عرضه نیروی کار و هدفمندی
دکتر جواد صالحی اصفهانی استاد دانشگاه ایلینویز در برخی کشورها یارانه نقدی برای کاهش فقر و بهبود سلامت و آموزش پرداخت میشود. در بسیاری از مواقع پرداخت نقدی یارانه در کشورهای مختلف تحت شرایط خاصی به افراد صورت میگیرد، برای مثال برای ثبتنام کودکان در مدارس پرداخت یارانه نقدی صورت میپذیرد. مطالعات بسیاری در زمینه پرداخت مشروط یارانه نقدی صورت گرفته است. مطالعات نشان میدهند که دولتها در رسیدن به اهداف خود با پرداخت نقدی مشروط موفق بودهاند ولی مطالعات اخیر نشان میدهد که پرداخت بیقید و شرط یارانه هم میتواند در بهبود رفاه خانوار (بدون صرف هزینه اضافه نظارت بر چگونگی مصرف یارانه خانوار) موثر باشد.
دکتر جواد صالحی اصفهانی استاد دانشگاه ایلینویز در برخی کشورها یارانه نقدی برای کاهش فقر و بهبود سلامت و آموزش پرداخت میشود. در بسیاری از مواقع پرداخت نقدی یارانه در کشورهای مختلف تحت شرایط خاصی به افراد صورت میگیرد، برای مثال برای ثبتنام کودکان در مدارس پرداخت یارانه نقدی صورت میپذیرد. مطالعات بسیاری در زمینه پرداخت مشروط یارانه نقدی صورت گرفته است. مطالعات نشان میدهند که دولتها در رسیدن به اهداف خود با پرداخت نقدی مشروط موفق بودهاند ولی مطالعات اخیر نشان میدهد که پرداخت بیقید و شرط یارانه هم میتواند در بهبود رفاه خانوار (بدون صرف هزینه اضافه نظارت بر چگونگی مصرف یارانه خانوار) موثر باشد. مطالعاتی کمی در رابطه با پرداخت یارانه نقدی و عرضه نیروی کار انجام شده است. در مطالعات اخیر نگرانیهایی در رابطه با پرداخت نقدی یارانه در کشورهای توسعه یافته روی میزان کار افراد ابراز شد.
در سال ۱۳۹۲ حدود ۹۵ درصد از جمعیت ایران این یارانه نقدی را دریافت میکردند. پیش از اجرای قانون هدفمندی یارانهها در سال ۱۳۸۹ کارشناسان صاحب نظر در حوزه اشتغال، رابطهای بین پرداخت یارانه نقدی و کاهش عرضه نیروی کار پس از دریافت ماهانه یارانه نقدی را احتمال میدادند. برای حفظ قدرت خرید خانوارها در اقتصادی که یارانه انرژی حذف شده و قیمتهای داخلی انرژی هم تراز با قیمتهای جهانی شده است، پرداخت یارانه نقدی امری لازم محسوب میشود. در ایران ابتدا، در سال ۱۳۸۹ مبلغ ۴۵ هزار تومان در ماه به هر فرد پرداخت شد. در سالهای بعد با نرخ تورم ۲۰ تا ۴۰ درصدی در هر سال این مقدار اولیه یارانه نقدی ثابت ماند.
یکی از عواملی که پرداخت یارانه نقدی غیر مشروط در ایران را با دیگر کشورها متمایز میکند منطق پرداخت یارانه نقدی است. در واقع به دلیل افزایش قیمتهای انرژی و نان، یارانه نقدی برای رضایت عمومی پرداخت شد. یارانه انرژی حدود ۲۵ درصد کل تولید ناخالص داخلی است که بیشتر از ۶ برابر کل پرداختهای نقدی دولت به مردم برآورد شده است. در واقع دولت سه برابر نفت و گاز صادراتی را به شهروندانش میفروشد و هیچ درآمدی از فروش داخلی بهدست نمیآورد. یارانه نقدی از این جهت قابل دفاع است که از لحاظ اقتصاد سیاسی تنها با پرداخت یارانه نقدی میتوان مردم را با این سیاست همسو کرد. چرا که به لحاظ سیاسی برای مردم غیر قابل پذیرش بود که تمام درآمد حاصل از حذف یارانهها صرف تولید زیرساخت برای کشور شود و مطمئنا اجرای این سیاست، مشکلات اجتماعی و سیاسی در پی خواهد داشت. بنابراین یارانه نقدی تنها راه از بین بردن یارانه انرژی بود و همچنین برخلاف انرژی ارزان که بیشترش به مصرفکنندگان پردرآمد میرسد، پرداخت یارانه نقدی بهطور یکسان بین مردم توزیع شده است. پرداخت یارانه نقدی در بین مردم بسیار محبوب است و بدون تبعات اجتماعی و سیاسی نمیتوان پرداخت نقدی یارانه را حذف کرد و احتمالا در آینده باید روش دیگری اجرا شود و در طولانیمدت کشور نیاز دارد که راهحلی موثر و با در نظر گرفتن توزیع مساوی منافع گاز و نفت که در داخل کشور مصرف میشود را پیدا کند. با وجود اهمیت این طرح برای اقتصاد ایران و تبعات سیاستی آن، هیچ ارزیابی دقیقی از ادامه برنامه پرداخت پول نقد در ایران وجود ندارد.دو چالش در چنین ارزیابی وجود دارد؛ اول اینکه در دولت هیچ نوع مکانیسمی برای ارزیابی این طرح فعال نیست و دوم، ارزیابی تاثیر پرداختهای نقدی غیر مشروط در ایران بهطور خاص با مشکل مواجه است، زیرا بلافاصله بعد از اجرای برنامه حذف یارانهها، کشور با شوکهای منفی بزرگی مواجه شد که بر اشتغال اثرگذار بود. تحریمهای بینالمللی علیه ایران در اواخر سال ۲۰۱۱ شدت یافت. که باعث شد درآمد نفتی ایران به نصف کاهش یابد و باعث اختلال در تجارت و صادرات و واردات بینالمللی کشور شد. واردات کالاهای واسطهای و سرمایهای بهشدت کاهش یافت. همچنین باعث تعطیلی کارخانهها یا تعدیل نیرو در بسیاری از سازمانها و شرکتهای تجاری شد. برای شناسایی تاثیر یارانه نقدی بر اشتغال ضروری است که عوامل دیگری که بر اشتغال تاثیر دارد، مانند کاهش تقاضای نیروی کار بهدلیل کاهش انگیزه نیروی کار و دیگر عوامل غیرمرتبط به حذف یارانه انرژی، حذف شود.
برای بررسی این تاثیر، با استفاده از دادههای بودجه خانوار مرکز آمار، دادههای ۳۸۰۰۰ خانوار ایرانی مورد بررسی قرار گرفت. وقتی طرح در سه ماه چهارم سال ۱۳۸۹ اجرا شد حدود ۳۰ درصد از خانوارها به دلیل اینکه به موقع ثبتنام نکرده بودند، یارانه دریافت نکردند. میتوان با مقایسه تفاوت عرضه نیروی کار خانوارها و افرادی که به موقع ثبتنام کردهاند و یارانه نقدی را دریافت کردهاند و خانوارهایی که موفق به ثبتنام در زمان معمول نشده بودند به نتایجی در مورد تاثیر یارانه نقدی بر نیروی کار رسید. اما این روش با مشکلاتی روبهرو است؛ یکی از مشکلاتی که در این روش با آن مواجه هستیم این است که کسانی که یارانه نقدی ثبتنام نکرده بودند، بعد از ثبتنام، تمام یارانه را که عقب افتاده بود یک جا دریافت کردهاند و ممکن است خانوار با اطلاع از دریافت میزان یارانه، به همان مقدار قرض کند به امید اینکه در آینده همین مقدار پول را دریافت خواهد کرد. ولی با توجه به محدودیتهای منابع مالی برای خانوارهای فقیر بعید است که دهکهای پایین درآمدی شغلهای دائمی خود را ترک کنند یا مقدار معناداری از ساعات عرضه نیروی کار خود بکاهند، زیرا که فقرا امکان دسترسی به منابع مالی برای هزینههای عمومی خود را ندارند. روش دیگر اینکه با دادههای سه استان که از چند ماه قبل از اجرای هدفمندی یارانهها بهطور امتحانی این طرح در آنها اجرا شد، کار کنیم. نتایج حاصله نشان داد که هیچ نشانهای مبنی بر تاثیر منفی پرداخت یارانه نقدی بر عرضه نیروی کار دیده نشد. البته باید تاکید شود که بیشتر بحث در مورد کاهش عرضه نیروی کار در ایران در مورد خانوارهایی است که در دهکهای پایین توزیع درآمدی در ایران قرار دارند. افراد با درآمد بیشتر، با احتمال کمتری دریافت یارانه نقدی بر عرضه نیروی کار آنها تاثیردارد، زیرا نسبت کمتری از درآمد آنها را تشکیل میدهد. در کل به دو روش میزان تاثیر خالص پرداخت یارانه نقدی بر ۴ دهک پایینی درآمدی بررسی شد، بر روی تعداد افراد شاغل در خانواده، بر روی ساعات کار خانوار، ساعات کار فردی در هفته (مزد و حقوق بگیران) و در نهایت مشارکت نیروی کار. تاثیر هدفمندی یارانهها بر همه آنها بی معنی هستند. البته اگر جوانان گروه را جدا در نظر بگیریم این آمار برای جوانان صادق نیست و بعد از طرح هدفمندی، میانگین ساعت کاری جوانان ۱۰ ساعت در ماه کمتر شده است که در میان دانشجویان به ۲۴ ساعت در ماه میرسد در نتیجه افت اشتغال در همه طبقات هست، هم در خانوار روستایی و هم در شهری، بنابراین نمیتوان از این نتیجه گرفت که کاهش اشتغال به خاطر هدفمندی است.این امر احتمالا بهدلیل شوکهای بسیار منفی است که به اقتصاد وارد شده است.
ارسال نظر