رازداری مالی؛ یک مشاهده تجربی

محمد وطن‌پور قائم‌مقام مدیرعامل شرکت تامین سرمایه آرمان سرمایه و ثروت به دلایل مختلف نیازمند امنیت و آرامش است. هنگامی که ایده نوشتن پیرامون «رازداری مالی» مطرح شد، از موضع یک فعال صنعت اوراق‌بهادار، مناسب دیدم تا یک وضعیت جالب در بازار فروش اوراق بهادار را برای خوانندگان تشریح کنم و اهمیت رازداری مالی را بر پایه شواهد ناشی از رفتار اشخاص بیان کنم. در حوزه ابزارهای بدهی با درآمد ثابت اکنون در کشور دو گونه مهم قابل مشاهده است. یکی انواع اوراق ارزی و ریالی منتشره در شبکه بانکی (بازار پول) و دیگری انواع اوراق مشارکت و صکوک منتشره در بازار سرمایه. به‌دلیل نقش بانک مرکزی و البته در نبود موسسات رتبه‌بندی، نرخ بازده اسمی کلیه اوراق منتشره ۲۰ درصد تعیین شده است و صرف‌نظر از نحوه پرداخت میان دوره‌ها، اوراق به لحاظ اقتصادی کم و بیش یکسان هستند.

در شبکه بانکی و به‌ویژه تا قبل از راه‌اندازی سیستم الکترونیک، اصل اوراق پس از آنکه از شعبه بانک خریداری می‌شود، به راحتی و شبیه پول نقد قابلیت مبادله و جابه‌جایی نزد اشخاص مختلف را دارد و دارنده نهایی در مراجعه به بانک، مالک شناخته می‌شود. این ویژگی، خاصیتی است که با وصف «بی‌نام بودن»مورد اشاره قرار می‌گیرد. ویژگی دیگر اوراق بانکی، «نرخ شکست» آنها است. بسیاری از ناشران برای بازگرداندن اوراق در افق‌های زمانی کوتاه‌تر از چهارسال، از ۵/۰ تا ۵/۱ درصد جریمه تعریف می‌کنند که در تضاد مستقیم با نفع اقتصادی خریداران قرار دارد. این وضعیت به شکل معکوس در بازار سرمایه در جریان است. در بازار سرمایه، کلیه معاملات براساس «کد بورسی» اشخاص حقیقی یا حقوقی صورت می‌پذیرد و اساسا دارایی «بی‌نام» در بازار قابل معامله نیست. سهم، حق‌تقدم، اوراق مشارکت، انواع صکوک و ... همگی در مالکیت کدهای مشخصی هستند که حتی در صورتی که مربوط به مالک اصلی نباشند، ولیکن به فرد حقیقی یا حقوقی مشخصی دلالت می‌کنند. مفهوم جریمه و نرخ شکست نیز در بازار سرمایه وجود ندارد و خریدار اوراق به نسبت دوره نگهداری از نرخ بازده اسمی سالانه برخوردار خواهد شد. روشن است که این ویژگی در مقایسه با اوراق بانکی سالانه ۵/۰ تا ۵/۱ درصد به نفع خریدار خواهد بود. مساله دیگر در مقایسه این دو محصول، سهولت خرید و فروش اوراق در شبکه بانکی است، درحالی‌که در سیستم بازار سرمایه، ما شاهد تعطیلی پنج‌شنبه‌ها هستیم و اصولا سیستم طوری طراحی شده است که وجه نقد یک روز کاری پس از روز معامله به‌طور خودکار به حساب فروشنده واریز شود. هرچند که حجم اوراق بدهی منتشره در بازار سرمایه نسبت به بازار پول بسیار کمتر است، اما آنچه در فرآیند بازاریابی و فروش اوراق جلب توجه می‌کند، تمایل بیشتر خریداران به خرید اوراق از شبکه بانکی است. در نگاه اول شاید بتوان آشنایی بیشتر با سیستم بانکی و سهولت عملیاتی در تبدیل به نقد را علت این مساله دانست، اما هنگامی که می‌توان با برنامه‌ریزی از نفع اقتصادی بیشتر برخوردار شد، چرا نباید به سمت آن رفت، اما آنچه در این میان قابل جایگزینی نیست، خاصیت بی‌نامی اوراق در شبکه بانکی است که ملاحظات مختلف دارندگان منابع مالی را پاسخ می‌دهد و بخش مهمی از اقبال به خرید اوراق بانکی به‌واسطه آن قابل‌توضیح است.