نقش شرکتهای جوان در ایجاد اشتغال
چیارا کریس کیولو اقتصاددان OECD مترجم:معزالدین خیرآباد شرکتهای جوان به ایفای نقشی محوری در ایجاد اشتغال مشهور هستند. این مطلب نتایج پروژه جدید سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) درباره پویایی اشتغال (dynamics of employment با حروف اختصاری DynEmp) را ارائه میکند. پروژهای که مبتنی بر روششناسی نوآورانه است و از دادههای شرکتی استفاده میکند. این تحقیق، تایید میکند که شرکتهای جوان نقشی محوری در ایجاد اشتغال، ارتقای رشد و نوآوری ایفا میکنند. سیاستهای عمومی میتواند از طریق توانمندسازی شرکتها در تجربهاندوزی کمک کند.
چیارا کریس کیولو اقتصاددان OECD مترجم:معزالدین خیرآباد شرکتهای جوان به ایفای نقشی محوری در ایجاد اشتغال مشهور هستند. این مطلب نتایج پروژه جدید سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) درباره پویایی اشتغال (dynamics of employment با حروف اختصاری DynEmp) را ارائه میکند. پروژهای که مبتنی بر روششناسی نوآورانه است و از دادههای شرکتی استفاده میکند. این تحقیق، تایید میکند که شرکتهای جوان نقشی محوری در ایجاد اشتغال، ارتقای رشد و نوآوری ایفا میکنند. سیاستهای عمومی میتواند از طریق توانمندسازی شرکتها در تجربهاندوزی کمک کند. اصلاحات ساختاری تولید، نیروی کار و بازارهای سرمایه همچنین قوانین ورشکستگی بهطور ویژه با این مساله مرتبط هستند.
پس از بحران مالی ۲۰۰۸، بسیاری از اقتصادهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه با رشد کند بهرهوری مواجه بودهاند. پس از این بحران، ایجاد اشتغال نیز متوقف و به یک موضوع سیاستی بااهمیت تبدیل شده است. پویایی تجاری در هسته فرآیند تخریب خلاق نهفته است. شواهد موجود به ناهماهنگی شدید در پویایی کسب و کارها در میان کشورها اشاره دارند.
این ناهماهنگی، علاقه سیاستسازان را به درک نقش شرایط ساختاری در این منطقه برمیانگیزد. یکی از قابلتوجهترین واقعیتهای تجربی در این رابطه، نقش محوری شرکتهای جوان در ایجاد اشتغال است. هر چند، ما میدانیم که شرکتهای تازه تاسیس با قدرت بیشتری به شوکهای درآمد محلی واکنش نشان میدهند.
اثر جدید OECD یک پایگاه داده بدیع از اطلاعات شرکتهای خرد همگن ایجاد کرده و این اطلاعات را تحلیل میکند. پایگاه داده DynEmp اطلاعاتی درباره ایجاد اشتغال خالص و تخریب اشتغال خالص برای گروههای مختلف شرکتها را بر اساس اندازه، سابقه فعالیت و جنبههای بخشی در ۱۸ کشور طی ۱۰ سال گذشته دربرمیگیرد.
این تحلیل تایید میکند که شرکتهای جوان (دارای پنج سال فعالیت یا کمتر) منبع اولیه ایجاد اشتغال در همه ۱۸ کشور طی اغلب سالهای دهه ۲۰۰۰ هستند. این مساله تا حد زیادی به ورود شرکتهای تازه تاسیس و همچنین نرخهای بالای رشد شرکتهای جوانی که فعالیتشان قطع نمیشود، منجر میشود.
پایگاه داده DynEmp همچنین تاکید میکند که رکود بزرگ به شرکتهای جوان بیش از شرکتهای قدیمیتر ضربه زده است و هم بر نرخ ایجاد اشتغال و هم بر نرخهای تخریب اشتغال آنها اثرگذار بوده است؛ در عین حال، افت میزان استخدام شرکتهای تازهتاسیس بخش بزرگی از کاهش مشاهده شده در ایجاد اشتغال شرکتهای جوان را توضیح میدهد.
اگر چه، کمک شرکتهای تازه تاسیس و شرکتهای جوان به رشد خالص اشتغال طی این بحران، واقعی و مثبت باقی ماند و اهمیت آنها را در ایجاد اشتغال ازطریق چرخه تجاری تایید کرد؛ اما اغلب اتلاف فرصتهای شغلی ناشی از کوچک شدن بنگاههای اقتصادی قدیمیتر است. تحلیلهای اقتصادسنجی همه این یافتهها را تایید میکنند.
درحالیکه این یافتهها تاحدی وزن بیشتر بنگاههای قدیمی در اقتصاد را بازتاب میدهند، مهم است که به مشارکت شرکتهای قدیمیتر در تخریب اشتغال بهطور برجستهای بیشتر از سهم آنها در اشتغال کل توجه کنیم. درواقع، کمک شرکتهای جوان به ایجاد اشتغال، صرفنظر از اندازه آنها، بهطور بیتناسبی بیشتر از سهم آنها در اشتغال است.
این یافتهها بر اهمیت میزان سابقه فعالیت شرکتها نیز تاکید دارد. بهطور مثال، ادبیات اقتصادی مرتبط با تخصیص نادرست منابع نشان میدهد که سهم بزرگ اشتغال بنگاههای کوچک - که بهرهوری کمتری نسبت به بنگاههای بزرگتر دارند- احتمالا تخصیص ناکارآمد منابع در اقتصاد را بازتاب میدهد. اگر چه، اغلب مطالعات از تفاوتهای سیستماتیک فراکشوری در ویژگیهای سنی شرکتها با اندازههای مختلف چشمپوشی میکنند، اما این تفاوتها مهم هستند.
نیاز به تخصیص بهینه منابع
کمک نامتناسب شرکتهای جوان در ایجاد اشتغال خالص باید در پویایی
«بالا- یا -اخراج» (سیاستی که بر اساس آن شرط استخدام نیروهای کار جدید ارتقای بهرهوری در دوره زمانی مشخص است و در صورت تحقق نیافتن این شرط، نیروی کار اخراج خواهد شد) شرکتهای جوان مورد توجه واقع شود. تفاوتهای موجود در این پویاییها احتمالا این نکته را بازتاب میدهد که شرکتهای جوان برای آزمایش و خطا کردن تمایل دارند و میتوانند مشاغل را تغذیه کنند. این موارد احتمالا طی زمان و در میان کشورها و بخشهای مختلف اقتصاد بهطور معناداری متفاوت هستند. این موضوع به ماهیت فعالیت شرکتها، بیثباتی تقاضا و محیط کسبوکار و به ویژگیهای چارچوب سیاستی مانند موانع قانونگذاری، حمایت از اشتغال و مقررات ورشکستگی بستگی دارد.
این پروژه شواهد غیرمستقیمی درباره توان کمک شرکتهای جوان به رشد کشورها از طریق گرفتن تصویر لحظهای تفاوت میانگینهای شرکتهای تازه تاسیس و بنگاههای اقتصادی قدیمی به دست میدهد. تفاوتهایی در سطح شرکتهای تازه تاسیس از نظر میزان ورودی نیروی کار جدید وجود دارد، اما قابل توجه نیست؛ اما تفاوتهای بسیار بزرگتر به هنگام توجه به میانگین بنگاههای اقتصادی قدیمیتر بروز پیدا میکند. اندازه یک بنگاه تولیدی قدیمی در فرانسه به اندازه نیمی از بنگاه مشابه آن در ایالات متحده است.این نشان میدهد که در برخی کشورها موانع کمتری برای ورود نیروی کار وجود دارد؛ در نتیجه شرکتهای تازه تاسیس میتوانند فعالیت خود را در اندازهای کوچکتر آغاز کنند که در این صورت، فضاهای خالی بیشتری برای آزمایش و خطا ایجاد میشود.در عوض، این مساله میتواند به آزادی پتانسیل رشد فعالیتهای اقتصادی موفق کمک کند، تا حدی نیز تفاوتها در اندازه بنگاههای بالغ را توضیح میدهد، همچنین نشان میدهد که در برخی کشورها موانع رشد احتمالا نقشی مهم در به تاخیر انداختن پتانسیل رشد شرکتهای جوان ایفا میکند.
آزمایش و خطا نقشی اساسی در سهم شرکتهای تازه تاسیس کوچکی (با کمتر از ۱۰ نیروی کار) دارد که طی یک دوره سه سال به اندازهای رشد میکنند که تعداد نیروهای آنها به بیش از ۱۰ نفر افزایش مییابد. اگر چه تعداد بسیار اندکی از شرکتهای تازه تاسیس کوچک - حدود ۲ تا ۹ درصد - به اندازهای رشد پیدا میکنند که بیش از ۱۰ نفر نیروی کار داشته باشند، اما سهم آنها در ایجاد اشتغال خالص دامنهای از ۲۱ درصد (در ژاپن) تا ۵۰ درصد (در سوئد) دارد.
اگر چه در سراسر کشورها، سهم شرکتهای تازه تاسیس در ایجاد اشتغال قبل از بحران، بهطور پیوسته در حال کاهش بوده است، رکود بزرگ اثر منفی مضاعفی روی نرخهای ایجاد اشتغال توسط این شرکتها گذاشته است. این نتایج در کنار مدارک جدید منتشر شده از سوی ایالات متحده که نشان میدهد کاهش معناداری در پویایی بنگاههای اقتصادی این کشور طی ۳۰ سال گذشته به وقوع پیوسته است، دلایلی برای تثبیت بیثباتی هستند.
ارسال نظر