قدرت ضعیف زنان در چانهزنی
دکتر سمیه مردانه رئیس پژوهشکده دنیای اقتصاد شکاف درآمدی زنان و مردان از دیرباز یکی از مهمترین معضلات بازار نیروی کار بوده و تحقیقات و مطالعات فراوانی برای بررسی دلایل این شکاف و نیز راههای کاهش آن صورت گرفته است. چنین شکافی مختص ایران یا حتی کشورهای در حال توسعه نبوده و در کشورهای توسعه یافته نیز چنین شکافی مشاهده میشود. حتی بر خلاف انتظار این شکاف در برخی کشورهای کمتر توسعهیافته بسیار کمتر بوده است؛ مثلا بر اساس گزارش سازمان بینالمللی کار در سال ۲۰۱۲، زنان فیلیپینی بهطور متوسط تا ۵ درصد بیشتر از مردان فیلیپینی درآمد داشتهاند.
دکتر سمیه مردانه رئیس پژوهشکده دنیای اقتصاد شکاف درآمدی زنان و مردان از دیرباز یکی از مهمترین معضلات بازار نیروی کار بوده و تحقیقات و مطالعات فراوانی برای بررسی دلایل این شکاف و نیز راههای کاهش آن صورت گرفته است. چنین شکافی مختص ایران یا حتی کشورهای در حال توسعه نبوده و در کشورهای توسعه یافته نیز چنین شکافی مشاهده میشود. حتی بر خلاف انتظار این شکاف در برخی کشورهای کمتر توسعهیافته بسیار کمتر بوده است؛ مثلا بر اساس گزارش سازمان بینالمللی کار در سال ۲۰۱۲، زنان فیلیپینی بهطور متوسط تا ۵ درصد بیشتر از مردان فیلیپینی درآمد داشتهاند. اما در ایالاتمتحده آمریکا دستمزد متوسط زنان تنها ۷۸درصد دستمزد مردان بوده است؛ بنابراین بهنظر میرسد مطالعه صورت گرفته در ایران که بر اساس آن اختلاف دستمزد زنان و مردان ۲۳ درصد اعلام شده، تا حد زیادی منعکسکننده واقعیات جامعه باشد، ضمن اینکه این اختلاف به متوسط جهانی بسیار نزدیک است. نکته مهمی که نباید از آن غافل بود این است که بر اساس گزارش سازمان بینالمللی کار، اختلاف دستمزد زنان و مردان بهطور قابلتوجهی از سال ۲۰۰۱ تاکنون با روند باثباتی در حال نزول بوده و اگر همین روند آهسته ادامه پیدا کند، حدود ۴۵ سال یعنی تا سال ۲۰۵۸ طول خواهد کشید تا اختلاف دستمزد زنان و مردان به صفر برسد. اختلاف معنیدار دستمزدها در ایران وقتی بیشتر حائز اهمیت خواهد بود که بدانیم در طول دو دهه اخیر نسبت زنان تحصیلکرده به مردان دائما در حال افزایش بوده است اما این امر منجر به کاهش چشمگیر بیکاری زنان یا افزایش سطح دستمزد آنها نشده است. اگرچه نمیتوان تبعیض جنسیتی را تنها دلیل مهم در وجود چنین اختلافی دانست، اما نمیتوان سهم آن را نیز نادیده گرفت و در مورد اینکه چرا اصولا چنین تفاوتی در جامعه امروز ایران وجود دارد، دلایل زیادی را میتوان برشمرد؛ از جمله اعتقاد بخش مهمی از کارفرمایان به نیاز کمتر زنان به دستمزد بالا در مقایسه با مردان و بینش مردسالارانه حاکم بر سیستم حقوق و دستمزد، که مرد را سرپرست خانوار قلمداد کرده و حق وی را برای کسب درآمد بالاتر محفوظ میداند و این یکی از دلایلی است که کارفرما را در مورد تبعیض جنسیتی در دستمزدها مجاب میکند.
یکی دیگر از عللی که در توضیح این اختلاف، غالبا به آن اشاره میشود، اختلاف ساعات کاری میان زنان و مردان است؛ اما از آنجا که سیستمهای پرداخت دستمزد و حقوق فارغ از جنسیت، غالبا بر اساس تعداد ساعات کاری و متناسب با آن است، این عامل، تاثیر چندانی در بروز این اختلاف نخواهد داشت.
به عقیده نگارنده، دلیل اصلی تفاوت دستمزد زنان و مردان در ایران را میتوان ناشی از انگیزههای ضعیف مالی زنان دانست؛ به این مفهوم که بخش قابلتوجهی از زنان خود مایل به دریافت دستمزدی کمتر از مردان هستند؛ چراکه از نظر آنان همین مقدار درآمد برای آنها تا حد زیادی استقلال مالی ایجاد میکند. همین تمایل، باعث میشود که زنان در مقایسه با مردان همرده خویش، قدرت چانهزنی کمتری برای افزایش دستمزد خود داشته باشند. این امر تا حد زیادی ناشی از روحیه پیرو غالب زنان ایرانی است که آنها را از هرگونه چالش برای دریافت حقوق حقه خود برحذر میدارد. دلایل رفتاری و روانشناسی بیشماری را میتوان برای چنین واقعیتی برشمرد که خارج از حوصله این یادداشت است، اما جامعه مردسالاری که قرنهاست در کشور ما بر زنان جفا روا داشته، تا حد زیادی اعتمادبهنفس را از این دسته از زنان گرفته و تنها گذر زمان خواهد توانست چنین مشکلی را از میان
بردارد.
ضمن اینکه فراموش نکنیم که این اختلاف دستمزد زمانی کاهش خواهد یافت که تعداد زنان مدیر که قادر به تصمیمگیری در مورد حقوق و دستمزد کارکنان هستند، افزون شود یا حداقل تعداد مردان قائل به برابری جنسیتی در دستمزد در سمتهای تصمیمگیر و سیاستگذار در مورد حقوق زنان، افزایش یابد.
ارسال نظر