نظریه‌بازی به زبان ساده علم بررسی عمل‌ها و عکس‌العمل‌ها است و تلاش می‌کند توسط مدل‌های ریاضی انتخاب‌های پیش‌روی افراد را تحلیل کند. در ابتدا این علم شاخه‌ای از ریاضیات کاربردی بود؛ ولی امروزه در علوم اجتماعی، به‌ویژه در اقتصاد، علوم سیاسی، روابط بین‌الملل، بازاریابی، زیست‌شناسی و... کاربرد دارد. آدام اسمیت پدر علم اقتصاد مدرن مطرح کرد که در رقابت، انگیزه‌های فردی به اهداف مشترک کمک می‌کنند و بهترین نتایج، موقعی پدید می‌آیند که هر کسی در جامعه عملی را که برای خود بهترین است، انجام دهد.

این نظریه صد و پنجاه سال به‌عنوان مهم‌ترین اصل اقتصادی مطرح بود تا آنکه جان نش تئوری خود را این‌گونه مطرح کرد: «بهترین نتایج موقعی حاصل می‌شوند که هرکس آنچه را که برای خود و گروه بهترین است، انجام دهد.»

او مساله همکاری را در نظریه بازی‌ها گسترش داد و نشان داد که اگر افراد همکاری کنند و نفع گروه را نیز در نظر داشته باشند به بیشترین منافع و سود برای خود و گروه دست می‌یابند.

در سال ۱۹۹۴ جان نش به همراه دو نفر دیگر به خاطر مطالعات خلاقانه خود در زمینه تئوری بازی برنده جایزه نوبل اقتصاد شدند.

مفاهیمی چون بازی برد-برد یا بازی با جمع صفر و انواع دیگر بازی‌ها در علم نظریه‌بازی‌ها تعریف می‌شود، بازی با جمع صفر یعنی از طرفین یک بازی یکی متضرر می‌شود و دیگری به همان مقدار سود می‌برد؛ ولی در بازی برد-برد این امکان وجود دارد که هر دو طرف سود کنند!

در این پرونده قصد داریم ارتباط این تعاریف در حوزه روابط‌ بین‌الملل را مشخص کنیم تا بر پایه آن بتوانیم روابط بین کشورهای جهان را بیشتر درک کنیم، در جهانی که با استفاده از نظریه‌بازی‌ها مدل می‌شود، ضروری نیست که کشور آمریکا برای به‌دست آوردن منافع ملی‌اش، منافع ملی سایر کشورها را نقض کند.

با این چارچوب ذهنی موجه است که کشور چین، برای حل بحران اقتصادی آمریکا پیش‌قدم شود، چراکه رشد خود را وابسته به رشد بازارهای مصرفی آمریکا می‌داند یا از این دیدگاه، قابل توجیه است که آلمان باتلاش و هزینه بیشتر، اتحادیه اروپا را سرپا نگه‌دارد و... اگر با این مدل به دنیا نگاه کنیم، شاید بتوانیم خیلی از معادلات پیچیده در عرصه سیاسی جهان را راحت‌تر درک کنیم و برای روابط خارجی ایران نیز از این راه‌حل حمایت کنیم.