چرا گروه بیست مهم است؟

کیمبرلی آمادئو رئیس ورلد مانی واچ گروه بیست شامل کشورهای در حال توسعه‌ای مانند چین، برزیل و روسیه است که همراه با کشورهای صنعتی عضو، دو سوم جمعیت جهان را در خود و ۸۵ درصد اقتصاد جهان را در دست دارند. علاوه بر نشست‌های رهبران، وزرای دارایی و روسای بانک‌های مرکزی کشورهای گروه بیست سالی دو بار معمولا هماهنگ با نشست‌های صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی با یکدیگر دیدار می‌کنند. چنین گروه قدرتمندی نتیجه تغییر فضای اواخر هزاره پیش بودند. هفت کشور صنعتی ایالات متحده، ژاپن، بریتانیا، فرانسه، ایتالیا و کانادا به همراه روسیه و ۱۱ کشور نوظهور یا صنعتی کوچک‌تر یعنی آرژانتین، استرالیا، برزیل، چین، هند، اندونزی، مکزیک، عربستان سعودی، آفریقای جنوبی، کره جنوبی، ترکیه و همچنین اتحادیه اروپا اعضای گروه بیست هستند.

این گروه در سال ۱۹۹۹ برای اعطای قدرت بیشتر به کشورهای در حال توسعه در شکل دادن به اقتصاد جهان تشکیل شد. نشست‌های گروه بیست ابتدا به شکل گردهمایی غیررسمی مقامات اقتصادی کشورها بود. ولی در جریان بحران مالی سال ۲۰۰۸، نخستین نشست گروه بیست در روزهای ۱۶ و ۱۷ نوامبر در واشنگتن برگزار شد.

بیشتر طرح‌های اقتصادی جهانی پیش از این نشست، توسط گروه هشت که اعضای آن کشورهای صنعتی بودند تعیین می‌شد. در نشست واشنگتن توجه زیادی به تنظیم بازارهای مالی آمریکا و تقویت استانداردهای موجود شد.

اما جدا از مباحث مطرح شده در نشست‌های این گروه، اندازه این اقتصادها اهمیت گروه بیست را تعریف می‌کند. از سوی دیگر رشد برزیل، روسیه، هند و چین (کشورهای بریک) به رشد اقتصاد جهان کمک می‌کند. کشورهای صنعتی گروه هشت با سرعت کمتری رشد می‌کنند و از این رو رشد کشورهای بریک برای ادامه شکوفایی اقتصاد جهان حیاتی است. در گذشته رهبران گروه ۸ می‌توانستند با یکدیگر دیدار کنند و درباره مسائل اقتصاد جهان بدون دخالت کشورهای بریک تصمیم بگیرند. اما حالا این کشورها در تامین نیازهای کشورهای گروه ۷ هم اهمیت بیشتری پیدا کرده‌اند. روسیه بیشتر گاز طبیعی اروپا را فراهم می‌کند، بخش بزرگی از تولید چین به آمریکا می‌رود، هند هم تامین کننده فناوری پیشرفته است.

با مرور مباحث نشست‌های پیشین این گروه ۲۰ عضوی بیشتر به اهمیت آن پی می‌بریم، گرچه تجربه نشان می‌دهد که بیانیه‌های این گروه همیشه تبدیل به فعل نمی‌شود. یک نشست مهم گروه ۵ و ۶ سپتامبر ۲۰۱۳ در سن پطرزبورگ و به میزبانی ولادیمیر پوتین برگزار شد. این نشست زیر سایه بحث بر سر چگونگی واکنش به حملات شیمیایی سوریه بود. اما دستورالعمل‌های رسمی نشست اقتصادی بود. رهبران حاضر در نشست سن پطرزبورگ عمدتا بر رشد اقتصاد جهان متمرکز بودند، ولی کشورهای بریک (برزیل، روسیه، هند و چین) برای اقدام گروه بیست برای کمک به اقتصادهای این کشورها تلاش می‌کردند؛ اقتصادهایی که گرفتار خروج سرمایه خارجی شده بودند.

نشست ۱۸ و ۱۹ ژوئن همین سال در «لوکابو» متمرکز بر بحران بدهی منطقه یورو بود. رهبران گروه بیست به آنگلا مرکل صدراعظم آلمان فشار می‌آوردند با دیگر رهبران اتحادیه اروپا برای توسعه یک طرح جامع برای حل بحران بدهی یونان همکاری کند. آلمان آن موقع مخالف کمک مالی به یونان بدون ادامه برنامه‌های ریاضتی بود. این مخالفت عمدتا به دلیل فشار روی مالیات دهندگان آلمانی و افزایش بدهی‌های آلمان بود. آلمان خواهان تشکیل اتحادیه ای مالی برای حمایت از اتحادیه پولی موجود بود. این به معنای پایان کنترل سیاسی کشورها بر بودجه‌ها و تایید آن در اتحادیه اروپا بود. به باور مرکل این امر پیش از حمایت او از اوراق قرضه منطقه یورو ضروری بود.

نشست ۲ تا ۴ نوامبر ۲۰۱۱ در کن تحت تاثیر مباحثاتی در مورد برخورد با بحران بدهی یونان بود. البته کشورهای عضو در پایان برای برنامه‌ریزی در جهت اشتغال‌زایی هم موافقت کردند، موافقتی که اثر قابل توجهی بر جای نگذاشت.

نشست ۱۱ و ۱۲ نوامبر ۲۰۱۰ در سئول در حالی آغاز شد که وزرای دارایی کشورهای عضو پیش‌تر خواهان پایان جنگ ارزی شده بودند، جنگی که عمدتا میان چین و ایالات متحده در جریان بود و تهدیدکننده تشدید تورم مواد غذایی، قیمت نفت و دیگر کالاهای اساسی در سراسر جهان بود. نتیجه این بود که آمریکا اعلام کرد به کاهش ارزش دلار کمک می‌کند و کشورهای نوظهور هم موافقت کردند که اجازه دهند ارزش پول آنها را بازارهای ارز تعیین کند و در صورت لزوم جلوی رشد آن

را نگیرند.

یکی از مهم‌ترین تصمیم‌های این نشست انتقال ۶ درصد حق رای در صندوق پول به کشورهای نوظهور بود که تغییر دیگری در توازن قدرت اقتصاد جهان از کشورهای توسعه‌یافته گروه هفت به سوی کشورهای در حال توسعه گروه ۲۰ بود. رهبران اعضا در نشست ۲۶ و ۲۷ ژوئن ۲۰۱۰ در تورنتو موافقت کرده بودند که تا سال ۲۰۱۳ کسری بودجه خود را به نصف کسری موجود برسانند و تا سه سال بعد از آن هم کل کسری بودجه را حذف کنند.

در نشست ۱ و ۲ آوریل ۲۰۰۹ رهبران اعضا یک تریلیون دلار به صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی کمک کردند تا کشورهای نوظهور را از اثرات رکود رهایی دهند. ۲۵۰ میلیارد دلار هم به بخش بازرگانی کمک شد. رهبران همچنین موافقت کردند تا مقررات تنظیم مالی جدیدی را توسعه دهند و یک بدنه ناظر ایجاد کنند. رهبران در نشست ۲۴ و ۲۵ آوریل همان سال در پطرزبورگ موافقت کرده بودند که «هیات ثبات مالی» را برای تنظیم مقررات مشترک در کشورهای گروه بیست مستقر کنند. این هیات بنا بود با صندوق پول و بانک جهانی همکاری کند تا سیاست‌های مورد نظر اجرایی شود.

در این نشست حداقل سرمایه‌های بانک‌ها افزایش یافت و بنا شد عملکرد بانک‌ها با توجه به یک دوره زمانی طولانی مورد قضاوت قرار بگیرد. همچنین درباره الکترونیک شدن تمام معاملات و

دیده بانی دقیق‌تر آنها بحث شد. شرکت‌های «غول» هم مجبور به اتخاذ سیاست‌هایی شدند تا در صورت سقوط آنها کل اقتصاد جهان

درگیر نشود.