قیمت هرتن کالای وارداتی ۳ برابر کالای صادراتی
محمد لاهوتی نایب رئیس کنفدراسیون صادرات در اوایل سال ۱۳۹۳ آمارهای رسمی گمرک ایران حکایت از افزایش صادرات، کاهش واردات و در نهایت تراز مثبت تجاری داشت. این موضوع موجی در کشور ایجاد کرد که صادرات از واردات پیشی گرفته و برخی تحلیلگران عرصه اقتصادی هم نسبت به موضوع با شتابزدگی ابراز خوشحالی کردند، در صورتی که با کمی توجه معلوم بود که به دلیل محدودیتهای ارزی کشور و عدم ثبت سفارش کالاهای با اولویت ۱۰ از زمان آغاز به کار دولت یازدهم از یک طرف و افزایش نسبی صادرات از طرف دیگر نسبت به ماههای گذشته، موجب شد تا تراز تجاری کشور مثبت شود.
محمد لاهوتی نایب رئیس کنفدراسیون صادرات در اوایل سال ۱۳۹۳ آمارهای رسمی گمرک ایران حکایت از افزایش صادرات، کاهش واردات و در نهایت تراز مثبت تجاری داشت. این موضوع موجی در کشور ایجاد کرد که صادرات از واردات پیشی گرفته و برخی تحلیلگران عرصه اقتصادی هم نسبت به موضوع با شتابزدگی ابراز خوشحالی کردند، در صورتی که با کمی توجه معلوم بود که به دلیل محدودیتهای ارزی کشور و عدم ثبت سفارش کالاهای با اولویت ۱۰ از زمان آغاز به کار دولت یازدهم از یک طرف و افزایش نسبی صادرات از طرف دیگر نسبت به ماههای گذشته، موجب شد تا تراز تجاری کشور مثبت شود. این اتفاق زودگذر نیز با توجه به گشایشهای ارزی و باز شدن ثبتسفارش کالاهایی که پیش از آن واردات آنها محدود بود و رشد نسبی صنعت در کوتاهترین مدت به شرایط قبلی (عادی) خود بازگشت تا جایی که امروز به دلیل زیادتر شدن این فاصله دغدغه مسوولان و تحلیلگران اقتصادی را در پی داشته است.
حال این سوال مطرح است کسانی که با خوشبینی به افزایش صادرات دوماهه دلخوش کرده بودند، با چه استدلالی رشد صادرات را نسبت به واردات پذیرفته بودند؟ واقعا چه اقدامی صورت گرفته بود که باعت این افزایش شده بود؟ برای نمونه آیا مشکلات نقلوانتقال مالی برطرف شده بود یا زیرساختهای حملونقل ایجاد شده بود؟ نرخ واقعی ارز متناسب با تورم افزایش یافته بود یا نرخ تسهیلات کاهش پیدا کرده بود؟ آیا جذب سرمایهگذاری خارجی افزایش یافته بود یا مشکلات تعرفههای ترجیحی صادرکنندگان ایرانی کاهش یافته بود؟ و سوالات زیاد دیگری از این دست. آیا فراموش کردیم که کشور ما اصولا کشوری وارداتی بوده و از اواخر دهه ۴۰ به بعد شروع به صنعتی شدن کرده و به دلیل تحولات مختلف طی سالهای گذشته با فراز و نشیبهای بسیاری مواجه شده که متاسفانه باعث توقف رشد تولیدات صنعتی نسبت به دیگر کشورها که با ما صنعتی شدن را شروع کردند، شده است. چنانچه به میانگین ارزش کالاهای صادراتی هفت ماهه کشور توجه کنیم، میانگین کالاهای صادراتی ۴۳۸ دلار به ازای هر تن است، در صورتی که میانگین ارزش کالاهای وارداتی که ۱۳۲۲ دلار در هر تن بوده نشاندهنده این واقعیت است که میانگین کالاهای صادراتی را کالاهای خام یا با ارزش افزوده پایین تشکیل میدهد که یکسوم ارزش اقلام وارداتی است. ضمن اینکه باید به این نکته نیز توجه داشت که حدود ۸۵ درصد از واردات کشور کالاهای سرمایهای و واسطهای بوده، نه کالاهای ساخته شده یا لوکس و این نشانگر فاصله جدی و بزرگی است که بین صادرات و واردات کشور وجود دارد. چنانچه به دنبال افزایش پایدار صادرات هستیم، حتما باید به دنبال تولید محصول صادراتی باشیم و برای نیل به این هدف نیز باید با بررسی دقیق و آسیبشناسی مشکلات اقتصادی کشور و حمایت منطقی از تولید صادراتمحور و بسترسازی لازم با استراتژی مشخص و هدفمند باشیم که هم تولید رقابتی و باکیفیت و هم با ارزش افزوده بالا که قابل عرضه در بازارهای جهانی باشد، تولید کنیم. از آن مهمتر اینکه، باید به دنبال برطرف کردن جدی موانع صادراتی و حمایت و تشویق واقعی از صادرات با محوریت محصولات تولیدی با ارزش افزوده بالا باشیم تا رشد واقعی صادرات نسبت به واردات را در عمل مشاهده کنیم. این مهم اتفاق نمیافتد مگر با واقعگرایی و برنامهریزی دقیق و حرکت بر اساس نقشه راه تبیین شده به جای تصمیمگیریهای شتابزده همچون ممنوعیت، محدودیت، بخشنامههای یک شبه و مسائلی از این دست که طی سالیان گذشته در دولتهای مختلف تجربه شده و نتیجهای جز ضرر به اقتصاد ملی نداشتهاست. در صورت تحقق این اهداف کمی و کیفی، تاثیر آن بر کل اقتصاد کشور با افزایش تجارت خارجی و رشد اقتصادی، کاهش بیکاری و دیگر نتایج مثبت آن مشاهده میشود.
ارسال نظر