بورس در حصار محدودیتها
بنابراین نمیتوان عنوان کرد که محدودیت از هر نوعی، باعث برهم خوردن فرآیند کارآیی بازار و اقتصاد میشود. این موضوع و اثرپذیری فرآیند عادی بازار اقتصادی، در بورس نیز صدق میکند. بازار سهام بهعنوان بخشی از اقتصاد، از دو بعد اقتصاد کلان، مربوط به سیستمهای کلان اقتصادی کشور و هم از بعد اقتصاد خرد، در فرآیند قیمتگذاری مبتنی بر عملکرد عرضه و تقاضا اثرپذیر است. در سالهای اخیر عواملی همچون تحریم، برجام، تورم فزاینده، سیاستهای پولی، سیاستهای بودجهای، سوءاستفاده از قوانین اقتصادی وضعشده و...، تاثیرات غیرقابل انکاری بر اقتصاد کشور بهخصوص بورس داشته است.
این مهم باعث شده است تا بورس ایران بهعنوان یک بازار آسیبپذیر، در مقابل کوچکترین اتفاقات اقتصادی واکنشهای متفاوت و غیرقابل پیشبینی داشته باشد. به عنوان مثال، در برخی موارد شاهد بودهایم که اخبار مثبت در خصوص احیای مجدد برجام، باعث خروج پول از بازار بورس و متعاقبا قرمزپوش شدن بازار و در برخی موارد، بهرغم ثابت بودن سایر شرایط، همین موضوع باعث مثبت شدن بازار شده است. این موضوع به دلیل شفافنبودن فضای اقتصاد کشور و آسیبپذیری بیش از حد بورس است. در کنار شفافنبودن فضای اقتصاد کشور، توزیع نامتوازن، هدفمند و ناعادلانه اطلاعات نیز عامل دیگری برای بهرهبرداری نامناسب برخی افراد سودجو از فضای بازار سهام شده است. همانگونه که در ریزشهای اخیر مشاهده شد، برخی کدهای مشخص و البته قابل شناسایی توسط مقام ناظر، در کمال آرامش به شناسایی سود پرداخته و هیچگونه آسیبی از ریزشهای سنگین ندیدهاند.
بنابراین بورس از سهمنظر ذیل آسیبپذیر است: «محدودیتهای اقتصادی»، «عدمشفافیت اطلاعات» و «عدمتوریع عادلانه اخبار اقتصادی». موارد ذکرشده همگی باعث آسیبپذیرتر شدن بورس میشود و این امر اگر باعث میشود تا سهامداران، در فضایی مهآلود اقدام به خرید و فروشهایی کنند که بعضا میتواند تلهای از سمت سودجویان یا سوداگران بازارهای مالی باشد. این مهم، در سایر بازارهای جهانی نیز مصداق دارد، اما به دلیل عمق کوچک بازار سهام در ایران، اثر این آسیب بهمراتب بیشتر و آسیبپذیر از سایر بازارها ارزیابی میشود. علاوه بر اینکه بازار سهام ایران به دلایل مختلف، همچنان به بلوغ لازم نرسیده و بهعنوان بورسی جوان نیازمند فضایی آرام و منطقی برای رشد است. این عامل میتواند در مسیر رشد بورس اخلال ایجاد کند. از طرف دیگر، تحریمهای ظالمانهای که در سالهای اخیر بر اقتصاد کشور ما ضربههای مهلکی وارد کرده، بر بازار سرمایه نیز اثرگذار بوده و عملکرد شرکتهای بورسی را بهشدت تحتتاثیر قرار داده است. عدمدسترسی شرکتهای بورسی به بازارهای جهانی، افزایش هزینه تامین مواد اولیه، عدمدسترسی به شبکه سوئیفت بینالمللی برای نقل و انتقال پول و... از جمله مواردی هستند که شرکتهای بورسی و در نهایت بازار سرمایه را تهدید کردهاند.
با در نظر گرفتن موارد ذکرشده به این نتیجه میرسیم که اقتصاد ایران در سطح بینالمللی و داخلی با چالشهای متعددی دست به گریبان است. این چالشها نهتنها باعث رکود در بخشهای مختلف میشوند، بلکه مانعی برای پیشرفت اقتصاد کشور نیز به شمار میآیند. وضع و لغو قوانین، همزمان با سوءاستفاده برخی سوداگران از رانتهای اطلاعاتی در داخل کشور و عدمدستیابی به بازارهای خارجی در سطح بینالملل باعث شده است تا عملکرد کلی اقتصاد کشور مطلوب ارزیابی نشود. بازار سرمایه بهعنوان یکی از بخشهای مولد اقتصادی که میتواند به صورت رابط بین بخش سرمایهپذیر و بخش سرمایهگذار، ایفای نقش کند، به دلیل ساختار شکنندهاش، از این مهم بازمانده است. پیکره آسیبپذیر بازار سرمایه، در مقابل کوچکترین اتفاقها و حتی شایعات نیز واکنش نشان میدهد که این حجم از شکنندگی، نشاندهنده عدمبلوغ بازار سرمایه است. بنابراین به نظر میرسد بازار سرمایه برای ادامه مسیر طبیعی خود، نیازمند عمق، استقلال و بلوغ بیشتر است.