یکسان‌سازی؛ اقدامی عاجل
دکتر حجت قندی مدرس اقتصاد دانشگاه واشنگتن اند لی به دو طریق کوتاه و مفصل‌تر می‌توان پاسخ داد که چه پیش‌شرط‌هایی برای یکسان‌سازی نرخ ارز لازم است.
پاسخ کوتاه این است که هیچ، پاسخ مفصل‌تر اینکه دولت و بانک مرکزی ایران، برای یکسان‌سازی نرخ ارز سه سال دیر کرده‌اند.
ارز دو نرخی از ابتدا اشتباه و محکوم به شکست بود. چه کسی می‌تواند از سیاست ارزی دو نرخی دو سال پیش، وقتی که نرخ ارز دولتی ۱۲۶۰ تومان بود، دفاع کند؟
ارز ۱۲۶۰ تومانی، ارزی که مشخص بود بسیار نایاب است، به کسانی داده شد که به سفر دبی و آنتالیا و ماورای آن بروند. (آشنایی می‌گفت که با گرفتن ارز و فروش آن دو سفر عملا مجانی به دبی و ترکیه داشته است. دوستی دارم که سفر به آمریکایش، به دلیل گرفتن آن ارز مجانی شد.) ارز به کسانی داده شد که از موز تا اتومبیل وارد کنند.
ارز به قیمت دولتی به کسانی داده شد تا در بازار آن را بفروشند و سودش را با عامل تخصیص ارز شریک شوند. (اینها داستان‌هایی نیست که فی‌البداهه به ذهن برسد، فساد دیده شده در اطراف یا منعکس شده در مطبوعات است.)
من منتقد شدید بسیاری از نظریه های توطئه هستم، اما این فکر را نمی‌توانم از ذهن دور کنم که شاید دو نرخی کردن ارز توطئه عمدی بوروکرات‌ها و دولتی‌ها برای ایجاد رانتبوده است.
یا شاید هم دولت با ساده‌اندیشی تصور می‌کرده است که می‌تواند کمبود ارز را از دید بازار و مردم مخفی کند.
همان ساده‌اندیشی که بارها در گذشته تکرار شده است. بگذریم و به مساله با دیدی اقتصادی‌تر بنگریم.

سیاست ارزی خوب چیست؟
سیاست ارزی‌ای خوب است که فکر ارز را، نه تنها از قسمت خودآگاه که از قسمت ناخودآگاه ذهن فعالان اقتصادی و مردم دور کند. اگر مثلا به روزنامه‌ها و مجلات اقتصادی منتشر شده در آمریکا نگاه کنید، بحث نرخ دلار را در مقابل نرخ های دیگر به ندرت می‌بینید.
منظور من این است که فعال اقتصادی در ایران نباید به این فکر کند که مثلا برای واردات کالای سرمایه‌ای، آیا باید منتظر تخصیص ارز دولتی بماند یا به بازار برود و ارز را بخرد. یا به این فکر کند که ارز حاصل از صادرات را چگونه پنهان کند که دولت او را وادار به فروش ارز به قیمت دستوری نکند.
ارز دو نرخی نه تنها فعالان اقتصادی را به فعالیت‌هایی وادار می‌کند که ارزشی برای کشور ایجاد نمی‌کنند؛ بلکه عده‌ای در دولت مشغول به تخصیص این ارز می‌شوند و مقررات عجیب و غریبی برای مبارزه با رانت‌خواری وضع می‌شود و غیر اینها که همگی در حقیقت هدر دادن منابع دولت و مردم برای کارهایی است که ارزشی ایجاد نمی‌کنند. یکسان‌سازی نرخ ارز بسیاری از این مشکلات را حل می‌کند.