سرمایهگذاری افق طولانی دارد
همایون فطرس فارغالتحصیل امبیای دانشگاه صنعتی شریف بخش عمدهای عدم شکلگیری فرهنگ صحیح بورس، معلول شرایط مزمن تورمی و رکودهای اقتصادی است که بیشتر از ۵۰ سال گریبانگیر کشورمان، ایران است. به خاطر همین، افراد حقیقی و حقوقی سرمایهدار، به فکر «حفظ ارزش سرمایه» و «مقابله با تورم» هستند تا اینکه به فکر سرمایهگذاری و تولید ارزش جدید باشند. در نتیجه، (Speculation) و سبدگردانی به شدت طرفدار دارد و افراد، (بهدرستی) میدانند باید همیشه سرمایههایشان را از یک نوع دارایی به نوع دیگری از دارایی انتقال بدهند تا همیشه از بالاترین نرخ سود بهرهمند شوند و این موضوع معلول شرایط اقتصادی کشور است.
همایون فطرس فارغالتحصیل امبیای دانشگاه صنعتی شریف بخش عمدهای عدم شکلگیری فرهنگ صحیح بورس، معلول شرایط مزمن تورمی و رکودهای اقتصادی است که بیشتر از ۵۰ سال گریبانگیر کشورمان، ایران است. به خاطر همین، افراد حقیقی و حقوقی سرمایهدار، به فکر «حفظ ارزش سرمایه» و «مقابله با تورم» هستند تا اینکه به فکر سرمایهگذاری و تولید ارزش جدید باشند. در نتیجه، (Speculation) و سبدگردانی به شدت طرفدار دارد و افراد، (بهدرستی) میدانند باید همیشه سرمایههایشان را از یک نوع دارایی به نوع دیگری از دارایی انتقال بدهند تا همیشه از بالاترین نرخ سود بهرهمند شوند و این موضوع معلول شرایط اقتصادی کشور است. این فضا، فرهنگ دلالی و سودمحوری را ترویج میکند و اساسا سرمایهگذاری در چنین فضایی معنا ندارد؛ سرمایهگذاری افق به نسبت طولانی دارد و هر فرد برای سرمایهگذاری باید برنامه و انتظارات خاصی داشته باشد؛ که الزاما همه این انتظارها مالی نیستند؛ و مثلا ممکن است انتظارهای توسعهای وجود داشته باشد. فرهنگ سرمایهگذاری، مثل هر فرهنگی، شامل یکسری عرفها، نرمها، نمادها و ظواهر است. عرف و نرم، در طول زمان به وجود میآید؛ مثلا در ایران عرف سرمایهگذاری این است که افراد برای به دست آوردن نرخی بالاتر از نرخهای معمول بانکی، پول خود را صرف خریدن یک یا چند سهم شرکت، یا صندوق سرمایهگذاری یا مقداری دلار یا سکه میکنند. در صورتی که این با هنجارهای متعارف غربی در مورد سرمایهگذاری متفاوت هست. افراد در ایران به شدت ریسکهراس هستند؛ چون ارزش پول به طور فزایندهای در حال کم شدن است و اگر با سرمایهگذاری کردن ضرری متوجه فرد بشود، کم شدن ارزش پول مضاعف شده است. در نتیجه، همه به دنبال محلهایی برای سرمایه خود هستند که نه تنها ضرر نکنند، بلکه بهطور فوقالعادهای سود به دست بیاورند. این باعث میشود پیاپی از یک دارایی به دارایی دیگر جابهجا شوند (Switch کنند)؛ چون طبیعتا در طول زمان سوددهی داراییها متغیر است. این باعث میشود میزان خواب سرمایهها و میزان ثبات هر سرمایهگذاری کوتاه باشد؛ و این باعث میشود بازارهای کاذب و سفتهبازی رواج داشته باشد، مثل بازار ثانویه بورس، بازارهای غیرحفاظت شده (غیر Hedge) برای کالاها و بازار ارز و طلا.
چه باید کرد؟
برای بهبود اوضاع، اولا باید احساس و انتظار تورم در فضای اقتصادی کاهش پیدا کند؛ مثل وضعی که تابستان و پاییز ۹۲ بعد از انتخابات به وجود آمد. در پی آن، باید با اعمال سیاست ها و پیاده کردن عملیات صحیح در بازار، تورم را پایین آورد. طبیعتا این کار در شرایط رکودی حال حاضر اقتصاد ایران بسیار سخت است و در این شرایط سیاستهای انقباضی که باعث کاهش تورم در آینده خواهد شد، همانند تیغ دولبهای عمل میکند که به رکود بیشتر دامن خواهد زد.
موضوع بعد، مقابله با سفتهبازی در بازارهای مالی است، که باید برای این کار ابزارهای سفتهبازی را محدود کنیم یا حداقل آنها را ترویج نکنیم. و در عوض سیاستهای سرمایهگذارانه را رواج دهیم. یعنی سیاستهای تشویقی برای طولانیتر شدن سپردهگذاری و نقدنکردن سهامهای خریده شده را پیاده کرد. یک کار خیلی خوب انتشار اوراق مشارکتهای طولانی مدت با نرخ سود برابر یا نزدیک تورم است یا اینکه بازاری برای hedge کردن ارز به وجود بیاید؛ که البته نیازمند بهتر شدن فضای سیاست خارجی کشور و رفع شدن محدودیتهای ارزی است.
پیشنهاد شفافیت حاکمیت دولتی
به نظر نویسنده مهمترین کاری که دولت الان میتواند بهعنوان «حاکم» و نه «متصدی» انجام بدهد، شفاف کردن آمارهای اقتصادی و گزارش آنها به عموم و به وجود آوردن یک بانک اطلاعاتی غنی هست که بر پایه آن بتوان تحلیلهایی با پشتوانه دادهها انجام داد و از این تحلیلها برای سیاستگذاریهای جاری و آتی استفاده کرد؛ و برای این کار نباید مصلحت یک گروه خاص را به صلاح و خیر ۸۰، ۹۰ درصد باقی جامعه ترجیح داد.
ارسال نظر