چرا برنامه‏‏‌های پیشین موفق نبود؟

مروری کلی بر وضعیت بخش آب و اجزای آن، آینده رضایت‌‌‌بخشی را برای آن متصور نمی‌‌‌کند. علت این امر را می‌‌‌توان در موارد مختلفی جست‌وجو کرد. یکی از مهم‌ترین عوامل، عدم‌توفیق برنامه‌‌‌ریزی‌‌‌های کوتاه‌‌‌مدت و میان‌‌‌مدت بخش آب است. برنامه‌‌‌های توسعه پنج‌‌‌ساله فرصت مناسبی برای برنامه‌‌‌ریزی صحیح و نظام‌‌‌یافته در مورد بخش آب فراهم می‌‌‌آورد و به همین میزان هرگونه خط‌‌‌مشی‌‌‌گذاری ناصحیح، تبعات سنگینی برای این بخش به دنبال خواهد داشت. از این‌رو یکی از مهم‌ترین دلایل وضعیت نسبی نامناسب بخش آب کشور، عدم‌موفقیت برنامه‌‌‌های توسعه پنج‌ساله قبلی در ارتقای این بخش و بعضا دامن‌زدن به مشکلات آن است. هم‌‌‌اکنون که زمان بررسی لایحه برنامه هفتم توسعه است، باید با حسن تدبیر و با نگاهی متفاوت از برنامه‌‌‌های توسعه قبلی، گام‌‌‌های متناسب و اجرایی‌‌‌پذیر در جهت تدوین برنامه‌‌‌های مرتبط با بخش آب برداشت. همچنین لازم است توجه شود که چنانچه روندهای پیشین در تدوین برنامه هفتم توسعه ادامه یابد، قطعا به بحرانی‌‌‌تر شدن وضعیت بخش آب منجر خواهد شد.

p24 copy

چالش‌‌‌های اصلی بخش آب

در دید کلی، منابع آب کشور به دو دسته سطحی و زیرزمینی قابل تقسیم است و تقریبا تمامی مصارف کشور (به‌غیر از مصارفی که با استفاده از آب‌‌‌های نامتعارف صورت می‌گیرد)، از این دو نوع منبع تامین می‌شود. منشأ اصلی و تجدیدپذیر تمامی منابع آب، نزولات جوی است که در زمان و مکان متغیر است. در چرخه هیدرولوژی منابع آب سطحی و زیرزمینی کاملا به یکدیگر وابسته‌‌‌اند و تغییر در شرایط یکی در دیگری نیز تغییر ایجاد خواهد کرد.  به دلایل مختلف مدیریتی و طبیعی، چالش‌‌‌های مختلفی در خصوص بخش آب وجود دارد. البته باید دقت کرد که سهمی از وضعیت نامطلوب فعلی بخش آب که به‌‌‌نحوه مدیریت این بخش بازمی‌گردد، حاصل سوءمدیریت‌‌‌های انباشته از سال‌های پیشین تاکنون است. هرچند باید تاکید شود که مدیریت ناصحیح بخش آب در دودهه اخیر عمدتا با بی‌‌‌توجهی به توسعه غیرسازه‌‌‌ای، حفاظت از منابع آب و موازین توسعه پایدار مرتبط بوده است. با بررسی و جمع‌‌‌بندی چالش‌‌‌های مهم و اثرگذار، شش‌چالش مهم در بخش آب به شرح ذیل قابل ذکر است:

1. بهره‌‌‌برداری از منابع آب بیش از ظرفیت برد آنها؛

2. بهره‌‌‌وری نازل در تمام بخش‌‌‌های مصرف‌کننده با تاکید بر بخش کشاورزی؛

3. نبود سیستم پایش و بیلان قابل اطمینان منابع آب؛

4. تشدید مناقشات آبی محلی و منطقه‌‌‌ای؛

5. تشدید پدیده‌‌‌های جدی هیدرولوژیکی (خشکسالی و سیل) به دلیل تغییرات اقلیم؛

6. وجود طرح‌‌‌های نیمه‌‌‌تمام متعدد با تاکید بر تامین اعتبارات.

در راستای رفع چالش‌‌‌های فوق‌‌‌الذکر، راهبردها و پیشنهادهای محوری کلان به‌‌‌شرح زیر قابل ارائه است:

1. بازتخصیص منابع آب در بخش‌‌‌های مختلف مصرف با توجه به ظرفیت برد و میزان آب قابل‌‌‌ برنامه‌‌‌ریزی؛

2. احداث، تجهیز و توسعه سیستم‌های پایش منابع آب و احصای بیلان آب قابل اطمینان؛

3. ارتقای بهره‌‌‌وری کیفی (توسعه عمودی) به جای توسعه کمی (توسعه افقی) در همه بخش‌‌‌های مصرف آب با تاکید بر بخش کشاورزی؛

4. حکمرانی آب با تاکید بر پایداری زیست‌‌‌بوم؛

5. تسهیل و رفع موانع ورود بخش خصوصی به طرح‌‌‌های نیمه‌‌‌تمام و جدید بخش آب؛

6. استفاده از مزیت‌‌‌های سرزمینی در آمایش آبی سرزمین با تاکید بر نقش دریا.

بررسی سیاست‌‌‌های برنامه هفتم و مقایسه با برنامه‌‌‌های پیشین

با توجه به اهمیت موضوع آب به‌‌‌عنوان یکی از زیربناهای اصلی پایداری سرزمینی و توسعه کشور، در برنامه‌‌‌های مختلف توسعه، به آن پرداخته شده که در بسیاری از برنامه‌‌‌های قبلی، عملا آب پیشران توسعه بوده و بسیاری از اهداف در نظر گرفته‌شده در احکام برنامه، به بارگذاری بیشتر بر منابع آب کشور منجر شده است. در گذر زمان، مشکلات متاثر از بیش‌‌‌بارگذاری‌‌‌های صورت‌گرفته در ادوار گذشته، افزایش تقاضا و همچنین تکرر مشکلات مرتبط با بخش آب، اهمیت برنامه‌‌‌ریزی صحیح این بخش را بیشتر کرده است. در همین راستا، توجه به سیاست‌‌‌های کلان برنامه‌‌‌های مختلف توسعه در بخش آب، وضعیت توجه به موضوع آب در جهت‌‌‌دهی کلی این بخش را نشان می‌دهد. جدول در متن حاضر سیاست‌‌‌های کلی برنامه‌‌‌های چهارم تا هفتم توسعه را که به‌‌‌طور مستقیم در بخش آب ارائه شده‌‌‌اند، نشان می‌دهد.

همان‌طور که جدول فوق نشان می‌دهد، توجه به بخش آب در سیاست‌‌‌های کلی برنامه هفتم توسعه نسبت به‌‌‌ برنامه‌‌‌های توسعه قبلی، پررنگ‌‌‌تر شده است. این امر با توجه به تحولات اقلیمی، خشکسالی‌‌‌ها و کم‌‌‌آبی‌‌‌های اخیر و بحران آب به وجود آمده در کشور و همچنین اهتمام بسیاری از دستگاه‌‌‌ها و مراکز اجرایی و تحقیقاتی برای هشدار و مقابله با این امر و عواقب آن، در تمرکز بر بخش آب در سیاست‌‌‌های کلی برنامه هفتم توسعه، قابل تایید بوده و مثبت ارزیابی می‌شود.

ارزیابی عملکرد احکام قانون برنامه ششم

برنامه‌‌‌های توسعه پیشین را می‌‌‌توان سنگ‌‌‌بنای شرایط کنونی دانست. از این منظر بازخوانی عملکرد قانون برنامه پنج‌‌‌ساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در دوره قانونی اجرای برنامه (1400-1396) می‌‌‌تواند به شناخت بهتر شرایط کنونی بخش آب، تحقق اهداف برنامه پیشین و به‌‌‌نوعی ارزیابی هدف‌‌‌گذاری صورت‌گرفته در آن برنامه کمک کند. با این حال، یکی از مهم‌ترین کارکردهای ارزیابی عملکرد برنامه ششم از این منظر است که بتوان موفقیت یا عدم‌موفقیت برنامه را شناسایی کرده و در صورت عدم‌موفقیت برنامه، نسبت به آسیب‌‌‌شناسی (هرچند اجمالی آن) اقدام کرد.  آسیب‌‌‌شناسی و لحاظ عوامل عدم‌موفقیت برنامه پیشین را می‌‌‌توان به‌‌‌نوعی شرط لازم برای موفقیت اهداف برنامه هفتم توسعه در بخش آب دانست.

طبق بررسی‌‌‌ها، عملکرد اهداف کمی قانون برنامه ششم توسعه در شاخص‌‌‌های اصلی تعریف‌شده برای این بخش که تاثیرات عمده‌‌‌ای بر وضعیت آب کشور دارند، ضعیف ارزیابی می‌شود. یکی از مهم‌ترین مباحثی که در برنامه ششم توسعه نیز به‌درستی مورد تاکید قرار گرفته، موضوع تعادل‌‌‌بخشی به سفره‌‌‌های زیرزمینی و جبران تراز آب است.

با توجه به وضعیت بحرانی منابع آب زیرزمینی و سهم بیش از 50درصدی این منابع در تامین کل مصارف کشور، حفاظت از این منابع از اهمیت اساسی برخوردار است. در واقع برای تامین پایدار مصارف و جلوگیری از تبعات برگشت‌‌‌ناپذیر ناشی از تخلیه آبخوان‌‌‌ها، ضرورت دارد مدیریت بخش آب کشور، اقدامات راهبردی خود را بر این موضوع متمرکز کند. با وجود این، عملکرد برنامه ششم توسعه بیانگر این است که موضوعات مرتبط با تعادل‌‌‌بخشی، عملکرد قابل قبولی نداشته و اهداف تعیین‌شده طی سال‌های مختلف اجرای برنامه محقق نشده است. به‌‌‌رغم اهمیت وافر حفاظت از منابع آب زیرزمینی، عملکرد ناموفق بخش آب در دستیابی به اهداف تعیین‌شده برای موضوع تعادل‌‌‌بخشی موجب شده است تا وضعیت منابع آب زیرزمینی نه‌‌‌تنها بهبود نداشته باشد، بلکه شرایط آن به مراتب بحرانی‌‌‌تر شود.

یکی دیگر از نکات فنی که در دستیابی به اهداف تعادل‌‌‌بخشی و تسهیل مدیریت در بخش آب موثر است، پایش و کنترل حجم برداشت صورت‌گرفته از منابع آب زیرزمینی است. لازمه این مهم، نصب کنتورهای هوشمند روی چاه‌‌‌هاست که به‌‌‌صورت یک بند مجزا در فصل آب مورد تاکید قرار گرفته است، با این حال عملکرد این بند نیز قابل قبول ارزیابی نمی‌شود. به‌‌‌طورکلی بررسی عملکرد سایر اقدامات هدف‌گذاری‌شده در برنامه ششم توسعه نیز بیانگر آن است که دستیابی به اهداف برنامه با توفیق چندانی همراه نبوده است.

تحقق و دستیابی به اهداف برنامه‌‌‌های توسعه به همکاری بخشی و فرابخشی وابستگی شدید داشته و نبود تعارض بین‌‌‌بخشی، لازمه موفقیت برنامه است. با توجه به عدم‌موفقیت‌‌‌های موجود در تحقق اهداف برنامه ششم توسعه در بخش آب، مهم‌ترین نقاط‌ضعف آن را می‌‌‌توان به شرح ذیل بیان کرد:

1. عدم‌ارتباط و هماهنگی منسجم و مستمر فیمابین ارکان حکومت در راستای حکمرانی موثر؛

2. بهره‌‌‌برداری غیرکارآمد از امکانات طبیعی موجود؛

3. وابستگی زیاد به منابع مالی عمومی دولت؛

4. کاهش ذخایر آب‌‌‌های زیرزمینی و افت سطح آبخوان‌‌‌ها؛

5. استهلاک تاسیسات و نبود اعتبارات مناسب برای تعمیر و نگهداری؛

6. نداشتن ‌رویکرد اقتصادی به آب و عدم‌تناسب تعرفه‌‌‌های فروش خدمات و نظام یارانه‌‌‌ای با قیمت تمام‌شده؛

7. نبود پایگاه اطلاعاتی منسجم در بخش‌‌‌های مرتبط با آب در کشور؛

8. نبود قوانین بازدارنده مناسب برای مقابله با مصرف بی‌رویه آب در بخش‌‌‌های مختلف؛

9. نبود قوانین مناسب و جذاب برای حضور و مشارکت بخش خصوصی؛

10. ضعف اطلاع‌‌‌رسانی، آموزش همگانی و فرهنگ‌‌‌سازی در زمینه ماموریت بخش؛

11. تعدد پروژه‌‌‌های نیمه‌‌‌تمام عمرانی.