بیمهری به «آموزش»، مختص سالهای «رکود» نیست!
داود سوری مدرس اقتصاد دانشگاه شریف و موسسه عالی بانکداری امروزه کمتر کسی را میتوان یافت که بر اهمیت آموزش در توسعه اقتصادی واقف نباشد. آموزش یکی از عواملی است که موجب توانمندتر شدن افراد جامعه میشود و به آنها این توانایی را میبخشد که نه بهعنوان یک کارگر ساده بلکه بهعنوان یک کارگر ماهر، نیروی انسانی خود را به بازار عرضه کنند. این انتظار نیز میرود که در یک جامعه رو به پیشرفت، هم تقاضا برای کارگر ماهر بیشتر بوده و هم دستمزد بالاتری به آنها پرداخت شود. از اینرو است که آموزش به عنوان یکی از عوامل توسعه سرمایه انسانی بسیار مورد توجه خانوارها و دولتها است.
داود سوری مدرس اقتصاد دانشگاه شریف و موسسه عالی بانکداری امروزه کمتر کسی را میتوان یافت که بر اهمیت آموزش در توسعه اقتصادی واقف نباشد. آموزش یکی از عواملی است که موجب توانمندتر شدن افراد جامعه میشود و به آنها این توانایی را میبخشد که نه بهعنوان یک کارگر ساده بلکه بهعنوان یک کارگر ماهر، نیروی انسانی خود را به بازار عرضه کنند. این انتظار نیز میرود که در یک جامعه رو به پیشرفت، هم تقاضا برای کارگر ماهر بیشتر بوده و هم دستمزد بالاتری به آنها پرداخت شود. از اینرو است که آموزش به عنوان یکی از عوامل توسعه سرمایه انسانی بسیار مورد توجه خانوارها و دولتها است. از سوی دیگر، فقدان آموزش مناسب موجب کاهش سطح درآمد افراد و فقر خانوارهای تحت سرپرستی آنها شده و به دنبال آن، این خانوارهای کم درآمد توان آموزش فرزندان خود را که سرپرستان آتی خانوارهای دیگر هستند، ندارند و این چرخه است که خانوار را در تله فقر گرفتار میکند. ویژگی دیگر آموزش بهعنوان یک سرمایهگذاری، بازدهی آن در بلندمدت است و اینکه در کوتاهمدت به جز هزینه، بازدهی ملموسی ندارد.
در نتیجه بسیاری از خانوارهای آسیبپذیر در مواجهه با تکانههای اقتصادی و برای حفظ وضعیت رفاهی خویش از هزینههای آموزش خود میکاهند که این امر در بلندمدت به زیان آنها و نسل بعدی تمام میشود.
همین ویژگی، بعضا موجب بیمهری دولتمردان نسبت به آموزش نیز هست؛ چرا که نمیتوانند نتایج آن را تبلیغ کرده و دستمایه کسب محبوبیت خود کنند. از این جهت لازم است که بخش عمومی کشور برنامهای برای توسعه آموزش و رفع فقر آموزشی داشته باشد. متاسفانه کارکرد هشت سال گذشته اقتصاد ما، بخشهای زیادی از اقتصاد را نیازمند توجه و عنایت کرده است و بسیار مشکل است که آنها را رتبهبندی و اولویت اول را مشخص کرد؛ اما به نظر میرسد آیندهنگری و مظلومیت بخش آموزش، موجب این وفاق شده است.
اما این مشکل مختص سال ۹۲ یا سالهای رکود اقتصادی نیست، تقریبا میتوان گفت همواره بخش آموزش به نسبت اهمیت و وسعت آن، مورد بیمهری قرار گرفته و سهم کمی از بودجه را به خود اختصاص داده است. آنچه مشخص است این است، اکنون که در ماه سوم سال هستیم و بودجه هر بخش نیز تعیین شده است، امکان کمک چشمگیری به بخش آموزش نمیرود؛ اما امیدواریم که از سال آینده که به امید خدا اقتصاد کشور نیز در مسیر رشد اقتصادی قرار میگیرد، تصمیمگیران توجه بیشتری به این بخش داشته باشند، البته شخصا فکر نمیکنم که مشکل بخش آموزش کشور تنها با اختصاص بودجه بیشتر حل شود. علائم نادرستی که از طرف بازار کار به این بخش داده میشود و تمرکزگرایی، از جمله عواملی هستند که مانع از تخصیص بهینه منابع در این بخش میگردند.
ارسال نظر