تنظیم ایران تشنه با متر آب- غذا- انرژی
جنگ آب در طول دهههای گذشته بسیار اتفاق افتاده است و میتوان آن را از حوادث پرتکرار تاریخ نام برد. مساله آب بـا مسائل سیاسی و امنیتی ارتباط نزدیکی دارد. کمبود آب پتانسیل فعالکردن شکافهای قومی و مذهبی را دارد و میتواند با تحریک احساس نابرابری و نابرخورداری، انسجام ملی را تهدید کند. همچنین با توجه به اینکه سهم جمعیت ساکن در جوامع درگیر با تنش آبی به شکل قابلتوجهی در حال افزایش است، احتمال اینکه در آینده نیز شاهد شدتگرفتن اینگونه درگیریها از سطح خرد و محلی گرفته تا سطوح بینالملل باشیم، ابدا دور از ذهن نیست. در این بین تنها جوامعی موفق شدهاند این بحران را کنترل کنند که مدیریت منابع آبی را در دستور کار قرار داده و از وخیمشدن بحران جلوگیری کردهاند.
پیشبینیهای اخیر نیز حاکی از افزایش جمعیت به حدود ۷۳/ ۹میلیارد نفر تا سال۲۰۵۰میلادی است؛ به این معنی که سالانه بیش از ۸۵میلیون نفر به جمعیت جهانی افزوده میشود و بخش کشاورزی باید نسبت به سال ۲۰۱۲ میلادی ۵۰درصد غذا و سوختهای زیستی بیشتری را تولید کند. بنابراین تقاضای آب به صورت مستقیم و غیرمستقیم از منابع در دسترس در حال پیشی گرفتن است و به گزارش صندوق جهانی طبیعت، بحران کمآبی، دومین بحران بزرگ دنیا طی سالهای آینده خواهد بود و این بحران، تحت عنوان استرس آبی در سطح بینالمللی در حال ظهور است.
بر همین مبنا باید تاکید کرد که اگر الزامات سیاستی و سرمایهگذاری دولتها و سیاستگذاریهای دیگر برای حمایت از بخش آب تقویت نشود، بحران آب به بدتر شدن خدمات آبرسانی برای میلیونها نفر، کاهش اراضی کشاورزی، کاهش تولید موادغذایی، افزایش سریع قیمت موادغذایی و کاهش مصرف سرانه مواد غذایی منجر خواهد شد. در حال حاضر منطقه منا (MENA)، کمآبترین منطقه در جهان است. بیش از ۶۰درصد جمعیت منا، در مناطقی زندگی میکنند که دارای استرس آبی زیاد یا خیلی زیاد هستند. پیشبینیهای آبوهوایی مربوط به منا تصریح میکنند که بحران آب در این منطقه میتواند نرخ رشد تولید ناخالص داخلی را تا ۱۴درصد تا سال ۲۰۵۰ کاهش دهد.
خشکسالی، کاهش روانآبها و روند رو به رشد برداشت آب از سفرههای آب زیرزمینی، امروزه شرایط ناگواری را برای منابع آبی رقم زده است. منا همچنین کانون جهانی استفاده از آب ناپایدار است. این منطقه از آب بیشتری نسبت به منابع تجدیدپذیر استفاده میکند. در برخی کشورها، بیش از نیمی از برداشت آب جاری از محدودیتهای پایدار تجاوز میکند. ایران نیز بهعنوان یکی از کشورهای منطقه منا در حال حاضر رتبه ۱۴ را در بین کشورهایی با بیشترین میزان استرس آبی دارد. کمااینکه در سالهای اخیر اعتراضات مردم خوزستان در تیرماه ۱۴۰۰ و سپس، اعتراضات کشاورزان اصفهانی و بختیاری که بهکرات مشاهده شده، ناشی از همین موضوع است.
بیتوجهی به استفاده بیش از حد از آب میتواند موجب از بین رفتن منابع آب سطحی و زیرزمینی شود که باعث به خطر افتادن معیشت و فرصتهای توسعه برای نسلهای آینده میشود. به عبارتی بحران آب در صورت عدمسیاستگذاری مناسبی که موجب مدیریت درست منابع شود، میتواند تاثیری گستردهتر از تصورات معمول داشته باشد و ابعادی از آن در دیگر حوزههای سیاستی و مدیریتی مثل امنیت غذایی، کشاورزی، اقتصادی و تامین انرژی نمود پیدا کند. خروج از این وضعیت نیازمند فهم مسیر تاراج آبی و ازدیاد مصرف آب است. افزایش مصرف عمدتا ناشی از آب کمتر از حد ارزشگذاریشده، ترتیبات ناکافی دولتی و اجرای ضعیف سیاستهای آب بوده که در نهایت به کاهش منابع آب - بهخصوص آبهای زیرزمینی- آن هم با سرعتی بیسابقه منجر میشود. مبادلات مدیریتنشده در پیوند آب-انرژی-غذا نیز به بهرهبرداری بیش از حد از منابع آب کمک میکند.
در همین راستا تلاشهایی برای شناسایی روشهای جدید تامین نیازهای آبی تدارک دیده شده است که از مهمترین آنها میتوان به تلاش برای مدیریت تقاضا و عرضه از طریق قیمتگذاری و افزایش بهرهوری در استفاده از آب همچنین گسترش استفاده از منابع آبی غیر متعارف در نظر گرفتهمیشد، اشاره کرد. در این بین یکی از راهحلهایی که توجه متخصصان و سیاستگذاران را به خود جلب کرده، موضوع استفاده از پسابهاست که در کنار دیگر منابع برای تامین نیازها، باعث صرفهجویی و دوام منابع آبی موجود نیز میشود.
در طراحی سیاست فراگیر، بازیافت پساب میتواند بهعنوان منبع تامین بالقوه در کنار گزینههای دیگر برای اطمینان از کیفیت آب، رسیدگی به کمبود آب و بهبود وضعیت بدنههای آبی، بخشی از استراتژیهای مدیریت یکپارچه آب برای پاسخگویی به تقاضای شناختهشده در نظر گرفته شود. به علت افزایش دائمی تقاضای آب و محدودیت منابع آب، استفاده مجدد از فاضلابهای تصفیهشده برای پاسخدهی به نیازهای کوتاهمدت و درازمدت، بهویژه در زمان مواجهه با پیک تقاضا و خشکسالی نقش مهمی در برنامهریزی منابع آب با رعایت جوانب اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی ایفا میکند. از طرفی استفاده مجدد از فاضلابهای تصفیهشده شهری بهعنوان منابع آب جایگزین در آن دسته از مصارفی که نیاز به آب با کیفیت پایین دارند، میتواند راهکاری پایدار در حل تامین کمبودهای آب بهویژه در بخش شرب و مانع برداشتهای بیرویه از منابع آب زیرزمینی شود. یکی از مهمترین مزایای بازیافت پساب در جهان، سهم غیرقابل انکار آن در افزایش پایداری مدیریت منابع آب طی دهههای آینده خواهد بود.
عمل استفاده مجدد از پساب بهعنوان پاسخ اجتنابناپذیر به ترکیب کمبود شدید آب، جمعیت متمرکز با سطوح بالای مصرف آب و تولید فاضلاب و تهدید آلودگی به کاهش منابع آب امروزه در جهان بهخصوص در منطقه منا ظاهر شده است. درحال حاضر فرصتهای قابلتوجهی برای آب بازیافتی بهمنظور پاسخگویی به افزایش تقاضای آب در منطقه ما و کشورمان ایران وجود دارد؛ اما بیش از نیمی از فاضلاب جمعآوریشده در خاورمیانه و شمال آفریقا، به شکل تصفیهنشده به محیط بازمیگردد که موجب خطرات بهداشتی و منابع آب هدررفته میشود. این امر ممکن است فرصتی از دست رفته برای پاسخ به نیازهای آب چشمانداز، صنعتی یا کشاورزی با هزینه نسبتا پایین باشد. مطالعات اخیر از این منطقه همچنین بر امکانسنجی اقتصادی تغذیه مدیریتشده آبخوان با استفاده از فاضلاب تصفیهشده بهعنوان بخشی از استراتژی گستردهتر برای تنوعبخشیدن به عرضه تاکید دارد.