درسی برای نظام بانکداری
سپردههای بانک سیلیکونولی در زمانی که سرمایهگذاران در حال تزریق پول خود به استارتآپهای نوپا بودند بهشدت افزایش یافت. دلیل این موضوع امید به افزایش سود احتمالی در آینده بود؛ آن هم در حالی که بازده بسیاری از داراییهای دیگر با نرخ بهره بسیار پایین سرکوب میشد. اما رشد شدید سپردهها و پول نقد اضافی سالهاست که در میان بانکها متداول است. در چنین شرایطی نقدشوندگی ترازنامه بانکی بسیار افزایش مییابد و بیشتر بانکها وجوه اضافی سپردهگذاران را در اوراق خزانه و دیگر اوراق قرضه سرمایهگذاری میکنند؛ دقیقا همان کاری که سیلیکونولی انجام داد. یکراه ساده برای پیگیری این روند، تفاوت بین کل سپردهها و کل وامها در سیستم بانکی آمریکاست. پس از بحران مالی سال ۲۰۰۸، ناظران در سطح جهانی تصمیم گرفتند که بانکها کمتر به جذب سرمایه از بازارهای مالی، استقراض از سایر بانکها و سرمایهها به شکل وامهای بینبانکی، اوراق تجاری و اوراققرضه کوتاهمدت بپردازند. منطق پشت چنین تصمیمی این بود که تصور میشد این اتفاق بخش بزرگی از دلیل آخرین بحران مالی بوده است. به بانکها گفته شده بود که در مقایسه با داراییهای سختفروش، نیاز به داراییهای سپردهمحور بیشتری دارند.
آمارها نشان میدهد که از سال ۲۰۰۸ رشد نقدینگی مازاد بر ترازنامه بانکها متعادل بوده است. سپس هنگامی که بیماری کرونا در سال ۲۰۲۰ آغاز شد، دولت و فدرالررزو با اقدامات خود حجم عظیمی از نقدینگی را وارد اقتصاد کردند. معیار اصلی سرمایهگذاران برای بررسی بانکها، نسبت تسهیلات به سپردههاست که بهطور معمول به صورت درصد بیان میشود و توضیح میدهد که یکبانک برای هر دلار سپرده چقدر وام داده است. سطح فعلی برای تمام بانکهای آمریکایی ۶۹درصد یا ۶۹سنت تسهیلات بهازای هر دلار سپرده است.
بانکهای بزرگ باید مقررات شدیدتری را در مورد ثبات ترازنامه خود و منابع نقدینگی موجود در ترازنامه برای بازپرداخت به سپردهگذاران رعایت کنند. بنابراین آنها تمایل دارند نسبت وام به سپردهای کمتر از بانکهای کوچکتر داشته باشند. همه بانکها شاهد رشد سپردههای بانکی در طول شیوع کرونا نسبت به رشد تسهیلات بودند. در طول شیوع کرونا مردم و شرکتها پسانداز کردند و هزینههای خود را در زمان قرنطینه کاهش دادند. سپس بهآرامی پول اضافی را با شروع دوباره فعالیتهای اقتصادی خرج کردند. اما بانک سیلیکونولی حتی پول نقد بیشتری برای مدیریت نسبت به همتایان خود داشت. آنها با آن، چه کردند و این کار چرا با دیگران بسیار متفاوت بود؟ بانکها انتخاب میکنند که چگونه سرمایههای اضافی خود را سرمایهگذاری کنند. پول نقد بهراحتی در دسترس است؛ اما معمولا کمترین درآمد را تولید میکند. اوراق قرضه بازده بالاتری دارند؛ اما ارزش آنها با نرخ بهره تغییر خواهد کرد.
در پایان سال ۲۰۲۲، بانک سیلیکونولی، ۵۷درصد از داراییهای خود را در اوراققرضه و سایر اوراق بهادار سرمایهگذاری کرد که سرمایه این بانک با افزایش نرخ بهره متحمل زیان بسیاری شد. عدمپرداخت و بدهی شدن این اوراق بسیار بعید به نظر میرسید، به همین دلیل بانک توجه چندانی به تغییرات ارزش آن نداشت تا زمانی که مجبور به فروش آنها شد و گستردگی خسارتی را که متحمل شده بود درک کرد. بانک سیلیکونولی نسبت به سایر بانکها، بیشتر اوراققرضه خود را بهعنوان محفوظ تا سررسید نگه میداشت؛ یعنی آنها را پیش از موعد سررسید نمیفروخت. این بزرگترین دردسر بانک سیلیکونولی شد و سرمایهگذاران میتوانستند بهخوبی مشاهده کنند که این خسارات چقدر بزرگ است و بانک اگر مجبور به فروش آنها شود چقدر آسیب خواهد دید.
در همین زمان، رشد سپردههای این بانک نیز متوقف شد و در چنین شرایطی بانک تصمیم گرفت بسیاری از اوراق موجود خود را بفروشد و اوراق بهاداری با بازده بالاتر و سررسید کوتاهتر خریداری کند. این اقدام پول نقد را بهطور منظم برای سرمایهگذاری مجدد یا جبران کاهش سپردهها آزاد میکند؛ اما مشکلاتی برای سهامداران این بانک و برخی از مشتریان به وجود آورد و باعث شد که سبد بزرگ اوراق محفوظ تا سررسید آن نیز مشکلساز شود. مطابق اصول حسابداری زمانی که بخواهید اوراق محفوظ تا سررسید را زودتر از موعد آن بفروشید، باید آن را به ارزش بازار بفروشید. اگر بانک سیلیکونولی به اندازه کافی در مورد کاهش سپردهها نگران بود و متوجه بزرگی ضرر خود در فروش اوراق بود، شاید این مشکل آنقدر طولانی نمیشد که مجبور شود اوراق خود را پیش از سررسید آن بفروشد. ورشکستگی بانک پس از نگرانی برخی از مدیران صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر آغاز شد. از آن زمان بانک سیلیکونولی توسط بانک و بخشی از آن توسط بیمه سپرده فدرال آمریکا تصرف شده است.
سایر بانکهای کوچکتر دیگر با سبدهای اوراققرضه بزرگ حساسیت بیشتری نسبت به این نوع داراییهای خود دارند که به این معنی است که ارزش بازاری آنها را در گزارشهای فصلی خود اعلام میکنند. با این حال، برخلاف بانکهای بزرگ، آنها مجبور به کسر خسارات ارزشگذاری از حقوق صاحبان سهام نیستند که به این معنی است که میتوانند سالمتر از آنچه هستند جلوه کنند. اگر قوانین سختتری برای بانکهای کوچکتر وضع میشد، احتمال آنکه این فرآیند ارزشگذاری به یکشگفتی ناخوشایند تبدیل شود کمتر بود. اما در عین حال، بانک سیلیکونولی بسیار متفاوت از بسیاری از بانکها، چه بزرگ و چه کوچک، رفتار میکرد.