جایگزینی مجلات داخلی به جای خارجی

دکتر حمید شهرستانی استاد دانشگاه اوهایو پایبندی صرف به یک اصل اساسی و همیشگی یعنی فدا نکردن کیفیت به پای کمیت به تنهایی می‌تواند ما را از بحران کنونی تعدد مقالات علمی بی‌کیفیت که با اهداف غیر پژوهشی تهیه و چاپ می‌شوند رها کند. این تفکر که ما باید مقالات علمی فراوان داشته باشیم از پایه باوری غلط است که منجر به نشر مقالات بی‌کیفیتی شده که پژوهشگران دیگر، کمتر به آنها رجوع می‌کنند؛ چرا که در بسیاری از آنها علاوه بر عدم رعایت اصول فنی نگارش مقاله، کیفیت علمی مطالب درج شده نیز بسیار پایین است. تاکید نادرست بر انتشار مقاله در مجلات ISI در دانشگاه‌های داخلی، علاوه بر آنکه باعث دامن زدن به فعالیت‌های خارج از چارچوب و قواعد فضاهای علمی در کشور شده است، سبب شکل‌گیری بازارهای غیرموجه در برخی کشورهای آسیایی شده است که از بعد نظارتی ضعیف هستند. از آنجا که ثبت کردن سازمان‌های تحقیقاتی به راحتی انجام می‌پذیرد، این نهادها در سایه مجوزی که برای حضور در این حوزه به آنها داده شده است شروع به فعالیت می‌کنند و با اخذ رقم‌های بالا، مقالات دریافتی را در مجلاتی که مدعی هستند در لیست مجلات معتبر علمی ثبت شده‌اند چاپ می‌کنند.

برای اصلاح وضعیت موجود در گام نخست باید معیارهای ارتقای علمی استادان و پذیرش دانشجو در مقطع دکترا را تغییر دهیم. نگاهی به شیوه پذیرش و ارتقای درجه علمی در دانشگاه‌های طراز اول دنیا نشان می‌دهد که اساسا نگاه و شیوه ما در این زمینه باید به کلی تغییر کند. برای مثال برای پذیرفته شدن در دانشگاه‌های معتبر آمریکا چندین فاکتور: نمره اخذ شده در آزمون‌های استاندارد، دانشگاهی که مدرک قبلی خود را از آنجا گرفته‌اید، معدل و ریز نمرات و معرفی ‌نامه حداقل دو تا سه استاد ملاک هستند.آنگاه در صورتی که این شرایط احراز شد، داشتن کارهای تحقیقاتی و مقالات تایید شده نیز می‌تواند شانس شما را برای پذیرش گرفتن در آن دانشگاه بیشتر کند. در مورد استادان نیز پس از آنکه به استخدام دانشگاه درآمدند‌، کمیته‌ای وجود دارد که هر ساله کارنامه علمی آنها را بررسی می‌کند و بر اساس حجم کار علمی، تعداد کنفرانس‌‌هایی که در آن شرکت جسته‌اند و تعداد مقالات چاپ شده (به ندرت پیش می‌آید که استادی در یک سال بیشتر از یک مقاله چاپ شده داشته باشد و در واقع می‌توان گفت حداکثر اگر یک مقاله از او درمجلات معتبر نشر شده باشد) به آنها امتیاز داده می‌شود و در نهایت بر اساس سوابق ۶ ساله رتبه علمی آنها تغییر می‌کند. در واقع در چنین سطحی نمی‌شود در نشر مقالات علمی به تولید انبوه رسید.

بنابراین محرز است که سنجش ظرفیت و جایگاه علمی دانشجویان با تعداد مقالات چاپ شده در نشریات خارجی سیاستی نادرست و به بیراهه رفتن است.

با نظر به اصولی که در محیط‌های آکادمیک معتبر حاکم است، در این سطح بهتر است ابتدا با تغییر معیارها به رقابت نادرستی که باعث تولید مقالات فاقد اعتبار علمی شده پایان داده شود و با مشخص کردن مجلات معتبر خارجی و به دنبال آن اعتباربخشی و به رسمیت شناختن مجلات داخلی که سنجش کیفیت و اعتبار آنها به راحتی شدنی است، تنها مقالات منتشر‌شده در آنها را مورد بررسی و ملاک امتیازدهی قرار دهند تا به‌دنبال آن این انگاره ذهنی که می‌شود به راحتی صاحب مقاله علمی چاپ شده در نشریات معتبر شد تصحیح شود و جامعه دانشگاهی بدانند که برای رسیدن به این درجه علمی کار سخت و زمان زیادی لازم است و جز با عشق و علاقه به پژوهش و علم‌اندوزی ممکن نیست.