شوکهای محلی و اشتغال
داوید رابینسون استاد امور مالی دانشگاه دوک مترجم: مجید اعزازی ارتباط مستحکمی میان رشد و کارآفرینی وجود دارد. طی ۳۰ سال گذشته، شرکتهای جوان تقریبا عهدهدار ایجاد اشتغال خالص در اقتصاد ایالات متحده بودهاند. شرکتهای کمتر از ۲۳ ماه سابقه فعالیت، در پاسخ به شوکهای محلی درآمدی در قیاس با شرکتهایی که بیش از ۶ سال سابقه فعالیت دارند، حدود ۲ برابر تعداد مشاغل جدید را ایجاد کردهاند. اقتصاددانان از مدتها قبل نسبت به اینکه شرکتها چگونه به فرصتهای سرمایهگذاری در حال تغییر پاسخ میدهند، توجه داشتهاند.
داوید رابینسون استاد امور مالی دانشگاه دوک مترجم: مجید اعزازی ارتباط مستحکمی میان رشد و کارآفرینی وجود دارد. طی ۳۰ سال گذشته، شرکتهای جوان تقریبا عهدهدار ایجاد اشتغال خالص در اقتصاد ایالات متحده بودهاند. شرکتهای کمتر از ۲۳ ماه سابقه فعالیت، در پاسخ به شوکهای محلی درآمدی در قیاس با شرکتهایی که بیش از ۶ سال سابقه فعالیت دارند، حدود ۲ برابر تعداد مشاغل جدید را ایجاد کردهاند. اقتصاددانان از مدتها قبل نسبت به اینکه شرکتها چگونه به فرصتهای سرمایهگذاری در حال تغییر پاسخ میدهند، توجه داشتهاند. در واقع، این مساله درتداوم تصمیمهای سیاستی درباره رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال کلیدی است، چرا که شرکتها از طریق افزایش سرمایهگذاری و در پاسخ به فرصتهای اقتصادی جدید، اشتغال ایجاد میکنند. فرآیند راهاندازی شرکت و رشد اقتصادی عمیقا به یکدیگر مرتبط هستند. طی ۳۰ سال گذشته، شرکتهای جوان تقریبا در تمام مشاغل ایجاد شده در اقتصاد سهیم بودهاند.
به تازگی در مقالهای مکانیسمهای رابطه کارآفرینی و رشد را از طریق آزمایش اینکه چطور شرکتهای جوان و قدیمی از مزیت سرمایهگذاریهای جدید بهره میبرند، بررسی کردیم.
برای ارزیابی رابطه علی میان شوکهای اقتصادی، بنگاههای جدید و ایجاد اشتغال، ما روی واکنش شرکتها در بخش غیرقابل تجارت به شوکهای محلی درآمد تمرکز میکنیم. موسسههای خرد و رستورانها الزاما موتورهای نوآوری با تکنولوژیهای بالا در اقتصاد نیستند، اما ما میتوانیم به روشنی منبع شوکهای تقاضای آنها را مشخص کنیم.
بهویژه، بخش غیرقابل تجارت تقریبا توسط عوامل محلی - در برابر عوامل جهانی - کاملا تحت تاثیر واقع میشود. برای سنجش اثر شوکها بر درآمد محلی که احتمالا روی تقاضا برای بخش غیر قابل تجارت در یک دوران اثر میگذارد، ما میان ترکیب صنعتی یک منطقه با شاخصهای مختلف ِ تغییر در اشتغال بخش تولید در سراسر کشور رابطه برقرار کردیم.
ایده این است که بهطور مثال، اگر یک منطقه دارای تولید فناوری با تکنولوژی بالا است، این منطقه در پاسخ به تغییر سراسری در تولید صنایع «های تک» در قیاس با مناطقی که به شدت بر صنایع نساجی وابسته است، شوک بزرگتری را تجربه خواهد کرد.
دلایل موجهی وجود دارد که معتقد باشیم شرکتهای قدیمیتر - بهویژه در بخش غیرقابل تجارت - احتمالا میتوانند به شوکهای اقتصادی واکنش مناسبتری از شرکتهای جوان داشته باشند. با این همه، فعالیتهای زیادی در این بخش سرمایه بر هستند و شرکتهای قدیمیتر احتمالا مزیتی مهم در توانمندی برای دسترسی به سرمایه دارند.
ما فکر میکنیم شرکتهای تازه تاسیس چالاکتر، منعطفتر و در ایجاد تغییرات سازمانی با هدف تعدیل شرایط در حال تغییر توانمندتر هستند.
ما از دادههای فصلنامه آمار ایالات متحده برای محاسبه اشتغال ایجاد شده توسط شرکت بر حسب تعداد سالهای فعالیت آن استفاده میکنیم.این دادهها به ما امکان میدهد تا تعداد کل شغلهای ایجاد شده توسط شرکتها در طیفی مشتمل بر: تازه تاسیس، دو تا سه سال، چهار تا پنج سال و بیشتر از پنج سال سابقه فعالیت را اندازه گیری کنیم.ما ایجاد شغل را از نظر جغرافیایی با توجه به مناطق اقماری - واحدهای جغرافیایی بزرگتر از مناطق آماری شهری - میسنجیم. این مناطق بر اساس جریان [رفت و آمد میان خانه و محل کار] طبیعی نیروی کار پیرامون یک مرکز شهری مشخص میشوند.
دو شکل ارائه شده در این مطلب، راهبرد عملی ما را به تصویر میکشد. شکل یک، تغییر درآمد محلی میان سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۷ را نشان میدهد. مناطق اقماری در پایینترین پنجک توزیع رشد درآمد (زیر رشد ۵/۱ درصدی طی ۶ سال) با قرمزِ پررنگ، مشخص شدهاند و بالاترین پنجک (رشد درآمد بالای ۸/۱۲ درصد در دوره مشابه) به رنگ زرد کمرنگ نمایش داده شدهاند. مناطق به رنگ خاکستری بهدلیل اینکه فصلنامه آماری ایالات متحده آنها را پوشش نداده است، در محاسبات ما لحاظ نشدهاند. آشکارا تغییرات گسترده فرابخشی میان مناطق مختلف در کشور وجود دارد و ما از این تغییرات در تحقیق خودمان بهره بردیم.
بهدلیل اینکه رشد درآمدهای محلی احتمالا توسط شماری از عوامل مشاهده نشده محلی ایجاد شده است که میتواند موجب رشد اشتغال در بخش غیر قابل تجارت نیز شود، ما از آمار مربوط به تغییرات اشتغال تولید محلی استفاده کردیم که موجب شوکهای ملی در بخش تولید - به عنوان ابزاری برای شوکهای محلی درآمد - میشوند.
«نمودار ۲» اثر شوکها بر اشتغال صنعت محلی را نشان میدهد. پنجک پایین در توزیع رشد اشتغال در بخش تولید محلی با قرمز پررنگ نشان داده میشود (که افت بیش از ۷/۴ درصدی در اشتغال صنعت محلی را به تصویر میکشد) و پنجک بالا (یک افت کمتر از ۵/۱ درصد در اشتغال صنعتی) با زرد کمرنگ نشان داده میشود. دو نمودار روشن میکند که رابطه مستحکمی میان اشتغال در بخش تولید و رشد درآمدهای محلی - که رویکرد تجربی ما را تایید میکند - وجود دارد.
پس از آن، ما این موضوع را که شرکتها با سوابق مختلف چگونه نسبت به شوکهای محلی درآمد توصیف شده در بالا واکنش نشان میدهد، بررسی کردیم و دریافتیم که شرکتهای تازه تاسیس در بخش غیرتجارت نسبت به شوکهای درآمد محلی در قیاس با سایر شرکتها پاسخگوتر هستند.
*شرکتهای دارای کمتر از ۲۳ ماه سابقه فعالیت در پاسخ به شوکهای درآمد محلی در قیاس با شرکتهایی که بیش از ۶ سال فعالیت دارند، تقریبا دوبرابر تعداد کل کارهای جدید را ایجاد میکنند.
این نتایج در برابر شمار معیارهای عملی از جمله تعاریف متفاوت شوک به اشتغال تولید و دورههای زمانی متفاوت بسیار قابل توجه هستند. این نتایج تا حدی شگفتانگیز هستند، چرا که حدود ۸۵ درصد از تمام مشاغل در بخش غیرقابل تجارت در شرکتهای قدیمیتر وجود دارند. در غیر این صورت، تقریبا تمام رشد مشاغل در پاسخ به شوکهای درآمد محلی از طریق ایجاد خود شرکتها اتفاق میافتند.
درحالی که مدارک ما به روشنی از این فرضیه پشتیبانی میکند که شرکتهای تازه تاسیس نسبت به فرصتهای جدید سرمایهگذاری واکنش بهتری دارند؛ محدودیتهای مالی، از نظر اقتصادی موانع معنیداری ایجاد میکنند، موانعی که این دسته از شرکتها را از بهرهمندی از فرصتهای در حال تغییر باز میدارد.
برای بررسی اینکه دسترسی به امور مالی چگونه با توانایی شرکتها در پیگیری فرصتهای سرمایهگذاری دارای اثر متقابل هستند، ما از سهم بانکهای محلی در یک منطقه به عنوان شاخصی از دسترسی محلی به امور مالی استفاده میکنیم. یک بانک«محلی» بانکی است که ۷۵ درصد یا بیشتر از ۷۵ درصد از سپردههای متمرکز در یک منطقه را در اختیار دارد. فرض این است که به احتمال بیشتر، بانکهای (محلی) کوچک میتوانند به شرکتهای کوچک و بهویژه به شرکتهای غیرشفاف وام دهند.
*ما در مییابیم که توجه [از طریق سرمایهگذاری بیشتر] به رشد درآمد محلی در مناطق بهرهمند از حضور قدرتمند بانکهای «محلی» بیش از دو برابر است.
* بهطور شگفت انگیزی، توجه و تعهد شرکتهای قدیمی [برای سرمایهگذاری بیشتر و ایجاد اشتغال] در مناطق با سهم بالایی از بانکهای محلی کاهش مییابد.
این نشان میدهد که بنگاههای جوان در مناطق با دسترسی سهلتر به اعتبار- که منجر به سرمایهگذاری وایجاد اشتغال بیشتر ایندسته از شرکتها میشود - عکسالعمل مشدد شرکتهای جوان را در پی دارد که حتی منجر به حذف و نادیده گرفته شدن فعالیت شرکتهای بالغ در حوزه سرمایهگذاری و اشتغال میشود.
یافتههای ما حاوی تعدادی از مفاهیم سیاستی است و باب بسیاری از سوالات مفید را میگشاید. اول اینکه کار ما نشان میدهد سیاستهای اتخاذ شده برای کاهش محدودیتهای راهاندازی شرکتها احتمالا بهعنوان ابزاری برای ایجاد اشتغال در قیاس با سیاستهای گستردهتر اتخاذ شده برای بخش بنگاههای کوچک، موثرتر خواهند بود.
دوم اینکه نتایج نشان میدهد، عواملی مانند انعطافپذیری بوروکراتیک، ویژگیهای مشاهده نشده وابسته به کارآفرینی و شدت مشوقها نقشی مهم حتی در بخشهایی که از نظر تکنولوژیکی کمتر پیچیده است، بازی میکند.
این یک چالش پژوهشی مداوم و مهم در اصول اقتصادی بهرهوری، سازمانها و مدیریت است. آشکارا، درک مزیتهای ذاتی سازمانی که شرکتهای جوان نسبت به شرکتهای قدیمیتر دارند، برای درک ریزبنیادهای حساسیت افزایش یافته آنها نسبت به شرایط اقتصادی در حال تغییر، اساسی است.
ارسال نظر