد و حقوق فوتبالی پرداخت نمی‌شود عدد قابل قبولی نیست. به‌جای خصوصی‌سازی، این دو باشگاه باید به یکی از صنایع بزرگ کشور واگذار شوند. باشگاه استقلال و پرسپولیس باید به صورت چند مرحله‌ای به سمت خصوصی‌سازی حرکت کنند. اولین مرحله این‌ است که از زیر نظارت وزارت ورزش و جوانان خارج شوند، در مرحله دوم باید این باشگاه‌ها زیر پوشش یکی از صنایع بزرگ مانند صنایع پتروشیمی، فولاد، خودرو یا مخابرات که در قالب شرکت‌های نیمه‌خصوصی و نیمه‌دولتی اداره می‌شوند و سهام این صنایع در بورس واگذار شده است، قرار بگیرند. به این طریق این باشگاه‌ها می‌توانند ثبات اقتصادی، مالی، مدیریتی و برنامه‌ریزی پیدا کنند. در مرحله بعد، این باشگاه‌ها قابلیت واگذاری به بخش خصوصی را دارند و می‌توانند با یک ظرفیت اقتصادی مناسب از طریق فرابورس اداره بشوند. باید به‌خوبی از این برندها حمایت شود تا آن صنعت بتواند با مدیریت صنعتی مناسب شرایط مدیریتی شایسته‌ای را برای این دو باشگاه پدید بیاورد، به طور مثال باشگاه سپاهان زیرنظر فولاد مبارکه اصفهان سال ۷۹ در اصفهان اداره شد. عرضه شدن سهام کارخانه سیمان سپاهان در بورس و تمایل نداشتن سهامداران جدید این کارخانه به باشگاهداری سبب شد تا در تابستان سال ۱۳۷۹ امتیاز باشگاه به مجتمع فولاد مبارکه واگذار شود و نام باشگاه به «فولاد مبارکه سپاهان» تغییر کند. این الگو را برای به ثبات رسیدن استقلال و پرسپولیس، تجربه شده و موفق می‌دانم.

و در پایان اینکه طرح جامع باشگاهداری بیش از سه سال است که قرار است در مجلس بررسی و تصویب شود، در این طرح بندهایی وجود دارد که زمینه درآمدزایی باشگاه را فراهم می‌سازد، مانند حق پخش تلویزیونی، انحصار مارک و برند ،قانون کپی رایت، معافیت‌ها مالیاتی و عوارضی، وام‌های بلندمدت کم‌بهره ‌برای سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، اعطای پاداش به باشگاه‌هایی که بازیکن پرورش می‌دهند و در تیم ملی بازیکن دارند و قوانین حمایتی از این دست برای درآمدزایی باشگاه ضرورت دارد.