بار تحریم روسیه بر دوش اروپا

اندرو کریچلو دبیر اقتصادی تلگراف رهبران گروه بیست ممکن است به نتایج نشست گروه بیست در «بریسبن» استرالیا به‌عنوان موفقیتی برای اقتصاد جهان نگاه کنند؛ اما در واقعیت این گردهمایی رهبران قدرتمندترین کشورهای جهان تنها با خروج زودتر از هنگام ولادیمیر پوتین در یادها خواهد ماند. رهبر روسیه احتمالا قبل از رسیدن به استرالیا تصمیم گرفته بود که زودتر به سوی خانه پرواز کند و از ضیافت شام پایان اجلاس صرف‌نظر کند. اما هشدار آقای کامرون به کرملین که روسیه با غرب بر سر اوکراین به برخورد نزدیک می‌شود، همراه با پیام بی‌تعارف استفان‌هارپر، نخست وزیر کانادا که روسیه باید از اوکراین «خارج شود» احتمالا بیشتر باعث می‌شود که آقای پوتین از مواضع خود کوتاه نیاید.

واکنش پوتین به این تهدیدها این بود که از کم خوابی شکایت کند و تلویحا نشان دهد که حمایت خود را از جدایی‌طلبان هوادار روسیه در دونتسک و دیگر مناطق شرق اوکراین افزایش خواهد داد. شکی نیست که اگر هدف منزوی نشان دادن آقای پوتین در صحنه جهانی، کاهش محبوبیت او در خانه است، باید گفت که این راهکار نه تنها جواب نمی‌دهد، بلکه نشانه‌ای از درک عمیقا نادرست از تصورات روس‌ها است. ملتی که حمام خون استالینگراد و تقریبا نیم قرن انزوای اقتصادی را پس از پایان جنگ دوم جهانی تحمل کرده، محتمل نیست که به‌زودی رویارویی خود با غرب را کنار بگذارد. در واقع، محبوبیت آقای پوتین در خانه هرگز اینقدر بالا نبوده است.

در این وضعیت خطری که اقتصاد جهان را تهدید می‌کند این است که مناقشه بین غرب و روسیه که اکنون به طرز گسترده‌ای به‌عنوان جنگ سرد جدید از آن یاد می شود در سال‌های پیش رو به‌عنوان مانعی برای رشد عمل خواهد کرد. تقریبا نامحتمل است که اقدامات مورد توافق گروه بیست در نشست بریسبن تولید ناخالص جهان را تا سال ۲۰۱۸، دو درصد افزایش دهد. به نظر می‌رسد که این هدف تا زمانی که کشوری به اندازه روسیه- هشتمین اقتصاد بزرگ جهان- منزوی از دیگر اقتصادهای عمده باشد، دست نیافتنی است.

گرچه ترکیب تحریم‌های اقتصادی و سقوط قیمت‌های نفت همین حالا هم اقتصاد روسیه را به سختی آزرده است، اما غرب هم به‌گونه فزاینده‌ای در حال احساس کردن درد منزوی کردن مسکو است. ضربه جنگ اقتصادی درازمدت با روسیه را آمریکا شاید درک نکند، اما اروپا آن را احساس خواهد کرد. تجارت اروپا با روسیه در دهه گذشته تقریبا چهار برابر شده و به ۳۳۵ میلیارد دلار رسیده و شرکت‌های پرشماری این کشور را یکی از سریع‌ترین بازارهای در حال رشد برای صادرات خود می‌بینند. گویا صادرات به روسیه ۶ دهم درصد از تولید ناخالص اروپا را قبل از دور تازه تحریم‌های تحمیلی تشکیل می‌داده است.

اروپا خود را در مرکز مناقشه‌ای تلخ با روسیه می‌بیند، آن هم در زمانی که بنای اقتصاد خود اروپا شروع به لرزیدن کرده است. تورم معکوس و رشد اندک کشورهای اروپا، به استثنای آلمان و بریتانیا، کشورهای اروپایی را بیماران واقعی نشست گروه بیست کرده است. برخی می‌گویند که اروپا به روسیه‌ای که دلارهای نفتی دارد بیشتر نیاز دارد تا روسیه به این بلوک ۲۷ کشوری با اقتصادی معیوب؛ بلوکی که اعضایش هنوز بر سر با هم ماندن یا نماندن

اختلاف دارند.

در زمانی که بیشتر کشورهای اروپایی واقعا باید بر کاهش کسری بودجه و تنظیم هزینه‌های دولتی متمرکز باشند، تهدید روسیه به آن معنا است که هزینه‌های دفاع باید حفظ و در برخی مواقع بیشتر شود. بدون حمایت ایالات متحده، نیروهای مسلح کم بودجه و کم‌تجهیزات اروپا نمی‌توانند با روسیه مقابله کنند.

از سوی دیگر اعمال محدودیت‌ها و تحریم‌های تجاری علیه افراد و فعالیت‌های مالی که هدف اصلی تحریم‌های موجود است، تا اینجا تاثیر محدودی بر روسیه داشته است. آخرین آمار و ارقام نشان می‌دهد که اقتصاد روسیه ۷ دهم درصد در سه ماه سوم سال ۲۰۱۴ رشد داشته که بیشتر از پیش‌بینی ۳ دهم درصدی بانک مرکزی این کشور بوده است.

بیشتر تاثیری که اقتصاد روسیه به شکل رکود و سقوط روبل گرفته، نتیجه سقوط شدید قیمت‌های نفت خام است.

در واقع قوی‌ترین سلاح اقتصادی غرب برای وادار کردن آقای پوتین به آمدن بر سر میز مذاکره خود از کنترل خارج شده است. عدم تحرک جالب سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) برای کاهش ندادن تولید با وجود کاهش ۲۸ درصدی قیمت‌های نفت از ماه ژوئن، بیشتر از تحریم‌های غرب برای روسیه نگران‌کننده است. ۴۵ درصد درآمدهای بودجه‌ای روسیه وابسته به نفت و گاز است و نمی‌تواند با نفت بشکه‌ای کمتر از ۱۰۰ دلار تامین شود.

آقای پوتین در جریان نشست گروه بیست گفت که کشورش برای سقوط «فاجعه بار» قیمت نفت خام هم آمادگی دارد؛ اما اعلام افزایش ذخایر طلا در بانک مرکزی این کشور نشانه‌هایی دربردارد. با این حال، اگر عربستان سعودی تنها عضو گروه بیست که عضو اوپک هم است با کاهش مصنوعی قیمت‌های نفت، در حال کمک به استراتژی نفتی واردکننده فشار به روسیه باشد، این استراتژی هم نمی‌تواند برای بلندمدت به کار گرفته شود. با توجه به ابهامات موجود، من شک دارم که پوتین در هواپیمایی که او را به خانه می‌برد، از سر نگرانی‌ها بی‌خواب شده باشد.