عامل رشد مشاغل در هند
ایجاز غنی اقتصاددان بانک جهانی مترجم: سمانه فیاضی سالانه میلیونها جوان در سراسر جهان وارد بازار کار میشوند، در این میان، سوالی که برای این افراد و همچنین سیاستگذاران مطرح میشود این است که آیا واقعا فرصتهای شغلی به اندازه کافی برای این جوانان وجود دارد یا خیر؛ اما کمتر کسی است که بپرسد این مشاغل را چه کسی به وجود میآورد. این مطلب نگاهی دارد بر دادههایی از کشور هند که نشان میدهد شرکتهای کوچک و جوان نقشی حیاتی در زمینه اشتغال ایفا میکنند. این مطلب استدلال میکند که کارآفرینی عاملی تاثیرگذار در مساله اشتغال است و تنها وظیفه سیاستگذاران این است که از آن حمایت کنند.
ایجاز غنی اقتصاددان بانک جهانی مترجم: سمانه فیاضی سالانه میلیونها جوان در سراسر جهان وارد بازار کار میشوند، در این میان، سوالی که برای این افراد و همچنین سیاستگذاران مطرح میشود این است که آیا واقعا فرصتهای شغلی به اندازه کافی برای این جوانان وجود دارد یا خیر؛ اما کمتر کسی است که بپرسد این مشاغل را چه کسی به وجود میآورد. این مطلب نگاهی دارد بر دادههایی از کشور هند که نشان میدهد شرکتهای کوچک و جوان نقشی حیاتی در زمینه اشتغال ایفا میکنند. این مطلب استدلال میکند که کارآفرینی عاملی تاثیرگذار در مساله اشتغال است و تنها وظیفه سیاستگذاران این است که از آن حمایت کنند. با وجود اینکه نخبگان اقتصادی، پیوند بین کارآفرینی، توسعه منطقهای و پیدایش کار را تصدیق کرده اند، مشاجرهها همچنان باقی مانده است. درک ما از کارآفرینی هنوز در مراحل اولیه خود قرار دارد. چگونه کسی کمیت کارآفرینی را تعیین میکند؟ آیا موسسات کوچک و جوان به رشد مشاغل کمک میکنند یا شرکتهای بزرگ؟ آیا بخشهای تولیدی و خدماتی باعث پیدایش مشاغل بیشتری شدهاند؟ معیارهای جغرافیایی در عملکرد کارآفرینی چیست؟ چرابعضی شهرها، کارآفرینان بیشتری را به خود جذب میکنند؟ چه چیزی بعضی از دولتهای محلی را از لحاظ مالی نسبت به سایرین کارآفرینتر میکند؟ این سوالها توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کردهاند؛ هرچند بسیاری از آنها بیپاسخ ماندهاند اما بصیرت لازم را برای خلق فرصتهای شغلی فراهم میکنند.
تعیین کمیت کارآفرینی
در کتاب اخیر «بازآفرینی فردا- آیا آسیای جنوبی برای جهش بزرگ آماده است؟» کارآفرینی، توسعه منطقهای و خلق فرصتهای شغلی را مورد بررسی قرار دادهایم. بر خلاف اعتقاد عمومی، کشور هند برای توسعه خود، کارآفرینان بسیار اندکی دارد. روند جمعیتی هند که دومین کشور پرجمعیت جهان است، نشان میدهد که طی دو دهه آینده، در هر ماه، یک میلیون نفر به جمع نیروی کار ملحق خواهند شد. این رقم معادل این است که طی دو دهه آینده، کل جمعیت سوئد در هر سال به بازار کار هند وارد شوند. بنابراین، سرعت پیدایش شغلهای جدید تعیین خواهد کرد که این روند جمعیتی نتیجهای مثبت به دنبال خواهد داشت یا تنها فاجعه به بار خواهد آورد.
مطالعات اخیر چالشهایی را در مساله شغل آزاد نشان میدهند. به علت شمار بالای کارگران آزاد بیتجربه، بیشترین وزن شاخص شغل آزاد، روی گونهای از کارآفرینی است که صرفا جنبه سرگرمی دارد و کمتر در قالب آن دسته از کارآفرینیهایی است که منجر به شکلگیری موثر مشاغل جدید میشود. بنابراین به جای تمرکز بر شغل آزاد، بیشترین توجه معطوف به موسسات رسمی - که کارمندان حقوق بگیر استخدام میکنند- شده است.
ارتباط بین موسسات جدید و رشد کار
یافتههای ما نشان میدهد که ارتباطی میان کارآفرینی و رشد کار وابستگی چندانی به یکایک شهرها ندارد و وضعیتی مشابه آن چیزی است که در سراسر شهرهای ایالات متحده وجود دارد.یافتههای ما از مقایسه رشد اشتغال صنعتی منطقهای با سطوح کارآفرینی اولیه حاکی از این است که ارتباطی بین نرخ ورود (به بازار کار) همزمان و رشد مشاغل مشاهده نمیشود که البته میتواند بهطور بالقوه رابطهای مکانیکی بین آنها وجود داشته باشد؛ اما به جای آن، بین نرخ ورود اولیه و به دنبال آن، رشد اشتغال صنعتی منطقهای رابطهای قابل توجه وجود دارد.
جغرافیای اقتصادی کارآفرینی
ناهماهنگی گستردهای در امر کارآفرینی میان ایالتهای مختلف هند وجود دارد. توزیع محیطی روند راهاندازی کسبوکارهای تازه در هند، ملایمتر از ایالات متحده است. در مورد ایالات متحده، سطوح جمعیتی شهرهای موجود، اشتغال در شهرهای صنعتی و آثار ماندگار صنعت میتوانند ۸۰ درصد از تنوع محیطی را در نرخ ورود (به کار) توضیح دهند. توان توضیحی این مساله (تنوع فضایی در نرخ ورود به کار) برای هند، در بخش تولید برابر با ۲۹ درصد و در بخش خدمات ۳۳ درصد است. بخشی از این قدرت توضیحی کمتر میتواند به علت ویژگیهای مجموعه دادههایی باشد که در اختیار داریم. واضح است که بخش بزرگی از این شکاف به این علت است که کشور هند، هم بهطور عمومی و هم در رابطه با این بخش خاص، در مرحله پیش از توسعه قرار دارد. دو عامل که به شکلی قوی دلالتی بر کارآفرینی سراسری دارند، سطح آموزشی و زیرساختهای فیزیکی محلی هستند. اینها معیارهایی واقعی برای تولید و خدمات محسوب میشوند. در کنار صفات عمومی منطقه، کیفیت زیرساختهای فیزیکی و آموزش نیروی کار، مهمترین عواملی هستند که میتوان به وسیله آنها میزان ورود به بازار کار را پیشبینی کرد، همچنین، قوانین کار و کیفیت درآمدی خانوار، نقش مهمی را بازی میکنند. مدارک نشان میدهد که قوانین سختگیرانه کار، اثر بازدارندگی در ورود به بخش رسمی دارد و فضای درآمدی بهتر خانوار، بر ورود به بخشهای سازمان نیافته میافزاید.
با نگاهی به سطح صنعتی منطقه، میتوان شواهد گستردهای از اقتصادهای متراکم را در میان صنایع تولیدی یافت. بهطور خاص، بین ساختارهای صنعتی حمایتی که در حال حاضر موجود است، و نرخ ورود به بازار کار، پیوندی قدرتمند وجود دارد.
مداخلههای سیاسی
با افزایش هر چه بیشتر موسسات نو و جوان، رشد مشاغل نیز قابل پیشبینی است. نرخ خود اشتغالی را نمیتوان مقیاسی برای موفقیت کارآفرینی در نظر گرفت. مقیاسهای دیگر مانند تعداد موسسات رسمی برای هر کارگر در یک منطقه، پیشبینیهای بهتری را برای رشد مشاغل ارائه میدهند. شهرها و ایالتهایی که از کارآفرینی استقبال کردهاند مشاغل بیشتری را خلق کردهاند و رشد منطقهای بالاتری داشتهاند. پیام سیاسی این مساله روشن است؛ اگر ایجاد شغل در اولویت است، سیاستگذاران باید کارآفرینی را در سطح محلی ترویج دهند. البته اهرمهای سیاسی بسیاری وجود دارد که سیاستگذاران به وسیله آن میتوانند کارآفرینی را ترویج دهند. برای رسیدن به این هدف، دولت باید در زمینه آموزش و زیرساختهای فیزیکی سرمایهگذاری کند. خدمات و کالاهای باکیفیت بالا نمیتواند به وسیله کارگران آموزش ندیده تولید شوند، و بدون جاده، برق و ارتباط از راه دور نمیتوان آنها را به دست مصرفکننده رساند. حضور تعداد بسیار اندکی کارآفرین در هند و دیگر کشورهای جنوب آسیا موضوعی نگرانکننده است، با این حال، شکی نیست که پتانسیل کارآفرینی هند قابل توجه است و این موضوع میتواند عاملی تاثیرگذار در پیشرفت این کشور باشد؛ درحالیکه هند رشد بیسابقهای را در دهه گذشته تجربه کرده است، میتوانیم تصور کنیم که اگر این کشور، تعداد بیشتری کارآفرین داشته باشد چه اتفاقی خواهد افتاد. با توجه به ارتباط بین نرخ ورود به بازار کار، موسسات جوان و رشد مشاغل، روند رشد هند و ایجاد شغل تا چه اندازه سرعت خواهد یافت؟
ارسال نظر