احساس ذهنی فقر، نه بیاعتمادی به دولت!
زهرا افشاری استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا از آنجاییکه در شیوه اجرای طرح در مقایسه با سری قبل، تغییر واضح و مشخصی اعمال نشد، بنابراین این انتظار میرفت که تعداد انصرافدهندگان قابل ملاحظه نباشد. در واقع در این دوره نیز، همچون دوره پیش، از مردم خواسته شد که برای دریافت یارانه ثبتنام کنند؛ بدون آنکه در رابطه با ضوابط مربوط به اعطای یارانه، با قاطعیت سخنی به میان آید و اکنون که ۷۳ میلیون نفر، خود را واجد شرایط دریافت یارانه دیدهاند و ثبتنام کردهاند، دیگر یارانه نامیدن این وجه پرداختی حتی فاقد معنا است.
زهرا افشاری استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا از آنجاییکه در شیوه اجرای طرح در مقایسه با سری قبل، تغییر واضح و مشخصی اعمال نشد، بنابراین این انتظار میرفت که تعداد انصرافدهندگان قابل ملاحظه نباشد. در واقع در این دوره نیز، همچون دوره پیش، از مردم خواسته شد که برای دریافت یارانه ثبتنام کنند؛ بدون آنکه در رابطه با ضوابط مربوط به اعطای یارانه، با قاطعیت سخنی به میان آید و اکنون که ۷۳ میلیون نفر، خود را واجد شرایط دریافت یارانه دیدهاند و ثبتنام کردهاند، دیگر یارانه نامیدن این وجه پرداختی حتی فاقد معنا است. اما نکته قطعی آن است که اعطای یارانهها به سبک و سیاق کنونی آن نمیتواند ادامه پیدا کند و دولت باید به سمت تدوین و اجرای برنامههای زیربنایی و اساسی حرکت کند. از آنجا که در این سالها مردم این پول را دریافت کردهاند و تبدیل به بخشی از عادت درآمدی آنها شده است، قطع یکباره آن میتواند به خانوارها بهویژه آن تعدادی که در طبقات پایین درآمدی قرار دارند آسیب برساند. بنابراین باید با بررسی دقیق، این خانوارها شناسایی شوند و یارانه نقدی، تنها به آنها تعلق گیرد. برای شناسایی این خانوارها که تقریبا ۲۰درصد تعداد خانوارها را شامل میشوند راه دیگری نیز هست و آن اینکه شرایطی اعلام و از مردم خواسته شود تا در صورتی که این شرایط را دارا هستند، با ارائه مدارک و طرح پرونده، برای ثبتنام مراجعه کنند تا واجد دریافت بودنشان محرز شود. این چنین اصلاحی در رابطه با نحوه پرداخت یارانه، قطعا میتواند اثر قدرتمندتری در فقرزدایی داشته باشد.
در کنار این، دولت باید برای جبران عدم پرداخت یارانه به دیگر خانوارها، از طریق سیستم اصلاح دستمزدها و نیز توجه و سرمایهگذاری در حوزه سلامت و آموزش اقدام کند و اینگونه از افزایش فقر و سقوط خانوارهایی که در شرایط مرزی اقتصادی قرار دارند، به زیر خط فقر جلوگیری کند؛ و تنها در اینصورت است که شاهد ارتقای سطح استانداردهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در آینده نزدیک خواهیم بود.
اما آنچه سبب شد که برخلاف انتظارات، مبنی بر حمایت از دولت جدید، تعداد کمی از خانوارها از دریافت یارانه انصراف دهند، نه عدم اعتماد به دولت و حمایت نکردن از آن، که احساسی ذهنی است که مردم نسبت به توانمندی اقتصادی خود دارند؛ نابرابریهای توزیع درآمدی سبب شده مردم احساس فقر کنند که این با ملاکهایی که برای فقیر شمردن افراد برشمرده میشود، متفاوت است. این فقر ذهنی در واقع شاید بهترین توضیح برای سببشناسی رفتار مردم در این مورد خاص باشد. همچنین از طرفی عدهای نیز براین باور بودند که با پرنکردن فرمهای مربوط به انصراف این امکان وجود خواهد داشت که از امتیازات دولتی دیگر نیز محروم شوند و صرفا از اینرو اقدام به ثبتنام مجدد کردند.
ارسال نظر