مهار ارتش؛ راهحل بحرانهای پاکستان
پاکستان در پی حمله موشکی و پهپادی تهران در داخل مرزهای خود، روابط دیپلماتیکش را با ایران قطع کرد. ایران تاکید کرد که این حمله گروه شبهنظامی جیشالعدل را هدف قرار داد که ایران آن را به سازماندهی حملات تروریستی در داخل خاک خود متهم میکند. این گروه مسوولیت حمله به پاسگاه پلیس ایران در ماه دسامبر را که ۱۱نیروی امنیتی ایرانی را کشت، برعهده گرفت. پاکستان آنچه را که «نقض آشکار» حاکمیت خود از سوی ایران میدانست بهشدت محکوم کرد و با حملات متقابل در داخل ایران پاسخ داد. بهرغم سفر امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران به پاکستان در ۲۹ژانویه، نگرانیها در مورد تشدید احتمالی تنش به دلیل حضور گروههای تروریستی در خاک پاکستان همچنان ادامه دارد. جیشالعدل یک گروه جداییطلب سنی و بلوچ است که هدف آن استقلال استان بلوچستان از پاکستان و ایران است. شورش بلوچها یک تهدید امنیتی داخلی برای پاکستان است.
گروههای مختلف ملیگرای بلوچ، مانند ارتش آزادیبخش بلوچستان (BLA) در مقاومت مسلحانه علیه نیروهای امنیتی پاکستان شرکت کرده و به کاروان کارگران چینی در گوادر حمله کردند. ارتش پاکستان با رویکردی سخت پاسخ داده که انتقاد سازمانهای حقوق بشری را برانگیخته است. در مورد افغانستان، هشدارهای مداوم پاکستان به طالبان در مورد عواقب حملات برونمرزی «تحریک طالبان پاکستان» (TTP) ظاهرا کمترین تاثیر را داشته است. پس از به دست گرفتن قدرت توسط طالبان در اوت ۲۰۲۱، اسلامآباد پیشبینی کرده بود که این تحول امنیت را در امتداد مرز غربیاش تقویت کند. با این حال، این انتظارات محقق نشد. در عوض، تشدید تنشهای مرزی همراه با افزایش حملات تروریستی، بهویژه به نیروهای امنیتی پاکستان مشاهده شد. در سال ۲۰۲۳، تعداد کشتهشدگان پاکستان بر اثر حوادث تروریستی بزرگ به حدود هزار نفر رسید. در پاسخ به این چالشهای امنیتی، دولت اقدام به اخراج همهجانبه پناهجویان افغانی کرد.
روابط هند و پاکستان از سال 2019 به دنبال لغو ماده 370 که پایان وضعیت ویژه برای منطقه مورد مناقشه کشمیر بود، متشنج شده است. در پاسخ، پاکستان روابط دیپلماتیک خود را کاهش داد و تجارت با هند را متوقف کرد. در حال حاضر، هر دو کشور با موانع مهمی برای آغاز مذاکرات روبهرو هستند. هند مدعی است تا زمانی که پاکستان سیاست تروریسم فرامرزی خود علیه هند را متوقف نکند، گفتوگوها امکانپذیر نیست. از سوی دیگر، پاکستان معتقد است تا زمانی که هند وضعیت ویژه کشمیر را طبق ماده 370 احیا نکند، مذاکرات نمیتواند ادامه یابد؛ این یعنی روابط بین دو کشور تا سالهای قابل پیشبینی «بحرانی» باقی خواهد ماند.
چالشهای اقتصادی در پاکستان توسط یکسری عوامل از جمله تورم بالا، افزایش قیمت انرژی، کمبود مداوم برق، افزایش سطح فقر، نرخ رشد کند، کاهش صادرات، کاهش حوالهها و کاهش سرمایهگذاری مستقیم خارجی تشدید شده است. این وضعیت با تعهد به بازپرداخت بدهیها و افزایش هزینه واردات بدتر میشود که به کاهش ذخایر ارزی پاکستان به 3میلیارد دلار در سال گذشته منجر شد؛ رقمی که حتی برای پوشش یکماه واردات کافی نیست. براساس طرح «کمربند و جاده»، چین بیش از 60میلیارد دلار در «کریدور اقتصادی چین و پاکستان» (CPEC) سرمایهگذاری کرد که این سرمایهگذاری در سال 2015 آغاز شد.
این کریدور بندر گوادر پاکستان در دریای عرب را به منطقه شمال غربی چین یعنی سینکیانگ از طریق شبکه گستردهای از بزرگراهها، راهآهنها و خطوط لوله متصل میکند. پیشبینی میشد این پروژه بلندپروازانه که به عنوان بزرگترین سرمایهگذاری خارجی چین شناخته میشود، نقشی اساسی در احیای اقتصاد پاکستان ایفا کند. با این حال، تحلیلگران در مورد ظرفیت پروژه برای ایجاد درآمد کافی در جهت بازپرداخت وامهای قابلتوجهی که از چین گرفته است، ابراز نگرانی کردهاند. صندوق بینالمللی پول (IMF) بدهی پاکستان به چین را تقریبا 30میلیارد دلار تخمین میزند که پرسشهایی را در مورد پایداری و پیامدهای بلندمدت این ترتیبات مالی ایجاد میکند.
همانطور که «کمیسیون حقوق بشر پاکستان» (HRCP) تاکید کرده است، انتخابات عمومی پاکستان در 8فوریه با نگرانیهای قابلتوجهی در مورد تقلب و دستکاری در روند انتخابات همراه بود. مداخله مداوم ارتش در سیاست که طی 6دهه مشهود است، نشاندهنده الگویی است که در آن به دنبال حفظ سلطه و محدود کردن اختیارات سیاسی رهبران منتخب است که ممکن است منافع مستقر ارتش را به چالش بکشند. بنابراین، نفوذ ارتش به عاملی تعیینکننده در شکل دادن به مسائل حکومتی و امنیتی تبدیل شده است. این مداخله سبب برکناری سازمانیافته رهبران، ابتدا نواز شریف و سپس عمرانخان شد و نگرانیهایی را در مورد یکپارچگی فرآیندهای دموکراتیک در پاکستان ایجاد کرده است.
نواز شریف در سال 2013 قدرت را به دست گرفت و تلاش کرد مسیر مستقلی را در سیاستهای خارجی و امنیتی ترسیم کند و کوشید خود را از نفوذ نظامیان خارج سازد. با این حال، پیگیری خودمختاری از سوی او با مخالفت روبهرو شد و کنترل قوی ارتش (بر فرآیندهای تصمیمگیری و بیمیلی آن برای اعطای آزادی به سیاستمداران برای شکلدهی به سیاستهایی که از الگوی نظامی تثبیتشده منحرف میشوند) را برجسته کرد. با در نظر گرفتن وابستگی ارتش پاکستان به ادامه تنشها با دهلینو به عنوان دلیلی برای تسلط داخلی، حمایت مداوم نواز شریف برای گرم کردن روابط با هند به موضوعی حساس تبدیل شد. نواز شریف از قدرت برکنار شد و ارتش عمران خان را در سال 2018 به نخستوزیری رساند. پس از به قدرت رسیدن عمران خان، شکافهایی بین او و ارتش ظاهر شد که در نهایت موجب برکناری وی از طریق رای عدماعتماد در آوریل 2022 شد. در پاسخ، ارتش مجموعهای از اقدامات را برای اطمینان از عدمصلاحیت عمرانخان برای شرکت در انتخابات آتی انجام داد.
سرکوب جدی عمرانخان و حزب سیاسی او (تحریک انصاف پاکستان) (PTI) مشخصه سال انتخابات بود. دستگیری عمرانخان، محکومیت او در چند پرونده و تاکتیکهای تشدید فشار برای وادار کردن اعضای حزب به جدایی و پیوستن به احزاب مخالف، تصویری از تلاش هماهنگ برای سرکوب نفوذ سیاسی حزب تحریک انصاف را نشان میدهد. بدتر شدن بیشتر وضعیت همانا رد برگههای نامزدی عمران خان و چند عضو حزب تحریک انصاف است که عملا آنها را از رقابت در انتخابات منع کرد. علاوه بر این، کنار زدن نماد انتخاباتی تحریک انصاف، یعنی چوب کریکت، لایه دیگری به چالشهای پیشروی حزب در رقابتهای انتخاباتی افزود. مداخله ارتش در رفع موانع قانونی «سلسله شریف» برای شرکت در انتخابات و قرار دادن نام برخی اعضای این سلسله بهعنوان کاندیدای مطلوب، نشاندهنده منافع عمیق و هژمونیک ارتش است.
این تمایل برای تبدیل دشمن دیروز به متحد امروز، اعتماد عمومی را به فرآیند و نهادهای سیاسی از بین میبرد. چنین اقداماتی به بیثباتی سیاسی کمک کرده، چالشهای امنیتی را تشدید و عملکرد اقتصادی را مختل میکند. بهمنظور مقابله با چالشهای امنیتی و اقتصادی پاکستان، ضروری است ارتش در نقشی که قانون اساسی برایش تعریف کرده محدود شود، از مداخله سیاسی غیرقابل توجیهش جلوگیری شود و به مواردی بپردازد که منافع ملی را به منافع ارتش ترجیح میدهد. نیاز به یک محیط سیاسی که ثبات، اصول دموکراتیک و رفاه ملت را در اولویت قرار دهد برای آینده پاکستان بسیار مهم است.
منبع: نشنالاینترست