رابطه مستقیم استقلال و تورم بالای 5درصد

الن مید استاد اقتصاد دانشگاه امریکن مترجم: مژگان سلیمانی آقچای نظریه‌هایی که ادعا می‌کنند بانک‌های مرکزی مستقل و شفاف با تورم بهتر مبارزه می‌کنند، بسیار مقبولند؛ ولی مستنداتی که این نظریه‌ها را پشتیبانی می‌کنند، بسیار اندک هستند. این ستون برآوردهای تجربی جدیدی را ارائه می‌دهد که نتیجه نهایی را برای استقلال و شفافیت بانک مرکزی پیشنهاد می‌کند. درحالی‌که دعوی نظری برای استقلال بانک مرکزی ظاهرا پذیرفته شده است، مطالعات تجربی مستندات محدودی ازاستقلال رایافته‌اند که عملا به وعده‌های ضدتورمی عمل کرده باشد. بنابراین درحالی که بررسی‌های اولیه استقلال با تمرکز بر تعداد محدودی ازکشورهای صنعتی نشانگر این نتیجه بود، بررسی‌های بعدی که شامل کشورهای درحال توسعه و صنعتی می‌شدند، نتایج مشابهی را به‌دست آوردند.

استقلال و تورم

ما رابطه میان استقلال و تورم را برای دهه ۱۹۸۰ و دوره فعلی با استفاده از داده‌های اصلی ازCukierman, Webb, Neyapti (۱۹۹۲) و محاسبات جدید خودمان برآورد کرده‌ایم و رابطه بسیار ضعیف و ناچیز میان استقلال و تورم را تایید کردیم (به دو ستون اول جدول ۱ مراجعه شود). مااستقلال داخلی بانک مرکزی را با استفاده از شاخص قانونی (استقلال بانک مرکزی) و سنجش غیررسمی، گردش مالی رئیس بانک مرکزی در دوره ۱۰ ساله را مورد ارزیابی قرار دادیم. میزان گردش مالی بالابه منزله پایین بودن شاخص قانونی استقلال است. نظارت‌ها شامل تولید ناخالص داخلی واقعی به ازای هر نفر (GDP)، علنی بودن معاملات (OPEN)، و نظام نرخ ارز غیررسمی (رژیم: متغیری که در ازای انعطاف‌پذیری نرخ ارز غیررسمی افزایش می‌یابد) بود. این نظارت‌ها به‌صورت میانگین‌های ۵ ساله ارائه می‌شوند که از ۹۱ -۱۹۸۷ (دوره ۰) و ۶-۲۰۰۲ (دوره ۱) مورد بررسی قرار گرفته‌اند. ولی هنگامی که این ارتباط را که نشان‌دهنده بُعد زمانی داده‌های ما بود مجددا بررسی کردیم، شواهد محکمی مبنی برمنفی بودن رابطه میان استقلال بانک مرکزی و تورم در هر دو مورد شاخص قانونی و سنجش غیررسمی یافتیم. بُعد زمانی اضافه شده به ما اجازه می‌دهد تا اولین مشخصه تفاضل را به کار ببندیم؛ درحالی که آثار ثابت کشوری نامشهود را که ممکن است با سطوحی از استقلال مرتبط باشند، حذف کنیم. نتایج نشان داده شده در ستون ۳ جدول ۱ به لحاظ کیفی حائز اهمیت هستند؛ زیرا نشان می‌دهند که برای مثال میانگین افزایش در استقلال بانک مرکزی (حدود ۲۵/۰) ارتباط مستقیم دارد با کاهش تورم بیش از ۵ درصد در مقایسه با موقعیتی که استقلال به هیچ وجه افزایش نمی‌یابد. ما این کار را باتوجه به زیرمجموعه‌های شاخص (ستون ۴ جدول ۱) تکرار کردیم و متوجه شدیم که وجود تورم تک‌رقمی مشخص یاسطح قیمت هدف برای بانک مرکزی نشانه استقلال کلی است که به احتمال زیاد تورم پایین را نشان می‌دهد. بنابراین اهداف قانونی بانک مرکزی پیش پا افتاده نیستند و می‌توانند بانک مرکزی را در رسیدن به اهداف ضدتورمی یاری کنند.

ماهمچنین سعی کردیم اصلاحات درونی را توسط ایجاد تغییر در شاخص استقلال با استفاده از دو مقیاس نظارت کلی برای هر کشور کنترل کنیم از جمله حاکمیت قانونی، حرفی و پاسخگویی (هر دو برگرفته از داده‌های اداره امور بانک جهانی). با ابزار دقیق، تاثیر برآورد استقلال قوی‌تر است از برآورد از طریق کمینه مربعات خطی و منفی می‌ماند.

تاثیرات شفافیت چیست؟

در علم نظری، شفافیت بانک مرکزی می‌تواند مفاهیم زیادی رابرای متغیرهای اقتصاد کلان داشته باشد، ولی این مفاهیم اغلب مدل خاص هستند، به گونه‌ای که نمی‌توان از آنها دروس عام استخراج کرد. شفافیت زمانی سودمند است که اطلاعات نامتقارن خودعلت ناکارآمدی در اقتصاد باشند ولی ممکن است در محیط دیگری که بانک مرکزی قادراست ناکارآمدی‌های دیگر را با بهره‌برداری از مزیت اطلاعاتی‌اش جبران کند پرهزینه باشند. در نهایت، این سوال که آیا شفافیت بانک مرکزی سودمند است یا خیر متکی بر تجربه است.

برای روشن کردن این مساله، بر پیش‌بینی تورم بخش خصوصی متمرکز شدیم؛ زیرا به نظر می‌رسد این بخش برای ارزیابی تاثیر شفافیت مناسب‌تر است. به‌خصوص می‌خواستیم تست کنیم که آیا شفافیت بیشتر بانک مرکزی منجر به استفاده بیشتر از اطلاعات عمومی (در مقایسه با خصوصی) توسط بخش خصوصی می‌شود یا نه. پیش‌بینی تورم توسط بخش خصوصی هدف نهایی و اصلی استراتژی ارتباطات بانک مرکزی است. برای ارزیابی میزان اطلاعات خصوصی در مقابل اطلاعات عمومی که بخش خصوصی برای پیش‌بینی به آن وابسته است، ما از نسبت واریانس پیش‌بینی بخش خصوصی برای تورم درسال جاری به میانگین مربع خطای پیش‌بینی استفاده کردیم. این اندازه‌گیری متکی به فاصله واحد است؛ زیرا میانگین مربع خطا در واقع مجموع واریانس پیش‌بینی و مربع تورش است. بهبود در شفافیت برخاسته از علائم عمومی دقیق‌تر باید این نسبت را کاهش دهد؛ زیرا هنگامی که اطلاعات عمومی دقیق‌‌تر است، تمامی پیش‌بینی‌کنندگان باید توجه بیشتری به آن کنند که همین مساله منجربه کاهش واریانس در پیش‌بینی‌ها می‌شود. ما نسبت واریانس به میانگین مربع خطا در پیش‌بینی تورم بخش خصوصی را به عنوان متغیر وابسته در یک رگرسیون در نظر گرفتیم و باز بودن معاملات (OPEN۱) و اداره امور (کیفیت بالا، RQ۱، از داده‌های اداره امور بانک جهانی) را کنترل کردیم. دیگر نظارت‌های اقتصاد کلان تاثیری نداشتند، از این رو، آنها را رها کردیم. ما برای همبستگی منفی پیش‌بینی شده شواهدی قوی یافتیم که نشان می‌دهد شفافیت بیشتر با پیش‌بینی دقیق‌تر بخش خصوصی مرتبط است. تاثیربرآوردشده به لحاظ کیفی و آماری دارای اهمیت است (به ستون یک جدول ۲ مراجعه شود). هنگامی که ما برای پنج جزء (سیاسی، اقتصادی، رویه‌ای ،سیاست‌گذاری و عملیاتی) شاخص ارزیابی شفافیت به طور جداگانه روابط را تخمین زدیم، به این نتیجه رسیدیم که مهم‌ترین تاثیرات از اجزایی هستندکه به شدت با ارائه پیش‌بینی اقتصادی بانک مرکزی مرتبط هستند و نشان می‌دهند که تاثیر برآورد شده صرفا مصنوعی از داده‌ها نیست (ستون‌های ۷-۲).

رابطه مستقیم استقلال و تورم بالای 5درصد