چگونه شیل نجات مییابد؟
چیپ رجیستر مترجم: رفیعه هراتی منبع: فوربس کاهش اخیر قیمت نفت ممکن است خبر خوشی برای رانندگان باشد؛ اما خبر بدی برای شرکتهایی است که در صنعت نفت شیل آمریکا فعال هستند. صنعت نفت شیل طی چند سال اخیر به لطف پیشرفت تکنولوژی و همچنین قیمت نسبتا بالا و ثابت نفت، رشد چشمگیری داشته است. این بیثباتیها اگر موجب شوند سرمایهگذاران ریسکگریز، سرمایهگذاری در صنعت نفت را رها کنند و به دنبال سرمایهگذاری در بخشهای باثباتتر بگردند، خطر جدی برای انقلاب شیل ایجاد خواهند کرد. این سناریو تنها به اقتصاد جدید شیل، هزاران شغل و میلیاردها دلار از تولید ناخالص داخلی لطمه نمیزند، بلکه به امنیت انرژی آمریکا به شدت آسیب میرساند.
چیپ رجیستر مترجم: رفیعه هراتی منبع: فوربس کاهش اخیر قیمت نفت ممکن است خبر خوشی برای رانندگان باشد؛ اما خبر بدی برای شرکتهایی است که در صنعت نفت شیل آمریکا فعال هستند. صنعت نفت شیل طی چند سال اخیر به لطف پیشرفت تکنولوژی و همچنین قیمت نسبتا بالا و ثابت نفت، رشد چشمگیری داشته است. این بیثباتیها اگر موجب شوند سرمایهگذاران ریسکگریز، سرمایهگذاری در صنعت نفت را رها کنند و به دنبال سرمایهگذاری در بخشهای باثباتتر بگردند، خطر جدی برای انقلاب شیل ایجاد خواهند کرد. این سناریو تنها به اقتصاد جدید شیل، هزاران شغل و میلیاردها دلار از تولید ناخالص داخلی لطمه نمیزند، بلکه به امنیت انرژی آمریکا به شدت آسیب میرساند. بنابراین برای نجات انقلاب شیل از نابودی چه باید کرد؟ یک امکان این است که دولت با هدف جدایی انداختن بین اقتصاد انرژی آمریکای شمالی و آشفتگی بازارهای بینالمللی، از طریق وضع تعرفه بر واردات نفت خارجی ارزان قیمت میدانهای فعال را با اوپک و دیگر تولیدکنندگان نفت همتراز کند. گرچه ممکن است این اقدام افراطی به نظر برسد، اما برای جلوگیری از نابودی این صنعت استراتژیک جوان ضروری است.
عربستان سعودی به تازگی بازارها را با شوک مواجه و اعلام کرد: قیمت رسمی نفت صادراتی را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد. این در شرایطی است که معاملهگران و تحلیلگران پیشبینی میکردند عربستان برای جلوگیری از کاهش قیمت نفت تولید را کاهش خواهد داد و انتظار نداشتند وضعیت را بدتر کند. این اقدام موجب سقوط قیمت معاملات آتی نفت شد؛ به طوری که قیمت نفت خام در آمریکا به بشکهای ۸۲ دلار کاهش یافته است. این در شرایطی است که پیش از این اقدام عربستان قیمت نفت بشکه ۹۲ دلار بود.
درحال حاضر این نگرانی فزاینده درمیان تولیدکنندگان نفت وجود دارد که عربستان دوباره این استراتژی را تکرار خواهد کرد تا سهم خود در بازار را که طی سالها به واگذار کرده است، پس بگیرد.
این رقبا دیگر اعضای اوپک و تولیدکنندگان نفت شیل در آمریکا را دربرمیگیرند. ایران هماکنون به کاهش قیمت نفت عربستان واکنش نشان داده و قیمت نفت صادراتی خود را به کمترین سطح از سال ۲۰۰۸ تاکنون رسانده است.
این مسائل چه تاثیری بر تولیدکنندگان نفت شیل آمریکا دارد؟ گرچه تولید برای بسیاری از فعالان هنوز باصرفه است، اما با ادامه کاهش قیمت نفت، هزینههای فزاینده تولید بر حاشیه سود تاثیر منفی خواهد گذاشت. درواقع، دویچه بانک برآورد میکند ۹ درصد از تولید نفت شیل آمریکا که برای سال ۲۰۱۵ برنامهریزی شده است با قیمت حدود ۹۰ دلار در هر بشکه هماکنون نیز غیراقتصادی است. اگر قیمت نفت به کمتر از بشکهای ۸۰ دلار برسد، ۳۹ درصد از تولید نفت شیل غیراقتصادی خواهد بود.
گرچه عربستان برای متوازن کردن بودجه متورم خود به قیمت نسبتا بالای نفت حدود بشکهای ۹۵ دلار نیاز دارد اما با انتشار اوراق قرضه یا کاهش یارانه بنزین میتواند برای مدت طولانی به جنگ قیمت نفت ادامه دهد. با توجه به هزینههای بسیار پایین تولید نفت در عربستان که در سال ۲۰۰۹ در حدود ۶ دلار در هر بشکه بود، اگر هزینههای سرمایهای را نیز به حساب آوریم، این کشور با افزایش فروش میتواند زیان حاشیه سود را جبران کند. این کشور تنها ۷/۹ میلیون بشکه در روز نفت تولید میکند که ۸/۲ میلیون بشکه کمتر از حداکثر تولید ۵/۱۲ میلیون بشکه در روز است.
این نخستینباری نیست که عربستان تصمیم میگیرد با پر کردن بازار از نفت بر قیمتها تاثیر بگذارد. در سال ۱۹۸۵ این کشور ناگهان تولید را تقریبا دو برابر کرد و از حدود ۳/۲ میلیون بشکه در روز به ۴ میلیون بشکه در روز افزایش داد. این اقدام درنهایت موجب شد قیمت نفت از ۲۹/۲۳ دلار در هر بشکه در دسامبر سال ۱۹۸۵ به ۸۵/۹ دلار در هر بشکه در شش ماه بعد سقوط کند.
کاهش شدید قیمت نفت خام به شدت به صنعت نفت آمریکا آسیب وارد میکند؛ زیرا در این صورت استخراج نفت از خشکی که بیشتر آن نفت شیل است، غیراقتصادی خواهد شد. تولید نفت در آمریکا دچار فروپاشی شده بود؛ اما به دلیل پیشرفت تکنولوژی و قیمت بالای نفت، سطح تولید نفت آمریکا درحال حاضر به سطح اواسط دهه ۱۹۸۰ یعنی رقم ۸/۸ میلیون بشکه در روز
رسیده است.
از سوی دیگر، انرژی یک بار دیگر به موتور اصلی رشد اقتصادی آمریکا تبدیل شده است. در ده سال گذشته استخدام در بخش نفت و گاز آمریکا تقریبا دو برابر شده و طی این مدت نزدیک به ۵ درصد از کل رشد مشاغل مربوط به این بخش بوده است. از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱، صنعت انرژی حدود ۶۰۰ هزار شغل جدید ایجاد کرده و اکنون نزدیک به ۸ درصد از کل نیروی کار آمریکا در این صنعت فعالیت میکنند. پیشبینی میشود ظرف دهه آینده تاثیر انقلاب شیل بر تولید ناخالص داخلی آمریکا دو برابر خواهد شد و از ۲۸۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۲ به حدود ۵۳۳ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۵ خواهد رسید.
اکنون همه این پیشرفتهای اقتصادی به دلیل دخالت بیجای عربستان مورد تهدید قرار گرفته است. بنابراین آمریکا یا باید به اصول بازار آزاد خود پایبند بماند یا باید از صنعت نفت خود در برابر ورشکستگی حمایت کند؛ اما این انتخاب بر این فرض استوار است که بازارهای بینالمللی نفت تاحدی آزاد و عادلانه هستند که البته با واقعیت فاصله بسیار دارد. سازمان اوپک دههها است که قیمت نفت را کنترل میکند و درنتیجه اقتصاد آمریکا در معرض مشکلات اقتصادی قرار گرفته است. حالا میتوان این بحث را مطرح کرد که دلیلی ندارد آمریکا قواعد ان بازار را رعایت کند.
رئیسجمهوری آیزنهاور که در دهه ۱۹۵۰ با همین مساله رو به رو بود، به این نتیجه رسید که بهترین راه برای حفاظت از صنعت انرژی در برابر واردات ارزان قیمت، وضع تعرفه بر واردات نفت خارجی است. این سیاست در ترغیب به تولید نفت در سراسر ایالات متحده بسیار موفق واقع شد؛ در آن زمان آمریکا اولویت را به واردات نفت از کانادا و مکزیک داد. این اقدام امروز نیز معقول به نظر میرسد زیرا این دو کشور در حلقه بسته تجارت انرژی با آمریکا گرفتار شدهاند.
اما آیا در تئوری، آمریکا میتواند تنها با نفت آمریکای شمالی به پیش رود؟ پیشبینی میشود آمریکا در سال جاری به طور متوسط روزانه ۹/۱۸ میلیون بشکه نفت مصرف خواهد کرد و تنها ۵/۹ میلیون بشکه در روز تولید خواهد کرد. این در شرایطی است که واردات نفت آمریکا از کانادا به رکورد ۲/۳ میلیون بشکه در روز رسیده و کسری واردات را به طور قابل توجهی کاهش داده است. به همراه واردات نفت از مکزیک که حدود ۸۵۰ هزار بشکه در روز است، آمریکا با حدود روزانه ۴/۵ میلیون بشکه کمبود نفت مواجه خواهد شد.
با توجه به کسری روزانه ۵ میلیون بشکه نفت، آمریکا نمیتواند همین فردا واردات نفت خارجی را متوقف کند. این کشور باید به آرامی واردات را کاهش دهد و همزمان از نظر مصرف انرژی بهرهورتر شود. این مساله شامل صرفهجویی، ارائه جایگزین برای بنزین خودروها و البته تولید بیشتر است. اگر قیمتها از طریق وضع تعرفه بر واردات نسبتا بالا بماند، برای صنعت انرژی انگیزهای خواهد بود تا تکنولوژیهای جدید را توسعه دهد و بهرهوری و تولید داخلی را افزایش دهد. برای مثال، شرکت مکنزی برخی از تکنولوژیهای جدید را شناسایی کرده است که میتوانند طی شش سال آینده موجب تولید نفت سبک به ارزش ۵۵ میلیارد دلار در آمریکا شوند.
اما محدود کردن واردات روی دیگری هم دارد و آن افزایش قیمت مصرفکننده است. افزایش قیمت بنزین میتواند موجب کاهش رشد تولید ناخالص داخلی آمریکا شود و دستاوردهایی را که از قطع واردات به دست آمده است، ازمیان ببرد. برآورد میشود یک سنت کاهش در میانگین قیمت بنزین تقریبا معادل بسته محرک اقتصادی یک میلیارد دلاری است. برعکس این هم صادق است. به همین دلیل هر برنامهای برای کاهش واردات باید به آرامی اجرا شود؛ به طوری که مصرفکنندگان بتوانند رفتارهای خود را با واقعیتهای جدید بازار وفق دهند.
اما وابستگی آمریکا به واردات هزینههای اجتماعی را درپی دارد که فراتر از پرداخت قیمت بازار برای نفت خام است. خطرات اقتصاد کلان که از قرار گرفتن در معرض اختلالات عرضه ناشی میشود، محروم ماندن از به کارگیری فرصتهای قدرت بازار در بازارهای جهانی نفت، هزینههای ادامه حضور قدرتمند نظامی در خاورمیانه و عوامل گوناگون دیگر که بر سیاست خارجی تاثیرگذار است، همگی بر قیمت نهایی پرداخت شده توسط مصرفکنندگان آمریکایی برای حفظ وضع موجود اضافه میشود. براساس تحقیق انجام شده توسط موسسه سیاست انرژی ملی آمریکا، این اضافهبها معادل یک چهارم تا یک سوم قیمت یک بشکه نفت وارداتی و به معنی میلیاردها دلار خروج سرمایه غیرضروری است. با توجه به این مساله، در بلندمدت پرداخت پول بیشتر در پمپ بنزین برای ذخیره پول بیشتر در دیگر حوزههای اقتصادی به صرفه خواهد بود.
با توجه به خطر یک فروپاشی نفتی دیگر، چگونگی واکنش آمریکا تاثیر عمدهای بر همه چیز از قیمت بنزین گرفته تا امنیت ملی خواهد گذاشت. سی سال پیش، آمریکا به بازار آزاد احترام گذاشت و اجازه داد نفت «ارزان» در سواحل این کشور تخلیه شود و به صنعت انرژی آسیب وارد کند. به نظر میرسد اکنون زمان درنظر گرفتن راه دیگری است.
ارسال نظر