داعش عامل ایجاد شوک نفتی جدید؟

نویسنده: توبیاس وندربروک منبع: OIL-PRICE.NET مترجم: شادی آذری علاقه‌مندان به سیاست جهان، در اوایل ماه میلادی جاری شگفت‌زده شدند. گروهی که تا آن زمان شبه‌نظامیانی گمنام در عراق بودند به ناگهان بازارهای نفتی جهان را تکان دادند. در سراسر سال میلادی جاری روزنامه‌های جهان غرب، روی سوریه و سپس اوکراین تمرکز کرده بودند. به‌نظر می‌رسید کسی به عراق توجهی ندارد. این شورشیان عراقی که ابتدا نام دولت اسلامی عراق و شام (داعش) و سپس نام دولت اسلامی بر خود نهادند، از کجا آمده‌اند؟ واقعیت این است که اینها آخرین عروسک سیاست خارجی عروسک گردان چیره‌دستی هستند که خفا را برگزیده است.

سرزمین پادشاهان

در اوایل قرن بیستم میلادی، عربستان سعودی از مجموعه‌ای از قلمروهای مستقل شاهزاده‌های عرب تشکیل شد. ابن‌سعود، متحدکننده این ملت، توانست یک گروه افراط‌گرا به نام وهابیون را مطیع خود سازد. آنها سرنوشت خود را به وعده‌های ابن‌سعود گره زدند که می‌گفت، این ملت نوپا را با اصول اسلامی اداره خواهد کرد. چنین بود که پادشاهی عربستان سعودی شکل گرفت.

خاندان آل سعود که از ابن سعود منتج شده است، با کشف منابع وسیع نفت در زیر خاک‌های این سرزمین به ثروت رسیدند. آمریکایی‌ها با سرمایه‌گذاری و انتقال تخصص خود، برای استخراج نفت به سعودی‌ها کمک کردند تا منابعشان را گسترش دهند. اعضای جدید و جوانان ماهر آل سعود از مرداب قدیمی‌ای که بودجه زندگی اشرافی آنها را تامین می‌کرد، خسته شدند.

آنان پس از اتمام تحصیلاتشان در غرب، ترجیح دادند که در هر جایی غیر از عربستان سعودی کشتی خصوصی، خودروی فراری و خانه‌های مجلل خود را داشته باشند. از سوی دیگر وهابیون از این خشمگین بودند که چرا خاندان حاکم اجازه داده‌اند، غیرمسلمانان برای استخراج نفت وارد کشور شوند. آنها از قشر جدید نخبگان ثروتمند بیزار بودند. وقتی که وهابیون شورش خود را آغاز کردند، خاندان سلطنتی آل‌سعود غافلگیر شدند. آنها نمی‌توانستند همه وهابیون را به زندان بیندازند، چون وهابیون در حدود ۳۰ درصد جمعیت این کشور را تشکیل می‌دادند. پادشاه به اعضای خاندان خود دستور داد که از زندگی اشرافی خود کم کنند. البته این یک اقدام نگاهدارنده بود و خیلی زود روس‌ها با حمله به افغانستان فرصتی را که سعودی‌ها به دنبالش بودند، در اختیارشان گذاردند.

افغانستان

همه آنچه مجاهدین افغان برای خلاصی از روس‌ها به آن نیاز داشتند، چند میلیارد پول نقد، یک تامین‌کننده تسلیحات و حدود ۱۰ هزار نیروی بیشتر بود. سعودی‌ها قادر بودند پولی را که مجاهدین برای آزادی کشور نیاز داشتند، تامین کنند. آنها همچنین پروازهای رایگان به راه انداختند تا جوانان وهابی بتوانند به آنجا بروند و بجنگند.

اسامه بن لادن سعودی هم آنجا در افغانستان بود تا هموطنان خود را مورد آموزش و تجهیز قرار دهد؛ اما به طرز غیرمنتظره‌ای این سیاست توانست هزینه‌های خود را بپردازد.

درگیری‌های بین‌المللی بر قیمت نفت افزود، حتی زمانی که آن درگیری‌ها هیچ تاثیر مستقیمی بر عرضه نفت نداشت. فقط احتمال تقابل افغانستان تحت سلطه روس‌ها و پاکستان مورد حمایت آمریکا کافی بود تا بر قیمت‌ها در بازار نفت تاثیر گذارد. پولی که سعودی‌ها از افزایش قیمت نفت به‌دست آوردند بیشتر از همه پولی بود که در کل جنگ مجاهدان افغانستان با روس‌ها صرف کرده بودند. عربستان سعودی فرمولی برای برنده‌شدن کشف کرده بود.

موفقیت یک سیاست

عربستان سعودی برای منافع آمریکا نقشی حیاتی پیدا کرد. آمریکا به نفت عربستان سعودی نیاز داشت. آمریکایی‌ها همچنین به سعودی‌ها نیاز داشتند تا پولشان را صرف خرید هواپیماها و تسلیحات آمریکایی کنند. دولت‌های سعودی و آمریکایی به این نتیجه رسیدند که به یکدیگر نیازمندند. با سرپوش گذاشتن روی حمایت آمریکا از عنصر نامطلوب رژیم صهیونیستی، سیاست خارجی عربستان و آمریکا در خاورمیانه با هم هماهنگ شد. مدتی این سیاست خوب کار کرد. تداوم اعزام عوامل انتحاری از عربستان سعودی موجب شد تا اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان به این نتیجه برسد که نمی‌تواند در جای دیگری دردسر ایجاد کند. شوروی که خود را شکست‌خورده یافته بود از افغانستان عقب‌نشینی کرد و نظام کمونیستی فروپاشید و آمریکا یک پیروزی را در سیاست خارجی خود ثبت کرد. سعودی‌ها از بعثی‌ها متنفرند. حزب بعث یک جریان سوسیالیست پان‌عرب است که قصد دارد پادشاهی‌های عرب را ساقط کند و به جای آنها نظام جمهوری تشکیل دهد. این نقشه برای پادشاهی عربستان سعودی مناسب نبود؛ بنابراین بعثی‌ها تلاش کردند حکومت‌های سوریه و عراق را سرنگون کنند. بعثی‌ترین رهبر عراق صدام حسین بود. دولت آمریکا صدام حسین را دوست داشت چون ترجیح می‌داد در خاورمیانه با یک حکومت سکولار مواجه باشد. این سیاست موجب تنش‌هایی بین آمریکا و متحدانش در عربستان سعودی شد.

اما سعودی‌ها با این استدلال که «دشمن دشمن من دوست من است»، سیاست آمریکا را در تشویق عراق به حمله به ایران مورد حمایت قرار دادند. این‌گونه بود که عربستان از جنگ دو کشوری که دشمن خود می‌پنداشت استفاده کرد و سناریویی دیگر را برای بازگرداندن تروریست‌هایش از افغانستان تدوین کرد. این‌گونه بود که قیمت نفت جهش یافت چون دو رقیب اصلی عربستان در تولید نفت آنقدر درگیر جنگ با یکدیگر بودند که نمی‌توانستند از همه ظرفیت‌های تولید خود استفاده کنند. اما آمریکا به عراق بازگشت، جایی که سعودی‌ها خواستار نابودی صدام حسین در آن بودند و پس از آن کارت اسد را برای سوریه در دست داشتند. چنین بود که قیمت نفت به بالاترین سطح خود افزایش یافت و اسپانسرهای سعودی پول کافی برای تامین بودجه نفت به‌دست آوردند.

بهار عربی در مصر و ناآرامی‌های سوریه همه بر افزایش قیمت نفت می‌افزود؛ اما آمریکا از حمایت از شورشیان سوریه امتناع کرد. این موجب سرخوردگی سعودی‌هایی شد که مدعی شده بودند حتی اگر پیش بیاید به تنهایی اسد را شکست خواهند داد. آنها هرگز نتوانستند به تنهایی اقدامی کنند و اسد همچنان در قدرت است.

اما دولت آمریکا که فهمیده بود در چنین شرایطی ممکن است با کمبود نفت و افزایش قیمت‌ها مواجه شود، و این می‌تواند به احیای اقتصادی این بزرگ‌ترین اقتصاد جهان آسیب بزند، تلاش کرد تا روابط خود با ایران را ترمیم کند. چشم‌انداز احیای دوباره عرضه نفت توسط الجزایر، لیبی، ایران و عراق در یک سال، به تحلیلگران دلیل کافی داد تا قیمت نفت خام برنت را بشکه‌ای ۶۰ دلار پیش‌بینی کنند. سعودی‌ها مجبور بودند به‌سرعت وارد عمل شوند تا از این کاهش قیمت‌ها جلوگیری کنند. عربستان برای دستیابی به این هدف خود و تنبیه آمریکا برای عملکردش در برابر ایران و سوریه، تمرکز خود را به عراق معطوف کرد.

گروه داعش که نام جدید دولت اسلامی را برای خود برگزیده است، همان الگوی تکراری تاریخ عربستان است که سعودی‌ها حتی بدون فرستادن یک هواپیما یا سرباز از آن به‌شدت نفع می‌برند.

به‌رغم آنکه بسیاری از کشورها در دنیای امروز با افراطیون در حال نبرد هستند، اما کمتر کشوری توجه رسانه‌ها را به خود جلب می‌کند و تاثیر چندانی هم بر قیمت‌های نفت ندارد. به عنوان مثال نیجریه یک تولید‌کننده نفت است، اما شرایط دائمی جنگ، فساد و دزدی در آن موجب شده است که نقش این کشور در عرضه نفت جهان چندان پررنگ نباشد. درگیری‌ها در سایر کشورها چون مالی و سودان هم تاثیر چندانی بر جهان نداشته است و تاکنون جریان عرضه نفت را با خللی مواجه نساخته است. به‌نظر می‌رسد فقط ناآرامی در جهان عرب توجه بازار نفت را به خود جلب می‌کند. وقتی دلالان نفتی ناآرامی را مشاهده می‌کنند، شروع می‌کنند به خریدهای هیجانی که این اقدام لاجرم باعث افزایش قیمت نفت به بالاتر از حدی می‌شود که حتی هنگام اختلال در عرضه رقم می‌خورد.

در چنین شرایطی به‌نظر نمی‌رسد که تولید نفت ایران و عراق در سال‌جاری میلادی افزایش یابد؛ بنابراین پیش‌بینی‌ها درمورد کاهش قیمت نفت خام برنت به بشکه‌ای ۶۰ دلار محقق نخواهد شد؛ بنابراین تحلیلگران ازجمله تحلیلگران سایت OIL-PRICE.NET پیش‌بینی می‌کنند که این شاخص به ۱۲۰ یا ۱۳۰ دلار افزایش خواهد یافت.

میزان عرضه نفت عراق ۴/۳ میلیون بشکه در روز است که معادل است با ۴ درصد عرضه نفت جهان. بخش اعظم تولید نفت عراق به جنوب عراق مربوط است که از محل درگیری‌ها بسیار دور است. اگر همه تولید نفت عراق متوقف شود، بی‌شک اوپک با مشکل کمبود مواجه خواهد شد؛ اما چنین فرصتی باعث می‌شود یکی از اعضای اوپک قدرت زیادی بیاید، چون ظرفیت مازاد کافی برای جبران این کمبود را دارد و این عضو کشوری نیست جز عربستان سعودی.