موج سواری ناآگاهانه
دکتر بهروز خدارحمی دبیر کانون نهادهای سرمایهگذاری صرفنظر از تمام اتفاقات غیرکنترل شونده در سطح کلان و بینالمللی و همچنین اقتصادی که منجر به تغییرات نماگرهای بازار سرمایه کشور میشود، انرژی گذاشتن و صرف وقت برای فرهنگسازی بورس باید از اولویتهای سطح مدیریت بازار باشد؛ درحال حاضر حدود ۷ میلیون سهامدار و در واقع کد سهامداری در کشور فعال است و هر روزه به تعداد این افراد اضافه میشود، اما این موضوع صرفنظر از خوشحالی بابت استقبال عامه مردم از بازار سرمایه به منزله صرف وقت و انرژی بیشتر برای تقویت فرهنگ سهامداری در بین جامعه است.
دکتر بهروز خدارحمی دبیر کانون نهادهای سرمایهگذاری صرفنظر از تمام اتفاقات غیرکنترل شونده در سطح کلان و بینالمللی و همچنین اقتصادی که منجر به تغییرات نماگرهای بازار سرمایه کشور میشود، انرژی گذاشتن و صرف وقت برای فرهنگسازی بورس باید از اولویتهای سطح مدیریت بازار باشد؛ درحال حاضر حدود ۷ میلیون سهامدار و در واقع کد سهامداری در کشور فعال است و هر روزه به تعداد این افراد اضافه میشود، اما این موضوع صرفنظر از خوشحالی بابت استقبال عامه مردم از بازار سرمایه به منزله صرف وقت و انرژی بیشتر برای تقویت فرهنگ سهامداری در بین جامعه است. در واقع دغدغه اصلی فعالان بازار باید ایجاد زمینههای لازم برای فرهنگسازی و همچنین مهیا کردن بستههای موردنیاز برای افزایش سواد مالی سرمایهگذاران باشد. در این میان دغدغه بیشتری برای سهامداران بیاطلاعی که بدون شناسایی ریسکهای موجود در بازار سرمایه وارد بورس شدهاند، به چشم میخورد.
به این ترتیب در راستای فرهنگسازی سهامداران ذکر چند نکته حائز اهمیت است:
همیشه این نکته باید مدنظر سرمایهگذاران قرار گیرد که مازاد وجوه آنها به عنوان بخشی از ثروت وارد بازار سرمایه شود و این میزان سرمایه، نباید بیشتر از ۳۰ تا ۴۰ درصد داراییهای فرد باشد به این معنا که سرمایهگذار برای ورود به بورس اقدام به فروش تمام املاک و داراییهای خود نکند، مثلا خانه و ماشین و... را برای کسب سود بیشتر به پول نقد تبدیل کند.
در این راستا ابتدا لازم است تا قبل از ورود به بازار سرمایه میزان ریسکپذیری و همچنین خالص ثروت مازاد فرد سنجیده شود تا شدت کاهش سرمایه آنها به حداقل ممکن برسد. در گام بعدی لازم است میزان تخصص، آگاهی و آشنایی سرمایهگذار با بازار برآورد شده تا افرادی که تخصص لازم را در این زمینه ندارند، حتما از مشورت با افراد آگاه بهره گیرند.
البته باید خاطرنشان شود که در این زمینه مشورت صورت گیرد نه توصیه!
در حال حاضر فرهنگ غلطی در کشور رایج شده که افراد به جای مشورت به سراغ توصیه میروند و این غلطترین روش ممکن برای سرمایهگذاری به ویژه در بورس است.
در واقع میتوان از شرکتهای مشاور سرمایهگذاری مشورت گرفت تا با میزان ریسک و نقدشوندگی مشخص، ابزار صحیح برای سرمایهگذاری انتخاب شود که در نهایت این حداقل مشورتها، میزان ریسکپذیری را مشخص خواهد کرد؛ در واقع بخش قابل توجهی از بازدهی و پاداش در بورس براساس ریسک تعیین میشود، چنانچه این بازدهی براساس ریسک مورد انتظار نباشد با فرض دستیابی به بازدهی بالا نیز اثرات روحی و تلاطمات جبران ناپذیری در پی خواهد داشت.
در این راستا صندوقهای سرمایهگذاری که حداقل سود تضمین شده را دربردارد به عنوان کمریسکترین ابزار و در مقابل تحلیل شخصی و انتخاب تکسهم توسط سرمایهگذار به عنوان پرریسکترین طبقه سرمایهگذاری شناخته میشود.
در این زمینه توصیه اکید میشود تمامی سرمایهگذاران به ویژه سهامداران تازهوارد از مشورت با شرکتهای معتبر بهرهمند شوند و از اقدام به هرگونه عملیات ریسکپذیر جلوگیری کنند.
نکته بعدی نیز در این زمینه تعیین افق سرمایهگذاری است؛ باید مشخص شود که کدام دسته از سبد سهام برای کوتاهمدت، میانمدت یا بلندمدت درنظر گرفته شده است و در واقع با توجه به اینکه کدام بازه زمانی مدنظر سهامدار است، نوع سرمایهگذاری، ریسک موجود و بازدهی مورد انتظار متفاوت خواهد بود.
نقدشوندگی نیز دیگر نکته مورد توجه در سرمایهگذاری است، بسیاری از آسیبهای موجود و به ویژه افتهای اخیر بازار سرمایه از ناحیه میزان نقدشوندگی سهام ایجاد شده است.
چنانچه میزان طاقت سرمایهگذار در نگهداری سهام و نفروختن آن پایین است، باید اقدام به سرمایهگذاری و خرید سهامی کند که نقدشوندگی بالاتری دارد و از سوی دیگر سهمی را که بازه زمانی سوددهی آن یک ماهه است ظرف مدت یک هفته نقد نکند تا ضرری از این ناحیه متحمل نشود.
مساله مهم دیگر در زمینه فرهنگسازی که در بازار سرمایه نیز کمتر به آن توجه شده است، روز معاملهگران (Date trader) هستند؛ این افراد امروز سهمی را میخرند و ظرف مدت کوتاهی شاید چند روزه یا یک هفتهای اقدام به فروش میکنند.
این سرمایهگذاران روزانه، موجسواران یا معاملهگران معمولا از میان حرفهایترین افراد در بازار هستند که به میزان کمبود آشنایی، افق سرمایهگذاری کوتاهمدت دارند.
توصیه اکید میشود افراد غیرفعال و ناآگاه از این دید معاملهگری دست بردارند.
در انتها نیز خاطرنشان میشود بنا بر سیاست و شعار دولت جدید مبنی بر هدیه کردن آرامش و ثبات در کل اقتصاد نباید انتظار بازدهیهای چندان بالا مشابه سالهای قبل را از بورس داشت؛ از یک سال گذشته تاکنون آرامش و ثبات اقتصادی در بلندمدت مدنظر دولت بوده و تمرکز بر حوزههای سرمایهگذاری از قبیل ارز، طلا، کالاهای فیزیکی و... دیگر مطلوب نیست و به تبع با این اتفاق و آرامش حاکم بر کشور نوسانات موجود در بازار سرمایه و ریسک سرمایهگذاری کاهش یافته و در نتیجه سهامداران باید صرف ریسک مورد انتظار خود را به عددهای پایینتری تعریف کنند.
ارسال نظر