شاه در مرکز: هوش مصنوعی نویدبخش رهایی از محدودیتهای فکری انسان
آلفازیرو، قهرمان خودساخته - آیا باید قهرمانی آلفازیرو را جشن بگیریم؟
سرانجام آلفازیرو (هوش مصنوعی شطرنج) در سال ۲۰۱۷ متولد شد. این هوش مصنوعی که مانند بسیاری از قهرمانها از کوچههای خاکی شروع کرد، معلم نداشت و تنها در عرض ۲۴ ساعت خودش را آموزش داد (در بعضی مقالات ۴ ساعت عنوان شده است)، وارد عرصه شطرنج شد و همانگونه که قسم خورده بود به شکلی تحقیرآمیز استاکفیش افسانهای را شکست داد. شکست قویترین انجین و پردازنده کامپیوتری یک شکست معمولی نیست. شکست استاکفیش که هوادارانش را در بهت فرو برد، باعث خشنودی توسعهدهندگان هوش مصنوعی شد. اما بیرون از آکادمیهای شطرنج، آنجا که زندگی مردم عادی جریان دارد، ترس، نگرانی، حیرت و گاهی امید ایجاد کرد. آلفازیروی متکبر پس از شکست دادن استاکفیش بختبرگشته، بر تخت آهنی نشست و اژدهای کومودو (یکی از انجینهای شطرنج) را نیز در سیاهچال قلعه زندانی کرد.
انجینها هوش انسان را برای دههها به چالش کشیدند، اکنون او آمده بود تا پیشرفتهترین انجینها را تحقیر کند. آلفازیرو استاکفیش را به شدت به چالش کشید. در یکی از بازیها در میانههای بازی، شاه را به مرکز زمین میآورد؛ آن هم در شرایطی که وزیر و سایر سوارهها حضور دارند. مطابق اصول انسانی و انجینهای شطرنج، شاه باید در قلعه بماند تا امنیت آن حفظ شود. این بازی از زاویه دیگری نیز برای استاکفیش تحقیرآمیز بود که در پایان بازی، سیاه (استاکفیش) با یک سوار بیشتر بازی را واگذار میکند.
درک مطلب در قالب اعداد
قدرت آلفازیرو در بیرون از دنیای شطرنج نیز اهمیت پیدا میکند. به عنوان اقتصادخوانده، فهمیدن پدیدهها به وسیله اعداد و ارقام برایم راحتتر است. از این رو بررسی عددی این پدیده میتواند نگاه راحتتری به دست بدهد. به همین منظور لازم است مختصری به سیستم امتیازدهی شطرنج بپردازیم تا درک امتیاز انسانها، انجینها و هوش مصنوعی برایمان ملموستر شود.
بالاترین امتیاز پردازشی که قویترین شطرنجباز انسانی به آن دست یافته است ۲۸۸۲ است. به ریتینگهای بالای ۲۸۰۰ مغزهای فراانسانی میگویند و تعداد افرادی که به این سطح از تحلیل رسیدهاند انگشتشمارند. تقریبا دستیابی به امتیاز بالای ۳۰۰۰ و تحلیل در این سطح برای انسانها غیرممکن است. انجینها به برکت پردازندههای قوی و کدنویسیهای بینظیر انسان، این امتیاز را به مرزهای باورنکردنی ۳۶۰۰ بردند. محال است کسی بتواند در چنین سطحی مسیر بازیهای جدید را توسعه بدهد یا استراتژی و تاکتیکهای دفاعی و حمله طراحی کند. امتیاز بازیهای هوش مصنوعی آلفازیرو بین ۴۰۵۰ تا ۴۴۰۰ برآورد شده است. این یک جهش تمامعیار در توسعه پیچیدگیهای صفحه شطرنج و تحلیل است. این میزان از توانایی تحلیل هوش مصنوعی ۲۴درصد بالاتر از انجینها و ۵۵درصد بالاتر از ظرفیت مغز انسان است.
فاصله امتیاز بین آلفازیرو و استاکفیش حدود ۵۰۰واحد است. برای درک این اختلاف لازم است اشاره ناقص و مختصری به نظام «امتیازدهی اِلو» (Elo Rating) بکنیم تا بهتر متوجه عظمت این شکاف شویم. اگر ریت استاندارد قویترین شطرنجباز جهان ۲۸۳۰ باشد (براساس فدراسیون جهانی شطرنج) برای اینکه بتواند به ریت ۲۹۰۰ برسد باید ۷۰امتیاز کسب کند. اگر به ازای هر برد (حدود) ۵امتیاز دریافت کند، نیاز دارد تا ۱۴ بازی با شخصی را که همسطح خودش است ببرد. براساس سابقه بازیهای این بازیکن، ۴۲درصد شانس برد، ۴۲درصد شانس مساوی و ۱۶درصد شانس باخت دارد.
به معادله امیدریاضی فوق، یک قید دیگر اضافه کنید؛ اینکه اگر با بازیکن ضعیفتر بازی کند اگرچه شانس برد بالاتر، اما امتیاز دریافتی پایینتر و برعکس خواهد بود. این کار به قدری دشوار است که قهرمان جهان (کارلسن مگنس) از زمان اوج خودش که امتیاز ۲۸۸۲ را ثبت کرده، مقداری نیز افت کرده و به ریت ۲۸۳۰ در سال ۲۰۲۳ رسیده است. این دو قید (شانس برد ۴۲درصدی و بازی با بازیکن ضعیفتر) و افت بازدهی بازیکن با افزایش سن باعث میشود ارتقای ۷۰واحدی فراتر از تصور نیز برای او دشوار باشد. لذا اختلاف ۷۰۰امتیازی بین انجین و قویترین انسان، شکاف بسیار بزرگی است. به همان نسبت اختلاف ۸۰۰واحدی بین هوش مصنوعی و انجینها نیز شکاف به مراتب بزرگتری است.
ترسها و امیدهایی برای اقتصاد
استاکفیش، تا قبل از ظهور آلفازیرو، سلطان موتورهای شطرنج بود. اما با ظهور آلفازیرو، دستهبندی جدیدی در طبقهبندی توانایی حل مسالههای سیاه و سفید به وجود آمده است. این تنها یکی از جنبههایی است که هوش مصنوعی توانسته تمایز ایجاد کند. بسیاری از افراد سرشناس نگرانیهای زیادی در ارتباط با توسعه هوش مصنوعی مطرح کردهاند. شاید سناریوی فیلمهای علمیتخیلی به واقعیت تبدیل شود و انسان برده رباتها شود. اما در این مقاله میخواهیم به دلیل مضیقه لغات به بدبینیها نپردازیم و تنها به بخشی از جنبههای مثبت توسعه هوش مصنوعی نگاه کنیم.
در ادبیات اقتصادی مطلوبترین رشد اقتصادی که رفاه اکثریت را بیشینه میکند و اثرات سوء کمتری نسبت به سایر روشها از قبیل استقراض (کاهش مخارج بخش خصوصی)، افزایش عرضه پول (کاهش ارزش پول ملی) و سیاست مالی انبساطی (افزایش تورم) دارد، افزایش بهرهوری ناشی از توسعه فناوری است. در حقیقت رشد بهرهوری، اکثرا نجاتبخش اقتصادهاست که رشد ارزشمند ایجاد میکند و سایر روشها نوسانهایی به اقتصاد تحمیل میکنند. براساس تحلیلهای مکینزی، توسعه هوش مصنوعی میتواند سالانه 2.5 تا 4.4تریلیون دلار به ارزش اقتصاد جهانی اضافه کند. این میزان از رشد ناشی از بهرهوری برای اقتصاد حدود 100تریلیون دلاری جهان در شرایطی که دولتها با بدهیهای کلان و نگرانیهای ناشی از رکود دستهوپنجه نرم میکنند، بسیار چشمگیر است. تاثیر هوش مصنوعی بر رشد اقتصادی از طریق ارتقای بهرهوری در 12کشور توسعهیافته ارائه شده است. براساس یافتههای این تحقیق، هوش مصنوعی میتواند رشد اقتصادی سالانه را تا دو برابر افزایش دهد.
امید به هوش مصنوعی برای توسعه نظامهای فکری (نظام اقتصادی)
زندگی اجتماعی بشر مملو از معادلات چندمجهولی و مسائلی است که نیاز به بهینهسازی دارند؛ از قبیل بیشینه کردن مطلوبیت مصرفکننده، افزایش بهرهوری، ارتقای تولید، حل تضاد منافع، مسائل زیستمحیطی و گرمایش زمین و سایر معادلاتی که تا به امروز با کمک هوش انسان و کامپیوترها حلوفصل میشده است. در کنار امیدهایی که برای حل مسائل فوق وجود دارد، انتظار میرود هوش مصنوعی بتواند نظامهای فکری انسانی را در آینده توسعه بدهد و نواقص ذاتی که این نظامهای فکری درون خود دارند و همواره به عنوان سازوکارهای جداییناپذیر آنها تصور میشده، راهحل ارائه کند.
از جمله مهمترین این نواقص میتوان به سازوکار نرخ بهره و تمایل به ایجاد شکاف، تمایل بازارها به حرکت به سمت انحصار و تبانی، وجود چرخههای رونق و رکود، تمایل به ایجاد فساد و هزینههای سنگین نظارت، وجود نابرابری جنسیتی در فرصتها و حقوق اقتصادی، نیاز همیشگی به رشد، نظام مالیاتی ناکارآمد و گاهی تبعیضآمیز و نفوذ صاحبان سرمایه در تصمیمگیریهای سیاسی اشاره کرد.بسیاری از نظامهای فکری انسان، در شرایطی توسعه پیدا کردهاند که هم از آموزههای دورههای قبلی خود بهره بردهاند و هم سوگیریهایی در فهم و تبیین مسائل به همراه دارند که به ایجاد تضاد منافع بین اقشار مختلف جامعه منجر میشدهاند. اگر بتوانیم نظام اقتصادی را یک نظام فکری بنامیم، این نظام فکری برای حل مساله کمیابی، تخصیص منابع، پاسخ به نیازهای معیشتی و افزایش رفاه انسانها و با تلاش بشر توسعه یافته است. در حقیقت نظام اقتصادی به این سوال که «چه چیزی» را «چگونه» برای «چه کسی» تولید کنیم پاسخ میدهد. بدون شک این نظام فکری، مسائل مختلفی را پاسخ داده و کمکهای زیادی به توسعه تمدن کرده است؛ بااینحال خالی از ایراد نیست.
امروزه هوش مصنوعی میتواند با کمک الگوریتمهای یادگیری عمیق (deep learning) به توسعه نظامهای فکری بپردازد. با پیشرفت تحقیقات در این زمینه، انتظار میرود سیستمهای هوش مصنوعی در آینده تواناییهای فکری پیچیدهتری مانند تفکر استنتاجی و تفکر استدلالی را نیز پیدا کنند. بهعلاوه، همکاری هوش مصنوعی و انسانی (human-AI Collaboration) که با توسعه هوش مصنوعی مطرح شده است، میتواند فرآیند تصمیمسازی و تصمیمگیری در مسائل پیچیده را برای انسان هموار کند. توجه به تواناییهای هوش مصنوعی در تحلیل دادههای حجیم و انجام محاسبات پیچیده، میتواند به مدلسازی و شبیهسازی عقلانیت در فرآیندهای تصمیمگیری و تفکر کمک کند و در نهایت به توسعه نظامهای فکری منجر شود.
نکاتی برای کسبوکارها در عصر هوش مصنوعی
همانند دورهای که «اینترنت» به عنوان یک پدیده جدید معرفی شد، به همراه خود حامل تهدیدها و فرصتهایی است. در این مقاله قصد نداریم به خطرات آن بپردازیم. مقالات زیادی به خطرات هوش مصنوعی از جمله تغییر شرایط بازار نیروی انسانی، تبعیض، افزایش اهمال و تنبلی انسانی، نیاز به قوانین جدید و ... اشاره کردهاند. عصر هوش مصنوعی با تغییرات فراگیر در محیط کسبوکارها همراه است. در این زمینه، توصیههای زیر ممکن است برای شرکتها و کسبوکارها مفید باشند. به جای تحلیل چرایی، انکار نقاط قوت و تاکید بر خطرات آن، بکوشید کسبوکار خود را با آن همسو کنید. استفاده از هوش مصنوعی میتواند بهرهوری و در نتیجه سودآوری را افزایش دهد.
عقب ماندن از بهکارگیری هوش مصنوعی میتواند به حذف از بازار منجر شود. مهارت کارکنان را در آموزش و بهکارگیری هوش مصنوعی در امور کاری خود ارتقا دهید. همچنین با گسترش هوش مصنوعی امنیت و حفاظت از داده چالشیتر از قبل خواهد بود. لذا ارتقای ابزار، استانداردها و فرآیندهای امنیتی ضروری خواهد بود. از همکاری با استارتآپها و توسعهدهندگان در حوزه هوش مصنوعی مرتبط با صنعت خود غافل نشوید، این کار میتواند با هزینه و زمان کمتری هوش مصنوعی را به مجموعه شما اضافه کند.