چرا ورشکستگی خوب است
جان ویکس استاد اقتصاد و نویسنده کتاب «اقتصاد ۱ درصدیها» حالا دیگر همه خبر ورشکستگی آرژانتین را شنیدهاند. مهم ترین دلیل ورشکستگی آرژانتین این است که یک دادگاه فدرال نیویورک حکم داده که توافق بین دولت آرژانتین و صندوقهای طلبکار از این کشور غیرقانونی است. طرف اصلی دعوا که در آمریکا اقامه دعوا کرده بود کمتر از ۲ میلیارد دلار از بدهیهای آرژانتین را در اختیار دارد. اما این طرف دعوا حتی یک سنت هم به دولت آرژانتین قرض نداده است. موسسه NML Capital در واقع اوراق قرضه آرژانتین را در بازار خریده است.
جان ویکس استاد اقتصاد و نویسنده کتاب «اقتصاد ۱ درصدیها» حالا دیگر همه خبر ورشکستگی آرژانتین را شنیدهاند. مهم ترین دلیل ورشکستگی آرژانتین این است که یک دادگاه فدرال نیویورک حکم داده که توافق بین دولت آرژانتین و صندوقهای طلبکار از این کشور غیرقانونی است. طرف اصلی دعوا که در آمریکا اقامه دعوا کرده بود کمتر از ۲ میلیارد دلار از بدهیهای آرژانتین را در اختیار دارد. اما این طرف دعوا حتی یک سنت هم به دولت آرژانتین قرض نداده است. موسسه NML Capital در واقع اوراق قرضه آرژانتین را در بازار خریده است.
پس شما بر اساس منبع خبری خود ورشکستگی آرژانتین را نتیجه مسائل متفاوتی خواهید دانست. ممکن است این ورشکستگی را نتیجه عملکرد دولتی بیخاصیت که مسوولیت نمیپذیرد یا نتیجه عملکرد «شیطانی» «کرکس»های صندوقهای تامینی بدانید.
عمده بدهی کنونی آرژانتین مربوط به پیش از سال ۲۰۰۳ و دولت کارلوس منم- که در سال ۱۹۹۹ ناچار به استعفا شد- و سه دولت جوانمرگ دیگر است. انباشتگی بدهی نتیجه تلاش مذبوحانه برای حفظ نرخ برابری یک به یک ارز ملی و دلار آمریکا از سوی «هیات ارزی» بوده است. این ایده نئولیبرال با سازوکارهای قانونی میزان ارز ملی در چرخش را با دلار موجود در بانک مرکزی پیوند می داد. بر اساس قوانین چنین رژیم ارزی، عرضه پول ملی باید با خروج دلار از کشور(مثلا در شرایط کسری تجاری) افت کند و نکته آنکه انقباض عرضه پول به معنای انقباض اقتصاد واقعی است. دولت برای اجتناب از این وضعیت در دوره پیش از سال ۲۰۰۳ با فروش اوراق قرضه دولتی در واقع در حال قرض گرفتن دلار بود که در نهایت باعث شد بدهی دولتی به ۲۰۰ درصد درآمد ملی برسد. این بدهی نتیجه هزینههای پوپولیستی یک دولت غیرمسوول نبود، برعکس حتی یک سنتاوو (واحد خرد پزو) از بدهی هم برای خدمات عمومی یا مردم آرژانتین خرج نشده است. وقتی این رژیم ارزی فرو پاشید، تمام اقتصاد را با خود به پایین کشید.
نستور کرچنر در آستانه بروز این فاجعه در سال ۲۰۰۳ به ریاستجمهوری رسید و بعد همسر او، کریستینا کرچنر در سال ۲۰۰۷ رئیسجمهور شد و در انتخابات ۲۰۱۱ رئیسجمهور ماند. کرچنر که پس از دولتهای نئولیبرال بیاعتبار به قدرت رسیده بود، هیات ارزی را منحل کرد و با انباشتگی بدهی روبهرو شد.
این اقدام آرژانتین نشان میدهد که بیشتر بدهیهای حاکمیتی نتیجه مدیریت بد یا هزینههای سرسامآور نیستند بلکه ممکن است مساله چیز دیگری باشد. دو قرن بازپرداخت بدهیها نشان میدهد برای ورشکست شدن با اوراق حاکمیتی دست کم سه حالت وجود دارد. اول اینکه مثالهای زیادی وجود دارد که بدهیها به دلیل انباشته شدن در دولتهای قبلی رد شدهاند که آرژانتین مثال واضح این اتفاق است. دوم اینکه شوکهای اقتصادی و سیاسی میتواند رسیدگی به بدهیها را برای یک دولت ناممکن کند. مثالهای این اتفاق ورشکستگیهای دولتهای آمریکای لاتین در دهه ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ است. سومین مورد که هم اکنون در منطقه یورو در حال وقوع است ملی کردن بدهیهای بخش خصوصی است. تمام اینها به یک نتیجه آشکار میانجامد و آن اینکه ورشکستگی در خدمت حل مشکل بدهیهای خارجی عمل میکند. چنین مشکلی را نمیتوان ورشکستگی نامید. مشکل نبود سازوکار بینالمللی برای ایجاد رویهای منظم است.
ارسال نظر