چالش‌‌‌های 50ساله پرزیدنت

ایالات‌متحده در دوران کارتر با بحران اعتماد به نفس روبه‌رو بود. آمریکایی‌‌‌ها در داخل کشور با آشفتگی اقتصادی دست‌‌‌وپنجه نرم می‌‌‌کردند و در خارج با طیف گسترده‌‌‌ای از چالش‌‌‌ها علیه قدرت ایالات‌متحده مواجه بودند. بعد از چهار دهه هنوز بازیگران و مسائل به طرز شگفت‌‌‌آوری آشنا به نظر می‌‌‌رسند؛ اقتصاد و محیط‌زیست، روسیه، افغانستان و خاورمیانه. سال‌ها گذشته و رهبران تغییر کرده‌‌‌اند، اما چالش‌‌‌ها همچنان باقی مانده‌‌‌اند.

کارتر قدرت دیپلماسی ایالات‌متحده را با میانجی‌گری توافق صلح کمپ دیوید بین مصر و اسرائیل در سال ۱۹۷۸ جشن گرفت، اما درخشش این موفقیت زودگذر بود. محدودیت‌های قدرت آمریکا در جریان بحران  تسخیر سفارت آمریکا در ایران ، یک‌سال بعد از آن، به‌‌‌طور دردناکی آشکار شد؛ زمانی که کارکنان سفارت آمریکا در تهران به گروگان گرفته شدند.

ناتوانی در شکل‌دادن به رویدادهای جهانی، به‌ویژه از قدرتمندترین دفتر دنیا، همچنان رهبران آمریکا را آزار می‌دهد. رئیس‌‌‌جمهور فعلی، جو بایدن، اولین طعم این واقعیت سرد را در جریان خروج آشفته ایالات‌متحده از افغانستان در سال ۲۰۲۱ تجربه کرد؛ رویدادی که به دو دهه تلاش بی‌‌‌ثمر آمریکا برای ملت‌‌‌سازی پایان داد و شاهد بازگشت طالبان به قدرت بود. بایدن و تیم دیپلماتیک او نتوانستند مانع گسترش حمله ۷اکتبر حماس به اسرائیل به یک درگیری منطقه‌‌‌ای و بحران انسانی ویرانگر در غزه شوند.

دلایل مشترک یک شکست

هم کارتر و هم بایدن که در برابر نیروهای منطقه‌‌‌ای غیرقابل مهار در ایران و افغانستان دچار شکست شدند، با جاه‌‌‌طلبی‌‌‌های سرزمینی قدرت‌‌‌های جهانی نیز روبه‌‌‌رو بودند. کارتر به دلیل واکنش ناکافی به حمله شوروی به افغانستان مورد انتقاد شدید قرار گرفت، سپس به خاطر تصمیمی که در خصوص تحریم بازی‌‌‌های المپیک ۱۹۸۰ مسکو توسط ورزشکاران آمریکایی گرفت، به‌شدت محکوم شد.

بایدن موفقیت اولیه بیشتری در مقابله با حمله روسیه به اوکراین داشته است. او متحدان را برای حمایت و تجهیز نیروهای کی‌‌‌یف در مقاومت علیه پیشروی روسیه گرد هم آورد. اما با طولانی‌شدن جنگ، اراده آمریکا مورد آزمایش قرار گرفته است. همان‌طور که درگیری خونین و طولانی‌مدت، افغانستان را به کانون بی‌‌‌ثباتی تبدیل کرد که در نهایت به تولد القاعده انجامید. تاثیر پایدار جنگ در اوکراین می‌‌‌تواند پیامدهای غیرمنتظره و مرگباری داشته باشد؛ پیامدهایی که ممکن است تماما به پای عملکرد این رئیس‌‌‌جمهور گذاشته شوند.

در خاورمیانه، موفقیت کارتر در کمپ‌دیوید به‌عنوان دستاوردی ناقص ثبت شده است. این قرارداد صلح بین اسرائیل و مصر را تضمین کرد، اما نتوانست مساله فلسطین را حل کند؛ مساله‌ای که با جنگ غزه بار دیگر به نگرانی فوری جهانی تبدیل شده است. طی بیش از یک‌سال، این جنگ یادآور محدودیت‌های قدرت آمریکا و بایدن بوده است.

ایالات‌متحده نتوانست از گسترش این درگیری به لبنان و آغاز درگیری‌‌‌های مستقیم میان ایران و رژیم صهیونیستی جلوگیری کند. به نظر می‌رسد اسرائیل که نزدیک‌‌‌ترین متحد آمریکا در منطقه است، بارها مشورت‌‌‌های بایدن را نادیده گرفته و مسیری تهاجمی‌‌‌تر را به‌تنهایی در پیش گرفته است.

بایدن همچنین مجبور بوده رابطه‌‌‌ای پرتنش با چین مترقی داشته باشد؛ کشوری که موقعیت کنونی‌‌‌اش در جهان تا حد زیادی به تصمیم کارتر در سال ۱۹۷۹ برای عادی‌‌‌سازی روابط ایالات‌متحده با چین بازمی‌گردد. آن لحظه تاریخی مسیر را برای چین هموار کرد تا به قدرت بزرگ اقتصادی و نظامی تبدیل شود؛ قدرتی که در نهایت دست به رقابت ژئوپلیتیک با آمریکا زده که بایدن مجبور به مقابله با آن شده است.

کاتر و بایدن - 1978 copy
جیمی‌کارتر و جو بایدن 1978

بحران‌های وارداتی

بحران‌های خارجی معمولا به مسائل داخلی سرایت می‌کنند. چهل‌سال پیش کارتر با چالش‌‌‌های زیست‌‌‌محیطی و انرژی مواجه بود که بخشی از آنها ناشی از آشفتگی‌‌‌های خارجی بود. در حالی که تهدید کنونی تغییرات اقلیمی جهانی با تحریم نفتی خاورمیانه که کارتر با آن مواجه بود متفاوت است، بسیاری از رویکردهای سیاستی او در مورد حفاظت از منابع، ‌گذار به انرژی‌‌‌های تجدیدپذیر و سرمایه‌گذاری دولتی به‌عنوان ستون‌فقرات برنامه زیست‌‌‌محیطی بایدن که در سال ۲۰۲۲ از کنگره عبور داد، عمل کردند.

شبح تورم افسارگسیخته‌‌‌ای که اخیرا ایالات‌متحده با آن روبه‌رو شد، یادآور دوران کارتر است. افزایش دورقمی قیمت‌های مصرف‌کننده در دوسال اول ریاست‌جمهوری بایدن که تحت‌تاثیر شوک همه‌گیری جهانی کووید-19 و جنگ در اوکراین قرار گرفت، یادآور تاریک‌‌‌ترین روزهای اواخر دهه ۱۹۷۰ بود. تفاوت کلیدی این بود که برخلاف وضعیت کارتر، رشد اشتغال همچنان قوی باقی ماند و اقتصاد آمریکا، به‌‌‌جز در یک‌فصل، به رشد خود ادامه داد. با این حال، این واقعیت ممکن است تسلی اندکی برای بایدن باشد؛ چرا که کاهش محبوبیت او به دلیل خشم عمومی مرتبط با تورم هنوز بهبود نیافته است.

بحران اعتماد

کارتر یکی از اولین روسای جمهور ایالات‌متحده بود که با مساله‌ای دست و پنجه نرم کرد که به یک واقعیت سیاسی غیرقابل انکار برای تمامی جانشینان او تبدیل شده است؛ یعنی بی‌‌‌اعتمادی اغلب فلج‌‌‌کننده مردم آمریکا به دولت و نهادهای این کشور. کارتر طی یک سخنرانی‌‌‌ در ژوئیه ۱۹۷۹ این پدیده را «بحران اعتماد» نامید و گفت: «مردم ما اعتمادشان را از دست می‌دهند، نه فقط به خود دولت، بلکه به توانایی خود به‌عنوان شهروندان برای ایفای نقش به‌‌‌عنوان حکمرانان و شکل‌‌‌دهندگان نهایی دموکراسی‌‌‌ آمریکایی.»

طبق گزارش مرکز تحقیقات پیو، اعتماد عمومی به دولت کارتر برای انجام کار درست، حداقل «در بیشتر مواقع»، در آغاز ریاست‌جمهوری او ۳۴‌درصد بود که تا مارس ۱۹۸۰ به ۲۷‌درصد کاهش یافت. این میزان اعتماد از زمان کارتر تنها یک‌بار، بعد از حملات ۱۱سپتامبر، به بالای ۵۰‌درصد رسید.

ممکن است مدتی این‌‌‌گونه به نظر رسیده باشد که نگاه منفی مردم در دوران کارتر نتیجه پیامدهای پس از رسوایی واترگیت ریچارد نیکسون بود. با این حال، واقعیت این است که بی‌‌‌اعتمادی به دولت، اکنون به بخشی از واقعیت زندگی در آمریکا تبدیل شده است. در دوران ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ،‌ تعداد مردمی که باور داشتند دولت کار درست را انجام خواهد داد، اغلب در محدوده بالای 10درصد ثبت می‌‌‌شد. بایدن نتوانست این روند را در دوران ریاست‌جمهوری خود معکوس کند؛ حقیقتی که ترامپ توانست از آن علیه مردی که او را شکست داده بود، در تلاش بی‌‌‌وقفه‌‌‌اش برای بازگشت به کاخ‌سفید استفاده کند.

مقایسه بین کارتر و آخرین رئیس‌‌‌جمهور یک‌‌‌دوره‌‌‌ای، یعنی بایدن، دشوار است. این مقایسه چیزی است که ترامپ، برنده دو دوره، به‌‌‌طور مکرر به آن دامن می‌‌‌زند. دیدگاه‌‌‌های سیاسی ترامپ در دهه‌‌‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ شکل گرفت و او گاهی از کارتر به‌‌‌عنوان ابزاری برای تحریک دموکرات‌‌‌ها یاد می‌کند. ترامپ در یکی از بیانیه‌‌‌های شبیه توییت خود در سال ۲۰۲۱ نوشت: «می‌‌‌بینم که همه جو بایدن را با جیمی کارتر مقایسه می‌کنند. به نظر من این قیاس برای جیمی کارتر بسیار ناعادلانه است. جیمی بحران‌های پشت‌سر هم را بد مدیریت کرد، اما بایدن بحران پشت بحران ایجاد کرده است.» خود کارتر نیز درباره چهل و پنجمین رئیس‌‌‌جمهور ساکت نماند و به واشنگتن‌پست گفت که ترامپ در زمینه «حقوق بشر، مراقبت از مردم و رفتار برابر با آنها» یک فاجعه بود.

کارتر تلاش کرد با فروتنی در کاخ‌سفید خدمت کند. او ژاکت‌‌‌های پشمی می‌‌‌پوشید، چمدان‌‌‌های خود را تا هواپیمای ایرفورس‌وان حمل می‌‌‌کرد و اجازه نمی‌‌‌داد سرود ریاست‌جمهوری  Hail to the Chiefهنگام ورودش به اتاق نواخته شود. در مقابل، به نظر می‌‌‌رسید ترامپ از نمایش قدرت و تشریفات لذت می‌‌‌برد؛ از جشن‌‌‌های باشکوه روز استقلال چهارم ژوئیه گرفته تا استفاده از هواپیمای ایرفورس‌وان به‌‌‌عنوان پس‌‌‌زمینه برای گردهمایی‌‌‌های انتخاباتی‌‌‌اش.

پس از شکست در انتخابات مجدد، کارتر به خانه دوخوابه خود در پلینز جورجیا بازگشت. او از سیاست داخلی کناره گرفت و در خیریه‌‌‌هایی مانند Habitat for Humanity کار کرد. او مرکز کارتر را بنیان نهاد که ماموریت آن مبارزه با بیماری‌‌‌های جهانی، ترویج حقوق بشر و نظارت مستقل بر انتخابات دموکراتیک بود. جیمی کارتر در سال ۲۰۰۲، جایزه صلح نوبل را دریافت کرد. اما ترامپ بلافاصله پس از دوران ریاست‌جمهوری خود، بر اعتراض به شکست در انتخابات ۲۰۲۰ و آماده‌‌‌سازی برای کارزار انتخاباتی ۲۰۲۴ خود متمرکز شد. پیروزی او در انتخابات و اکنون بازگشت قریب‌‌‌الوقوعش به کاخ‌سفید، پیچشی در داستان است که کارتر هرگز به‌‌‌طور علنی در نظر نگرفت، زیرا او به‌‌‌طور قاطعانه در را پشت سر خود هنگام خروج از کاخ‌سفید بست.

زمانی که کارتر کاخ‌سفید را ترک می‌‌‌کرد تنها 56سال داشت. حجم یادداشت‌‌‌هایی که قبل و بعد از ریاست‌جمهوری کارتر در مورد او نوشته می‌‌‌شدند، تقریبا برابر بود. این یادداشت‌‌‌ها که قبل و بعد از ریاست‌جمهوری او بر دستاوردهای کارتر متمرکز بودند، بازتابی از تغییرات و چالش‌‌‌های ثابت ایالات‌متحده در نزدیک به 50سال هستند.