پیام انتخاب مودی
نویسنده: مایکل مندلبام استاد سیاست خارجی در مدرسه جانهاپکینز مترجم: مریم رضایی در تمرین تاثیرگذار دموکراسی، ۵۵۰ میلیون شهروند هندی واجد شرایط در شانزدهمین انتخابات عمومی این کشور شرکت کردند. بر این اساس، نارندرا مودی، به عنوان نخستوزیر جدید از حزب محافظه کار بهاراتیا جاناتا (BJP) انتخاب شد. او به مدت ۱۳ سال به عنوان وزیر اعظم و رئیس دولت ایالتی گجرات در شمال غربی هند، رشد اقتصادی پرسرعت این منطقه را مدیریت کرده است. مودی در این انتخابات پیروز شد، چون بیشتر هندیها معتقدند او میتواند رشد سریع را در کل کشور هم مدیریت کند.
نویسنده: مایکل مندلبام استاد سیاست خارجی در مدرسه جانهاپکینز مترجم: مریم رضایی در تمرین تاثیرگذار دموکراسی، ۵۵۰ میلیون شهروند هندی واجد شرایط در شانزدهمین انتخابات عمومی این کشور شرکت کردند. بر این اساس، نارندرا مودی، به عنوان نخستوزیر جدید از حزب محافظه کار بهاراتیا جاناتا (BJP) انتخاب شد. او به مدت ۱۳ سال به عنوان وزیر اعظم و رئیس دولت ایالتی گجرات در شمال غربی هند، رشد اقتصادی پرسرعت این منطقه را مدیریت کرده است. مودی در این انتخابات پیروز شد، چون بیشتر هندیها معتقدند او میتواند رشد سریع را در کل کشور هم مدیریت کند. این انتخابات بار دیگر نشان داد که هند در عرصه سیاسی چقدر با چین، همسایه بزرگ خود، فرق دارد. به هر حال، دولت جدید اکنون باید تلاش کند به پیشرفت اقتصادی قابل توجه چین که ظرف سه دهه گذشته به دست آمده، برسد و برای این کار مجبور است دو عنصر کلیدی موفقیت اقتصادی چین را در یک فضای سیاسی متفاوت تقویت کند.
عنصر اول، بخش صنعتی عظیمی است که از صنایع تولیدی تشکیل شده و از کارگران غیرماهر استفاده میکند و این امر میتواند مسیری برای خروج از فقر صدها میلیون کارگر هندی روستایی و خانوادههایشان باشد. این مسیری است که چین و قبل از آن، دیگر کشورها پیمودهاند. در مقابل، عدم توسعه و عقبماندگی بخش صنعتی در هند این کشور را از شناخت پتانسیل اقتصادی کامل آن، بازداشته است.
عنصر دوم، زیرساخت است که برای رشد اقتصادی لازم است؛ زیرساختهایی مانند جاده، پل، بندر، مدرسه و نیز عرضه مناسب برق و آب سالم. زیرساخت ضعیف، صنایع هند را محدود میکند. کارخانهها برای فعالیت کارآمد، به تامین مداوم برق و برای ذخیرهسازی مواد اولیه و توزیع محصولات به جادههای مناسب و خطوط ریلی نیاز دارند و اگر بخواهند این محصولات را صادر کنند، باید بندرگاه و فرودگاه برای آنها ساخته شود. این زیرساختها در چین به وفور یافت میشود؛ در حالی که هند از آنها محروم است.
قطعی برق در هند امری عادی است و نزدیک به نیمی از خانوارها کلا برق ندارند. بزرگراههای مدرن نیز در این کشور کم دیده میشود. در حالی که یک کامیون در آمریکا میتواند باری را در یک مسیر ۱۶۰۰ کیلومتری ظرف ۲۰ ساعت حمل کند، در هند همین مسیر ۴ تا ۵ روز طول میکشد.
دلیل اصلی این دو کمبود در هند، یکی از ویژگیهای اصلی دموکراسی در هند و در واقع همه دموکراسیها است: قدرت اقلیتها. در کشورهای دموکرات، مردم آزادند خودشان تشکیلات درست کنند و این کار را اغلب بر مبنای منافع اقتصادی مشترک انجام میدهند. این گروهها از راه سیاسی مزایایی برای اعضای خود به همراه میآورند، اما این مزایا میتواند به قیمت کمتر شدن رفاه عمومی تمام شود. در هند، این گروهها مانع توسعه صنایع نیازمند کارگران غیرماهر و زیرساختهای باکیفیت شدهاند.
در حالی که هند مملو از کارگرانی است که مهارت کمی دارند (یا کلا غیرماهرند)، قوانین کار باعث شده اخراج کارگران برای شرکتهای بزرگ تقریبا غیرممکن باشد و این امر آنها را از استخدام بیشتر باز میدارد. کارآمدترین شرکتها از صنایعی که میتوانند میلیونها هندی را از فقر نجات دهند، اجتناب میکنند. به طور مشابه، قوانینی که استفاده از زمین را محدود میکنند، ساخت تاسیساتی مانند کارخانهها و هتلها را که باعث اشتغالزایی فراوان میشود، دشوار کردهاند.
اتحادیههای تجاری، گروههای ذینفع خاصی هستند که قوانینی را ترویج و از آن دفاع میکنند که شرکتهای بزرگ را از ورود به صنایعی که کارگران غیرماهر را بهکار میگیرد، دلسرد میکند. درست است که این قوانین به نفع اعضای اتحادیه است و این اعضا بخش بسیار کوچکی از کل نیروی کار را تشکیل میدهند، اما در کل به هند آسیب میرسانند. دیگر گروههای ذینفع مانع رشد کسبوکارهای اشتغالزا میشوند. به عنوان مثال، معترضین بومی گاهی اوقات از بهکارگیری زمین برای اهداف صنعتی و دیگر اهداف تجاری، جلوگیری میکنند. اقلیتهای سیاسی نیز مانع ساخت زیرساختها و توسعه نظام آموزشی که هند نیاز مبرمی به آن دارد میشوند و این کار را با استفاده از فرآیند دموکراتیک برای معطوف کردن منابع به سوی خودشان انجام میدهند که درنهایت باعث عدم ساخت جادهها یا پرداخت حقوق معلمین میشود. یارانههای مختلف که همگی دستاوردهای قانونی گروههای ذینفع هستند، ۴/۲ درصد تولید ناخالص داخلی (GDP) هند را تشکیل میدهند. بوروکراسی هند هم به نوبه خود یک گروه ذینفع بزرگ، قدرتمند و سیریناپذیر است. حقوقهایی که پرداخت میشود منابعی را مصرف میکند که میتواند کاربرد پرسودتری داشته باشد. هزینههای گروههای ذینفع به کسری بودجه منجر میشود و استقراض مورد نیاز برای جبران این کسری، پول بیشتری را از زیرساختها و بخش آموزش دریغ میکند.
در واقع، دولت جدید مودی نباید قوانین دموکراتیکی را که باعث رشد اقلیتها میشود، از میان بردارد. تنوع فرهنگی هند با گروههای قومی، مذاهب، قبایل و زبانهای گوناگون، از تنوع فرهنگی کل اتحادیه اروپا بیشتر است و البته هند دو برابر این منطقه جمعیت دارد. بدون تاکید بر آشتی، حل صلحآمیز مناقشات و اتصال حقوق اقلیتها به دموکراسی، اتحاد هند غیرممکن است.
بنابراین، چالش مودی غلبه بر موانع موجود برای سیاستهای ارتقادهنده رشد با استفاده از روشهای دموکراتیک است. در حال حاضر، انتخابات خبرهای خوشی را به همراه آورده است: افزایش قدرت طبقه متوسط رو به رشد هند؛ گروهی که بیش از همه به دنبال ایجاد اصلاحات اقتصادی ضروری در هند است.
طبقه متوسط هند از ملاکین و افراد حقوقبگیر تشکیل شده که بسیاری از آنها جوانانی هستند که دولت را به جای منبع سرمایه و مساعدت، مجری بیچون و چرای قوانین و قاضی بیطرف مناقشات میدانند. آرای چنین مردمی مودی را پیروز انتخابات کرده است. موفقیت آینده او به تواناییاش در مهار کردن قدرت طبقه متوسط برای غلبه بر موانع سیاسی و رشد اقتصادی مورد انتظار آنان بستگی دارد.
ارسال نظر