هم ایران، هم غرب نیازمند پیروزی

داود هرمیداس باوند استاد دانشگاه تهران در هر مذاکره‌ای برای حل یک مشکل، ۴ حالت وجود دارد: ۱- مذاکرات به نتیجه منتهی نمی‎شود.

۲- یک طرف با علم به اینکه طرف دیگر زیاد محق نیست، ولی به‌خاطر حفظ صلح و مصلحت، ادامه همکاری و دادن امتیاز را در

پیش می‎‎‎گیرد.

۳- سازش میان طرفین؛ در این حالت طرفین از مواضع اولیه‎شان عدول می‎کنند تا به سازش منتهی شود.

۴- برای یک طرف شرایط اضطراری است و برای طرف مقابل به این صورت نیست. در این شرایط برای طرفی که حالت اضطراری دارد، حالت برد- برد دیگر ۵۰/۵۰ نیست بلکه ممکن است ۳۰/۷۰ یا ۴۰/۶۰ باشد.

زیرا طرفی که در حالت اضطرار قرار دارد نیاز دارد که از تنگنا خارج شود و به همین خاطر حتی نتیجه ۳۰/۷۰ یعنی تنها ۳۰ درصد برد نیز برای این طرف برد تلقی می‎شود.

اما اگر دو طرف مذاکره‌کننده در شرایط مساوی و یکسان باشند دیگر شرایط تغییر می‏کند و انتظار کسب نتیجه برد-برد به صورت ۵۰/۵۰ کاملا طبیعی است.

همچنین بعضا اوضاع و احوال خاصی خارج از مذاکره به وجود می‎آید که بر نتیجه آن تاثیرگذار است. در این حالت طرف مقابل که در حال اضطرار قرار نداشت نیز نیاز پیدا می‎کند که به طرف دیگر امتیازاتی را بدهد تا مذاکرات به نتیجه برسد و مثلا به جای نتیجه ۳۰/۷۰ به ۴۰/۶۰ برسد.

در رابطه با مساله هسته‏ای جمهوری اسلامی ایران و اعمال تحریم‎های ناعادلانه علیه کشور، هر چه سریع‎تر مشکل باید حل شود و تحریم‎ها نیز برداشته شود.

برد-برد، تفاهمی است مورد رضایت طرفین که همان طور که گفتم می‎تواند ۵۰/۵۰، ۳۰/۷۰ یا ۴۰/۶۰ باشد. اما در شرایط کنونی ایران اگر مساله هسته‎ای ایران حتی به صورت ۵۰/۵۰ نیز به نتیجه نرسد باز حکم بازی برد-برد را خواهد داشت.

مسائلی که در پس این توافق به وجود می‎آید را نیز باید لحاظ کرد؛ به‌عنوان نمونه اگر همچنانکه تاکنون شاهد بودیم برخی مشکلات بر سر راه بهبود روابط تهران-واشنگتن مرتفع شود، این خود فرصتی برای هر دو کشور خواهد بود. فرصت‎هایی که به دنبال این روابط در اختیار ایران قرار خواهد گرفت بدون شک، تا ۵۰ درصد برد-برد را نیز حاصل خواهد کرد.

البته مساله‎ای که نباید از نظر دور داشت این است که از جانب طرف مقابل نیز شرایط به گونه‎‎ای است که به این توافق و نتیجه مذاکرات نیاز دارند. به عنوان نمونه در ایالات متحده آمریکا، باراک اوباما رئیس‌جمهوری دموکرات به دلیل ناکامی در برخی موارد سیاست خارجی‌اش اکنون به حل مساله هسته‎ای ایران بسته است و می‎داند اگر نتواند این مذاکرات را به نتیجه برساند جدای از ثبت نشدن این توافق تاریخی در دوره ریاست‌جمهوری وی، ممکن است با انتقادات و در نهایت سختگیری‌های بیش از پیش نمایندگان کنگره در قبال ایران مواجه شود.

در رابطه با کشورهای اروپایی نیز اکنون با توجه به وضعیت اقتصادی نه چندان مطلوب قاره سبز آنها نیز به سرمایه‌گذاری در ایران نیاز دارند.

اتحادیه اروپا ۳۰ قرارداد انرژی با ایران منعقد کرده بود که اکنون یا از اغلب آنها عقب نشسته‎اند یا قراردادها در حال تعلیق است.

از دیگر سو همکاری مشترک شرکت نفت ایران با بریتیش پترولیوم نیز در پی تحریم‎ها تعلیق و موجب عدم بهره‌برداری طرف انگلیسی از نفت ایران شد. این ماجرا موجبات نارضایتی و شکایت طرف انگلیسی را نیز فراهم آورد.

بنابراین با توجه به این شرایط اگر مشکل هسته‌ای ایران طی یک نتیجه برد-برد خاتمه یابد، نخست شاهد سرمایه‌گذاری‎های بیشتر در ایران و سپس بهره‌برداری از برنامه‎های مشترک خواهیم بود که این موارد برای هر دو طرف مذاکرات یعنی هم جمهوری اسلامی ایران و هم گروه ۱+۵ منفعت خواهد

داشت.