چشمانداز کاهش سود صندوقها
همچنین آپشن به فراخور روحیه و استراتژی فعالان بازار میتواند کاربردهای مختلفی داشته باشد؛ از پوشش ریسک تا نوسانگیری، هِج کردن و آربیتراژ. اما بیشتر و در نگاه اول آپشن را ابزاری مناسب برای بیمه سهام معرفی میکنیم و از این رو با گسترش و تعمیق این بازار، امیدواری نسبت به منطقیتر شدن معاملات بازار سهام بیشتر شد. در کنار مزیتهای عنوانشده برای اختیار معاملات، ریسکهای این ابزار نیز قابلتوجه است. نبود محدودیت دامنه نوسان، هرچند مطلوب بازار کارآ باشد در کنار بازار کمعمق میتواند پرریسک ارزیابی شود. از سوی دیگر وجود سررسیدهای زیر یکسال مخاطرات آن را افزایش داده است.
البته موارد یادشده با نگاه اول قابل تشخیص است، اما آنچه باعث میشود ریسکهای بیشتر این بازار را شناسایی کنیم، برآورد شرایط واقعی شرکتهای بازار سرمایه است. بهطور مثال، سهم تقریبا ۲۰درصد شناوری سهام و وجود سهامداران بزرگ نهادی باعث عدمتوازن قدرت در بازیگران بورس شده است که این امر با عنایت به تفاوتهای ساختاری آپشن میتواند اثرات بیشتری داشته باشد. شائبههای موجود در بازار که با نزدیک شدن به سررسید آپشن، تابلوی معاملات نماد سهم مزبور دچار تغییرات یا تحرکات خاص میشود در بین سهامداران به یک باور تبدیل شده و بیشتر هدف آن را جلوگیری از اعمال قرارداد و سوق دادن سهامدار به سمت نکول میدانند.
پس با نگاهی دقیق و بررسی آماری میزان اعمال قراردادهای اختیار معامله، میتوان گفت که هنوز با شرایط بازار ایدهآل فاصله بسیار داریم، اما به طور حتم در کنار تغییرات ساختاری برای اصلاح این ابزار، عمقبخشی و آگاهیبخشی نیز میتواند بهعنوان کاتالیزور عمل کند. برای اینکه مخاطب بتواند درک شفافتری از موضوع داشته باشد، بهتر است نگاه اجمالی به مفهوم آپشن داشته باشیم. آپشن یا اختیار معامله قراردادی است که مشتق شده یا وابسته به یک دارایی پایه مانند سهم و اوراق بهادار یا کالای خاص و با استاندارد تعریف شده است.
این نوع قراردادها در بازار سرمایه کشور ما دارای تاریخ سررسید یا اعمال مشخص هستند که در آن تاریخ خریدار میتواند نسبت به اعمال اقدام کند و از این رو اختیار کامل دارد. ولی فروشنده آپشن ملزم است در صورت تقاضای خریدار به اعمال، وارد تسویه نقدی یا فیزیکی شود. از دیگر مشخصات آپشن، اندازه قرارداد است که در مشخصات قرارداد آمده است؛ به طور مثال هر قرارداد میتواند مضربی از هزار باشد. همچنین مشخصه آپشن، وجه و پریمیومی است که خریدار میپردازد تا اختیار اعمال را در سررسید داشته باشد که این اختیار میتواند شامل چهار نوع خرید و فروش اختیار خرید و همچنین خرید و فروش اختیار فروش باشد.
فروشنده هر چهار نوع اختیار نیز وجه تضمین را در حساب خود دارد که بلوکه میشود تا ضمانت کافی برای ایفای تعهد وجود داشته باشد. حال که تعریف اجمالی درباره مفهوم آپشن و شرایط این ابزار در بازار سرمایه داشتیم، میتوانیم به مصوبه اخیر سازمان بورس درباره ممنوعیت فعالیت صندوقهای با درآمد ثابت در معاملات آپشن بپردازیم. صندوقهای درآمد ثابت از این نظر که سود مشخصی را نصیب دارندگان اوراق خود میکنند مورد توجه قرار میگیرند و فعالیت اصلی آنها در سپردههای بانکی، اسناد خزانه، اوراق مشارکت و مرابحه و دیگر اوراق با درآمد ثابت است؛ ولی در بخشنامههای قبلی که هر از گاهی دچار تغییر نیز میشود، مجوز معاملات سهام را نیز داشتهاند و البته همواره برای آنها سقف مجاز دارایی سهام تعریف شده است. بهطور حتم تحصیل سهام برای فیکساینکامها با ریسکهای زیادی همراه است و بهویژه در سهسال گذشته و با افت شدید قیمت سهام این ریسک بیشتر نمایان شد.
پس ضرورت تعریف استراتژی برای پوشش این ریسکها بر کسی پوشیده نیست. آپشن استراتژیهای متفاوتی دارد که میتواند هدف خاصی را دنبال کند و همانگونه که عنوان کردیم، کاوردکال، استرادل، استرانگل، اسپرد، کانورژن، هجینگ و... بسته به ذائقه و هدف سرمایهگذار میتوانند مورد بررسی و بهرهبرداری قرار گیرند. همچنین صندوقهای درآمد ثابت با استفاده از این ابزار هم میتوانند با تشخیص درست بازار، سیو سود کنند و از سوی دیگر با بیمهکردن سهام خود در صورت افت ارزش سهام میتوانند ضمن اعمال قرارداد اختیار از زیان ناشی از روند بازار فرار کنند. اما آنچه در توجیه ممنوعیت صندوقهای با درآمد ثابت از سوی سازمان اعلام شد نیز جالب بود. استفاده از آپشن برای تامین مالی عنوان شده و آن را بهعنوان مخاطره و خارج از اهداف و تعاریف این نوع صندوقها یاد کرده و گفته شده است در صورتی که این صندوقها تمایل به بیمه کردن سهام خود داشته باشند، میتوانند از ابزار اوراق تبعی فروش استفاده کنند.
هر چند کارکرد اوراق تبعی فروش در بیمه سهام است، اما نگاه دقیق در بازار از محدودیتها و نبود تنوع و حجم مناسب این ابزار حکایت دارد. البته فارغ از همه این موضوعات و حتی با تایید استنباط سازمان بورس، سوال اصلی این است که آیا راهکار در چنین شرایطی و در موارد مشابه، ممنوعیت کلی و اقدامات سلبی خواهد بود؟ به نظر میرسد اقدامهای نظارتی بر مبنای مدارک که در شرکت سپردهگذاری نیز قابل پیگیری است، میتواند بسیار بهتر عمل کند و سازمان بهجای عافیتطلبی با محدودیت کلی در نقش نظارتی خود حرفهایتر عمل کند تا هم شاهد معاملات و بازار سالم باشیم و هم به رسالت گسترش و عمقبخشی به بازار کمک کند؛ در غیراین صورت نتیجه اقدام مزبور کاهش حجم و ارزش معاملات آپشن، افزایش ریسکهای پرتفوی سهام صندوقهای درآمد ثابت به دلیل عدمپوشش ریسک سهام و کاهش سود صندوقهای با درآمد ثابت که در شرایط تورمی اخیر نیز مطلوبیت سود فعلی آنها پایین است خواهد بود.