تخمین بخت «گلزنی در دقایق پایانی»
چگونه هویت ملی در آخرین ثانیههای بازی بر نتیجه فوتبال اثر میگذارد؟
مترجم: علی حاتمیان در 8 دقیقه نخست فینال جام جهانی 1954، مجارستان با دو گل پیش افتاده بود و هیچ کس تصور نمیکرد که آلمان غربی قادر به شکست مجارستان باشد. سال پیش از آن، مجارستانِ شکستناپذیر با غلبه بر انگلستان در ویمبلی، تیم نخست گروه خود شده بود، اما هیچیک از این نکات مانع دفاع آلمانها از شهرت خود به عنوان تیمی با روحیه برد و گلهای دیرهنگام نمیشد. هلموت ران برای زدن گل پیروزی تا 6 دقیقه پایانی بازی صبر کرد و پس از سوت پایان، نتیجه 3 بر 2 نخستین جام جهانی را برای آلمان به ارمغان آورد. از آن زمانتا کنون تیم آلمان با سه بار قهرمانی در جام جهانی و چهار نایبقهرمانی، سه بار قهرمانی در جام ملتهای اروپا و سه نایبقهرمانی در آن، یکی از موفقترین تیمهای فوتبال جهان به شمار میرود. آلمانها بخت بسیاری دارند تا در این دوره نیز چهارمین جام خود را به خانه ببرند.
هنری کیسینجر، برنده آلمانیالاصل جایزه صلح نوبل، موفقیت تیم آلمان را با نگرش و برنامهریزی آن مرتبط میداند: «تیم ملی آلمان گویی برای جنگ آماده شده است. بازیها به دقت برنامهریزی شدهاند، هر بازیکن در دفاع و حمله مهارت دارد و الگوهای پیچیده پاس توسط آلمانیها به کار گرفته میشود که از مقابل دروازه آنها آغاز میشود. فراموش نکنید، میتوان با پیشبینی دقیق، آمادهسازی و کار سخت به هر چیزی دست یافت.»
موفقیت چگونه بهدست می آید؟
مطالعاتی که پیش از این روی موفقیت تیمهای ملی فوتبال صورت گرفته است، عموما بر تاثیر جمعیت، تولید سرانه و تعداد قهرمانی در جام به عنوان شاخص یادگیری متمرکز بودهاند.
البته حاصل این پژوهشها چندان دور از ذهن نیست: اگر میخواهید تیم ملی موفقی داشته باشید، بزرگی و ثروتمندی کشور به شما کمک خواهد کرد.
در حقیقت مشابهت بسیاری میان اقتصاد ورزش و اقتصاد کار وجود دارد، چنان که ورزشهای حرفهای فرصتی بینظیر را برای پژوهش بازار کار فراهم میآورند. بر این اساس پیروزی در یک مسابقه ورزشی به عملکرد مناسب به طور نسبی و نه مطلق بستگی دارد و استعدادها به جایی مهاجرت میکنند که ارزش آنها لحاظ شود.
این قاعده عمومی ممکن است در باشگاهها صادق باشد ، اما در خصوص تیمهای ملی قابل اجرا نیست، چراکه در آنجا بازیکنان خرید و فروش نمیشوند و بازیکردن در تیم وابسته به ملیت است. به علاوه زمانی که بازیکنی در تیم بزرگسالان یک کشور بازی کند، دیگر مجاز به بازی در تیم ملی دیگری نیست.
از سوی دیگر بازی در تیم ملی هرگز شغل اصلی فوتبالیست به شمار نمیرود، البته مشوقهای بسیاری برای مشارکت بازیکنان در تیم ملی وجود دارد زیرا با انتخاب بازیکن برای تیم ملی، ارزش بازار و ظرفیت دریافتی او نیز افزایش خواهد یافت، ضمن آنکه عضویت در تیم ملی چنان افتخاری را نصیب فرد خواهد کرد که به سختی قابل صرفنظر کردن است. از این رو، میتوان انتظار داشت که عملکرد تیمهای ملی با استعدادها و نه مشوقها، در ارتباط باشد.
هویت ملی در ثانیههای پایانی
مهمترین عامل در تیم ملی یک کشور، روحیه تیمی است که از ملیت مشترک بازیکنان حاصل میشود. برای سنجش این عامل، عملکرد تیمهایی چون بلژیک، برزیل، انگلستان، آلمان، ایتالیا و هلند را در دقایق پایانی بازی و از ۱۹۶۰ تا کنون مورد بررسی قرار دادهایم. دقایقی که در بازیهای حساس مورد توجه قرار گرفتهاند و تاثیر هویت ملی را به آشکارترین شکل نشان میدهند.
در جدول ذیل اهمیت کسب امتیاز در دقایق پایانی یا پنج دقیقه پایانی نشان داده شده است. در 4 درصد مسابقات مورد بررسی گل در دقیقه پایانی و در 9/13 درصد در پنج دقیقه پایانی به ثمر رسیده است. در 9/1 درصد بازیهایی که کشورها به گل دست یافتهاند، 8/6 درصد در پنج دقیقه پایانی بوده است. بررسی این آمار معنای عبارت «... و آلمان برنده میشود...» را به خوبی نشان میدهد. تیم آلمان در 5/5 درصد بازیهای خود در دقیقه آخر به گل رسیده است و البته هلند نیز در 9/5 درصد از بازیها در دقیقه پایانی گل زده است.
ما همچنین الگوی احتمالاتی سادهای را نیز طراحی کردیم و با کمک آن دریافتیم که انگلستان، آلمان و هلند ۵/۴ درصد بیش از برزیل بخت گلزنی در دقایق پایانی را دارند که این شانس در بسیاری موارد تفاوت چشمگیری در نتیجه ایجاد میکند. در واقع اگر یک تیم در دقیقه آخر بازی گلزنی کند، احتمال برد آن تا ۲۶ درصد افزایش یافته و احتمال باختش ۱۲ تا ۱۴ درصد کاهش مییابد.
یافتهها نشان دادند که هلند بیشترین بخت گلزنی در دقایق پایانی را دارد، در حالی که احتمال گل خوردن آلمان در این لحظات بیشتر است. نکته دیگر آنکه احتمال گل زدن تیم میزبان ۲/۴ درصد بیشتر و احتمال گل خوردن او ۳/۲ درصد کمتر است. به علاوه احتمال برد میزبان ۲۰ درصد بیش از میهمان است و ۱۲ تا ۱۶ درصد احتمال باخت کمتری دارد. امری که تاثیر محل برگزاری بازی را نیز نشان میدهد.
در کنار گلهای دیرهنگام، تحلیل ضربات پنالتی نیز به عنوان نشانهای از هویت و همبستگی ملی در تیمها سودمند خواهد بود. زمانی که در یک دیدار حذفی، دو تیم پس از وقت قانونی و اضافی به تساوی رسیده باشند، ضربات پنالتی نتیجه بازی را تعیین میکند.
در این زمینه نیز آمارها نشان میدهند که انگلستان، ایتالیا و هلند عملکرد ضعیفی داشتهاند و این در حالی است که برزیل عملکرد خوبی داشته و آلمان با سه برد برابر فرانسه، مکزیک، آرژانتین و دو برد برابر انگلستان، بهترین عملکرد را در این زمینه داشته است. در واقع صرفنظر از بلژیک که تنها یک بار در بازی منتهی به ضربات پنالتی حضور داشته است، آلمان با بیشترین درصد گل از این ضربات در جام جهانی(۹۴ درصد) و جام ملتهای اروپا (۹۰ درصد) عملکرد بینظیری را از خود نشان داده است.
حقیقت آن است که زده شدن هر گل حاصل تلاش تمامی اعضای تیم است، که در آن از طریق عملکرد مناسب مهاجم، کوششهای تیم به نتیجه میرسد. به علاوه نقش جمعیت تماشاگر بازی نیز در زده شدن گل تعیینکننده است و یافتهها نشان میدهند که تیمهای ملی در بازیهای حساس وابستگی بسیاری به حضور در خانه خود به عنوان میزبان دارند.
در کنار این امر با آنکه عنصر تصادف در گلهای فوتبال این ورزش و تماشای آن را جذاب کرده است، اما حفظ بلندمدت عملکرد مطلوب در تیمهایی چون آلمان و برزیل شایسته توجه است. در واقع با آنکه تفاوت میان بهترین تیمهای ملی رفتهرفته از میان میرود، اما در بازه زمانی ۱۹۶۰ تا ۲۰۰۹ برزیل رکورد بسیار مناسبی را در نسبت با ایتالیا، آلمان، انگلستان یا هلند کسب کرده است.
البته تیمهای ملی نه تنها در میزان موفقیت (مجموع گلزنی و دریافت گل) بلکه در نحوه گلزنی یا دریافت گل نیز با یکدیگر تفاوت دارند.
برزیل و ایتالیا برای پرهیز از باخت در دقایق پایانی از تلاش و حمله خود میکاهند تا گلی را دریافت نکنند. در مقابل انگلستان، هلند و آلمان ریسکپذیرترند و برای گل زدن در دقایق پایانی خطر میکنند و از این رو با ریسک دریافت گل بیشتری نیز مواجه هستند. به طور مشخص، در تیم ملی آلمان خطر دریافت گل در این دقایق، و بر اثر استراتژی ریسکپذیر، به نحو چشمگیری افزایش مییابد. آلمانیها در پی برد هستند و حاضرند بهای آن را نیز بپردازند.
اما بهرغم تمامی نکات پیشین، در نهایت احتمال برد اغلب به کیفیت تیمی وابسته است. با این حال نکته آنجاست که در کنار کیفیت و عواملی چون امتیاز میزبانی، مهارت فردی و شانس، هویت ملی نیز در کسب نتیجه سرنوشتساز است.
البته نباید از یاد برد که با نظر به احتمال پایین گلزنی در دقایق پایانی و با آنکه روحیه خاص آلمانی احتمال گلزنی دیرهنگام آنها را افزایش میدهد، اما بخت آنکه این دوره از جام جهانی تحت تاثیر چنین وقایعی قرار گیرد، بسیار اندک است.
هنری کیسینجر، برنده آلمانیالاصل جایزه صلح نوبل، موفقیت تیم آلمان را با نگرش و برنامهریزی آن مرتبط میداند: «تیم ملی آلمان گویی برای جنگ آماده شده است. بازیها به دقت برنامهریزی شدهاند، هر بازیکن در دفاع و حمله مهارت دارد و الگوهای پیچیده پاس توسط آلمانیها به کار گرفته میشود که از مقابل دروازه آنها آغاز میشود. فراموش نکنید، میتوان با پیشبینی دقیق، آمادهسازی و کار سخت به هر چیزی دست یافت.»
موفقیت چگونه بهدست می آید؟
مطالعاتی که پیش از این روی موفقیت تیمهای ملی فوتبال صورت گرفته است، عموما بر تاثیر جمعیت، تولید سرانه و تعداد قهرمانی در جام به عنوان شاخص یادگیری متمرکز بودهاند.
البته حاصل این پژوهشها چندان دور از ذهن نیست: اگر میخواهید تیم ملی موفقی داشته باشید، بزرگی و ثروتمندی کشور به شما کمک خواهد کرد.
در حقیقت مشابهت بسیاری میان اقتصاد ورزش و اقتصاد کار وجود دارد، چنان که ورزشهای حرفهای فرصتی بینظیر را برای پژوهش بازار کار فراهم میآورند. بر این اساس پیروزی در یک مسابقه ورزشی به عملکرد مناسب به طور نسبی و نه مطلق بستگی دارد و استعدادها به جایی مهاجرت میکنند که ارزش آنها لحاظ شود.
این قاعده عمومی ممکن است در باشگاهها صادق باشد ، اما در خصوص تیمهای ملی قابل اجرا نیست، چراکه در آنجا بازیکنان خرید و فروش نمیشوند و بازیکردن در تیم وابسته به ملیت است. به علاوه زمانی که بازیکنی در تیم بزرگسالان یک کشور بازی کند، دیگر مجاز به بازی در تیم ملی دیگری نیست.
از سوی دیگر بازی در تیم ملی هرگز شغل اصلی فوتبالیست به شمار نمیرود، البته مشوقهای بسیاری برای مشارکت بازیکنان در تیم ملی وجود دارد زیرا با انتخاب بازیکن برای تیم ملی، ارزش بازار و ظرفیت دریافتی او نیز افزایش خواهد یافت، ضمن آنکه عضویت در تیم ملی چنان افتخاری را نصیب فرد خواهد کرد که به سختی قابل صرفنظر کردن است. از این رو، میتوان انتظار داشت که عملکرد تیمهای ملی با استعدادها و نه مشوقها، در ارتباط باشد.
هویت ملی در ثانیههای پایانی
مهمترین عامل در تیم ملی یک کشور، روحیه تیمی است که از ملیت مشترک بازیکنان حاصل میشود. برای سنجش این عامل، عملکرد تیمهایی چون بلژیک، برزیل، انگلستان، آلمان، ایتالیا و هلند را در دقایق پایانی بازی و از ۱۹۶۰ تا کنون مورد بررسی قرار دادهایم. دقایقی که در بازیهای حساس مورد توجه قرار گرفتهاند و تاثیر هویت ملی را به آشکارترین شکل نشان میدهند.
در جدول ذیل اهمیت کسب امتیاز در دقایق پایانی یا پنج دقیقه پایانی نشان داده شده است. در 4 درصد مسابقات مورد بررسی گل در دقیقه پایانی و در 9/13 درصد در پنج دقیقه پایانی به ثمر رسیده است. در 9/1 درصد بازیهایی که کشورها به گل دست یافتهاند، 8/6 درصد در پنج دقیقه پایانی بوده است. بررسی این آمار معنای عبارت «... و آلمان برنده میشود...» را به خوبی نشان میدهد. تیم آلمان در 5/5 درصد بازیهای خود در دقیقه آخر به گل رسیده است و البته هلند نیز در 9/5 درصد از بازیها در دقیقه پایانی گل زده است.
ما همچنین الگوی احتمالاتی سادهای را نیز طراحی کردیم و با کمک آن دریافتیم که انگلستان، آلمان و هلند ۵/۴ درصد بیش از برزیل بخت گلزنی در دقایق پایانی را دارند که این شانس در بسیاری موارد تفاوت چشمگیری در نتیجه ایجاد میکند. در واقع اگر یک تیم در دقیقه آخر بازی گلزنی کند، احتمال برد آن تا ۲۶ درصد افزایش یافته و احتمال باختش ۱۲ تا ۱۴ درصد کاهش مییابد.
یافتهها نشان دادند که هلند بیشترین بخت گلزنی در دقایق پایانی را دارد، در حالی که احتمال گل خوردن آلمان در این لحظات بیشتر است. نکته دیگر آنکه احتمال گل زدن تیم میزبان ۲/۴ درصد بیشتر و احتمال گل خوردن او ۳/۲ درصد کمتر است. به علاوه احتمال برد میزبان ۲۰ درصد بیش از میهمان است و ۱۲ تا ۱۶ درصد احتمال باخت کمتری دارد. امری که تاثیر محل برگزاری بازی را نیز نشان میدهد.
در کنار گلهای دیرهنگام، تحلیل ضربات پنالتی نیز به عنوان نشانهای از هویت و همبستگی ملی در تیمها سودمند خواهد بود. زمانی که در یک دیدار حذفی، دو تیم پس از وقت قانونی و اضافی به تساوی رسیده باشند، ضربات پنالتی نتیجه بازی را تعیین میکند.
در این زمینه نیز آمارها نشان میدهند که انگلستان، ایتالیا و هلند عملکرد ضعیفی داشتهاند و این در حالی است که برزیل عملکرد خوبی داشته و آلمان با سه برد برابر فرانسه، مکزیک، آرژانتین و دو برد برابر انگلستان، بهترین عملکرد را در این زمینه داشته است. در واقع صرفنظر از بلژیک که تنها یک بار در بازی منتهی به ضربات پنالتی حضور داشته است، آلمان با بیشترین درصد گل از این ضربات در جام جهانی(۹۴ درصد) و جام ملتهای اروپا (۹۰ درصد) عملکرد بینظیری را از خود نشان داده است.
حقیقت آن است که زده شدن هر گل حاصل تلاش تمامی اعضای تیم است، که در آن از طریق عملکرد مناسب مهاجم، کوششهای تیم به نتیجه میرسد. به علاوه نقش جمعیت تماشاگر بازی نیز در زده شدن گل تعیینکننده است و یافتهها نشان میدهند که تیمهای ملی در بازیهای حساس وابستگی بسیاری به حضور در خانه خود به عنوان میزبان دارند.
در کنار این امر با آنکه عنصر تصادف در گلهای فوتبال این ورزش و تماشای آن را جذاب کرده است، اما حفظ بلندمدت عملکرد مطلوب در تیمهایی چون آلمان و برزیل شایسته توجه است. در واقع با آنکه تفاوت میان بهترین تیمهای ملی رفتهرفته از میان میرود، اما در بازه زمانی ۱۹۶۰ تا ۲۰۰۹ برزیل رکورد بسیار مناسبی را در نسبت با ایتالیا، آلمان، انگلستان یا هلند کسب کرده است.
البته تیمهای ملی نه تنها در میزان موفقیت (مجموع گلزنی و دریافت گل) بلکه در نحوه گلزنی یا دریافت گل نیز با یکدیگر تفاوت دارند.
برزیل و ایتالیا برای پرهیز از باخت در دقایق پایانی از تلاش و حمله خود میکاهند تا گلی را دریافت نکنند. در مقابل انگلستان، هلند و آلمان ریسکپذیرترند و برای گل زدن در دقایق پایانی خطر میکنند و از این رو با ریسک دریافت گل بیشتری نیز مواجه هستند. به طور مشخص، در تیم ملی آلمان خطر دریافت گل در این دقایق، و بر اثر استراتژی ریسکپذیر، به نحو چشمگیری افزایش مییابد. آلمانیها در پی برد هستند و حاضرند بهای آن را نیز بپردازند.
اما بهرغم تمامی نکات پیشین، در نهایت احتمال برد اغلب به کیفیت تیمی وابسته است. با این حال نکته آنجاست که در کنار کیفیت و عواملی چون امتیاز میزبانی، مهارت فردی و شانس، هویت ملی نیز در کسب نتیجه سرنوشتساز است.
البته نباید از یاد برد که با نظر به احتمال پایین گلزنی در دقایق پایانی و با آنکه روحیه خاص آلمانی احتمال گلزنی دیرهنگام آنها را افزایش میدهد، اما بخت آنکه این دوره از جام جهانی تحت تاثیر چنین وقایعی قرار گیرد، بسیار اندک است.
ارسال نظر