پرونده امروز
اهرم جدید توسعه استانی
بنابراین، برای پیگیری مشکلات خاص هر استان، باید استاندار و تیم استانداری متناسب با مسائل آن منطقه انتخاب شوند؛ کسانی که به مختصات خاص آن استان آگاه هستند و راهکارهای لازم برای مواجه شدن با آن مسائل را میشناسند. اما براساس ادعای برخی، استانداران و تیمهای استانداری در کشور ما به اندازه کافی به مسائل آن استان مسلط نیستند؛ اگر هم مسلط باشند، قدرت کافی برای پیگیری آن مسائل را ندارند. بهصورت کلی میتوان ادعا کرد که پیگیری مسائل محلی در کشور ما از بهارستان میگذرد. واقعیت آن است که عادت کردهایم انتظار داشته باشیم نمایندگان مجلس مطالبات محلی ما را پیگیری کنند. اما جدا از آنکه این انتظار تا چه اندازه درست است یا خیر، در اینجا دستکم با یک مشکل مهم مواجه میشویم؛ این مشکل هم از این قرار است که بهطور معمول استانهای جاماندهتر در مسیر توسعه کشور، استانهایی هستند که به هر دلیلی وزن تعداد نمایندگان آنها در مجلس نیز نسبت به استانهای پیشگام در مسیر توسعه کشور کمتر است؛ در نتیجه، قدرت چانهزنی آنها نیز در مجلس کمتر خواهد بود.
بنابراین، به نوعی میتوان بیان کرد که این مساله موجب خواهد شد تا پیگیری مطالبات محلی استانهای جامانده در دالان چانهزنی به مسیر صعبالعبوری برخورد کند و مسائل محلی بیپاسخ بماند. حال پیرو همین مساله، اگر نقش استانداران در تنظیم سیاستگذاریها و همچنین، پیگیری مسائل محلی در دالانهای چانهزنی برجستهتر شود، میتوانند کمککننده و حتی حلال مسائل ما شوند؛ زیرا اینجا دیگر معضل وزن تعداد نمایندگان هر استان وجود نخواهد داشت. همچنین بهخاطر امکانات بیشتر استانداری، تشکیل تیمهای تخصصی برای شناخت و حل مسائل محلی توسط استانداران بیش از نمایندگان مجلس خواهد بود. ما در صفحه «باشگاه اقتصاددانان»، تاکنون دو پرونده در خصوص مسائل استانها و استانداریها منتشر کردهایم. حال در پرونده امروز بهعنوان سومین و آخرین پرونده «باشگاه اقتصاددانان» در خصوص استانها و استانداریها به سراغ سه استان ایلام، خوزستان و فارس رفته و بررسی کردهایم که مسائل خاص هر یک از این استانها چیست و برای حل آنها چه باید کرد؟