«پلاتینی گیت»
خاویر فاوس، معاون اقتصادی و استراتژی بارسلونا، با اعلام موافقت قطر ایرویز برای پرداخت ۹۶میلیون یورو برای یک قرارداد سهساله، گفت که در ازای پرداخت این پول، قطر ایرویز نام خود را نهتنها روی سینه بازیکنان این تیم قرار خواهد داد، بلکه این اسم در نمای نیوکمپ، روی صندلیهای ورزشگاه، در کنار لوگوی نایک و در فضای موزه آنها دیده و مطرح خواهد شد. اکبر الباکر، مدیر اجرایی قطر ایرویز، پس از عقد قرارداد با یکی از باشکوهترین باشگاههای تاریخ قاره سبز گفت: «ما ارزشها، جاهطلبیها، شجاعت و عالی بودن را با باشگاه بارسلونا به اشتراک میگذاریم.» ثروت هنگفت قطر که از تولید ناخالص داخلی ۱۸۳میلیارد دلاری، در سال ۲۰۱۲، عمدتا از گاز طبیعی به دست آمد، موجب شد این کشور را به سمت پاریس سوق دهد؛ جایی که در ماه مه سال ۲۰۱۱، پاریسنژرمن را خریداری کرد.
در سالهای پیش از آن کاخ الیزه به مکانی برای دیدارهای مشترک نیکلا سارکوزی رئیسجمهور وقت فرانسه، میشل پلاتینی رئیس وقت اتحادیه یوفا با تمیم بن حمد آل ثانی تبدیل شد که از آن زمان جانشین پدرش حمد شده و نقش امیر این کشور را بر عهده گرفته است. پلاتینی اعتراف کرده بود که سارکوزی میخواست که قطریها پاریسنژرمن را خریداری کنند و به او گفته بود برای میزبانی جامجهانی ۲۰۲۲ به قطر رای دهد اما وی امتناع کرده است؛ هرچند سارکوزی بعدا مدعی شد اصلا برای این کار اصراری نداشته است. در این زمینه زمزمههایی نیز شنیده میشود که چگونه رئیس وقت اتحادیه اروپا موافقت خود را برای میزبانی اعلام کرده است.
در همان زمان نام پسر پلاتینی، لورن، متعاقبا به عنوان مدیر اجرایی بوردا، شرکت پوشاک ورزشی متعلق به سرمایهگذاری ورزشی قطر QSI، مطرح شد که پلاتینی میگوید دادن چنین نقشی به پسرش ارتباطی به رای او برای میزبانی قطر در جام جهانی ۲۰۲۲ در سال ۲۰۱۰ نداشته است. مجال بعدی که فرصت بیشتری برای دوحه در جهت نفوذ در قاره اروپا فراهم کرد، خرید باشگاه معروف پاریسی بود. شانس پاریسنژرمن برای رقابت در سطح نخبگان اروپا با پرداخت دستمزدهای کهکشانی به زلاتان ابراهیموویچ، ادینسون کاوانی و سایر خریدهایی با قراردادهای خیرهکننده بسیار افزایش یافت.
اداره گردشگری قطر در تابستان سال ۲۰۱۱ هم گفت سالانه ۲۰۰میلیون یورو به مدت چهار سال به عنوان اسپانسر به این باشگاه پرداخت خواهد کرد. این قرارداد از سال ۲۰۱۲ شکل رسمی به خود گرفت. امیر و خود کشور قطر هرگز در خصوص تفکری که واقعا در پس این علاقه دیوانهوار به فوتبال نهفته است، توضیحی ندادهاند. اما بنا بر اظهارات جستهوگریخته مقامات قطر، سرمایهگذاری در ورزش، وسیلهای برای ثبات اقتصادی در این کشور کوچک حاشیه خلیج فارس در نظر گرفته شده است. در برنامه راهبردی بخش ملی ورزش قطر در سالهای ۲۰۱۶-۲۰۱۱ از برنامه توسعه قطر تا سال ۲۰۳۰ صحبت و اینگونه ادعا شده است: «سرمایهگذاری در این بخش مبتنی بر اصول توسعه پایدار و متوازن بر پایه اقتصادی پویا و شکوفاست که به موجب آن، عدالت اقتصادی و اجتماعی، ثبات و فرصتهای برابر برای همه فراهم میشود.» بسیاری از ناظران میگویند راهبرد قطر ناشی از ایدههای جاهطلبانه این کشور است که قصد دارد از این طریق از زیر سایه برادر بزرگتر، عربستان سعودی، خارج شود و متحدانی را در جهان غرب برای خود خریداری کند.
بخش نرمتر نفوذ فوتبال قطر توسط آکادمی «The Aspire» صورت میگیرد که یک برنامه استعدادیابی خارقالعاده است که ادعا میکند سالانه ۴۰۰هزار فوتبالیست جوان را در سراسر آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین زیر نظر میگیرد و به جهان فوتبال معرفی میکند. بازیکنان جوان آیندهدار در سراسر آفریقا و پاراگوئه، تایلند و ویتنام مورد بررسی قرار میگیرند. پاراگوئه و تایلند سرزمینهای اصلی نیکلاس لئوز، عضو بانفوذ کمیته اجرایی سابق فیفا و وراوی ماکودی، عضو ارشد سابق فیفا هستند، اما «The Aspire» ارتباط حضور در این مکانها را با رایگیری برای میزبانی جامجهانی رد میکند. در همان زمان گفته شد دو بازیکن برتر از هر کشور برای آموزش در آکادمی «The Aspire» به سنگال میروند.
این آکادمی در سال ۲۰۱۲ نیز یک باشگاه بلژیکی در دسته دوم این کشور به نام «کاس اوپن» را خریداری کرد که از تجربیات آن برای انتقال فارغالتحصیلان آیندهدارش استفاده میکند تا این بازیکنها را به سنگال و دوحه تحویل بدهد. از همان ابتدا پروژه «The Aspire» و رویاهای فوتبالیاش توسط برخی به عنوان عملیات جذب جهانی برای بازیکنانی در خارج از کشور تلقی میشد تا به آنها تابعیت داده شود که در تیم ملی قطر بازی کنند؛ اما ایوان براوو، مدیرکل «The Aspire» که مدیر استراتژی سابق رئال مادرید بوده است این موضوع را انکار میکند.
ایوان براوو ادعا میکند این برنامه یک مسوولیت اجتماعی خالص است و به بهبود شانس زندگی جوانان در مناطق فقیر جهان کمک میکند. این ماموریت بسیار اخلاقی با رفتاری که قطر با کارگران مهاجر برای ساخت ورزشگاههای جام جهانی داشت، در تضاد است. ناظران میگفتند: «با نپالیها مانند برده رفتار میشود.» با این حال، در دنیای فوتبال، سفیران زیادی برای مطلوب جلوه دادن رفتار قطر ظاهر شدند: از پپ گواردیولا، زینالدین زیدان و گابریل باتیستوتای آرژانتینی گرفته تا مسی و فوتبالیست فقید برزیلی پله. میزبانی برای جامجهانی سال ۲۰۲۲ که در پی یک رایگیری هولناک در سال ۲۰۱۰ حاصل شد، نتیجه تلاش جسورانه قطر برای معرفی خود بهعنوان یک قدرت فوتبالی از طریق پول بود؛ پولی که قرار است به ملتسازی از طریق فوتبال در مقیاسی وسیع کمک کند.