بازنگری در روابط با ریاض
بااینحال، ریاض بر این باور است که در این میان دست برتر را دارد و همانطور که در مقالهای که توسط مشاور رسانهای محمدبن سلمان، ولیعهد، ترکی الدخیل منتشر شد، نشان داده شد. در این مقاله او توضیح میدهد که عربستان سعودی چگونه میتواند به ایالات متحده آسیب برساند، از جمله با قیمتگذاری نفت به یوآن چین به جای دلار و توقف خرید تسلیحات و سایر تجهیزات نظامی ساخت آمریکا. همانطور که به نظر میرسد رئیسجمهور آمریکا، بایدن، بالاخره متوجه شده که ارزیابی مجدد روابط ایالات متحده و عربستان به وضوح لازم است. ناکامی در پاسخگویی این تصور را برای محمد بن سلمان تقویت میکند که وابستگی آمریکا به نفت عربستان، واشنگتن را در مقاومت در برابر خواستههای او ناتوان و در نتیجه رفتار بیملاحظهتر عربستان را تقویت میکند.
ایالات متحده چگونه ممکن است چنین ارزیابی مجددی را انجام دهد؟ بایدن چندین گزینه در اختیار دارد که همگی میتوانند به ایجاد تعادل سالمتری در روابط دوجانبه کمک کنند. نخست آنکه واشنگتن باید تمام حمایتهای امنیتی ایالاتمتحده از عربستان سعودی را متوقف کند. تثبیت حمایتها برای سعودیها روشن میکند که مشارکت ایالات متحده بدون قیدوشرط نیست، درحالیکه اگر ریاض تصمیم گرفت دوباره بهعنوان یک شریک عمل کند، همکاریها از سر گرفته میشود. رابرت منندز، رئیس کمیته روابط خارجی سنا، پیش از این خواستار چنین توقفی شده است؛ «از جمله هرگونه همکاری در زمینه فروش تسلیحات و امنیت». نماینده کنگره، رو خانا و سناتور ریچارد بلومنتال نیز قوانین دوحزبی را برای توقف فروش تسلیحات و تدارکات نظامی پیشنهاد کردهاند. چنین اقداماتی میتواند مفید باشد. با این حال، صرفا توقف و سپس ازسرگیری همکاری امنیتی ممکن است برای تغییر رفتار عربستان کافی نباشد.
دومین راهکار ایالات متحده میتواند تصویب قطعنامه اختیارات جنگ یمن در کنگره باشد. تصویب قطعنامه اختیارات جنگ یمن به طور همزمان به دو هدف دست مییابد: هم نشاندهنده نارضایتی ایالات متحده از تصمیم عربستان در کاهش تولید نفت است و هم توانایی سعودیها برای بمباران و محاصره یمن را فلج میکند و در نهایت به همدستی ایالاتمتحده در آن درگیری ویرانگر پایان میدهد. این امر از اولین تعهدات رئیسجمهور بایدن در سیاست خارجی بود. اعضای کنگره لایحهای را ارائه کردهاند که به همه حمایتهای نظامی آمریکا از مداخله نظامی ریاض در یمن پایان میدهد. اما هنوز برای رایگیری مطرح نشده است.
سیاست دیگری که بایدن میتواند در پیش گیرد، خروج نیروها و داراییهای نظامی ایالات متحده از عربستان و منطقه است. حدود ۳هزار نیروی آمریکایی در عربستان سعودی مستقر هستند، در حالی که امارات میزبان حدود ۲هزار سرباز دیگر است. نمایندگانی چون تام مالینوفسکی، شان کاستن و سوزان وایلد قصد دارند لایحهای را برای الزام خروج نیروها و سیستمهای دفاع موشکی ایالات متحده از عربستان سعودی و امارات، یکی دیگر از اعضای کلیدی اوپکپلاس که برای دفاع ملی نیز به واشنگتن متکی است، ارائه کنند.
این لایحه مشابه لایحهای است که جمهوریخواهان در سال ۲۰۲۰ ارائه کردند، زمانی که ترامپ نیز به دنبال فشار بر سعودیها برای افزایش تولید نفت بود. با این حال، این ترامپ بود که نظامیان آمریکایی را در سال ۲۰۱۹ پس از ۱۶ سال غیبت به عربستان سعودی بازگرداند: در پاسخ به نگرانیها مبنی بر اینکه حضور سربازان آمریکایی به جذب تروریست در سراسر منطقه کمک میکند، پنتاگون آنها را از عربستان خارج کرد. واضح است که خروج نیروهای آمریکایی از پادشاهی منجر به سقوط آلسعود نشد.
از دست دادن امنیت تامینشده توسط نیروهای آمریکایی و دفاع موشکی به عربستان سعودی و همچنین امارات یادآوری میکند که آنها همچنان به اراده خوب واشنگتن وابسته هستند. در پی چنین تصمیمی، سعودیها و اماراتیها احتمالا به چین یا روسیه روی میآورند، اگرچه پکن و مسکو ممکن است به آنها تسلیحات بفروشند، اما نمیتوانند همان امنیت را تامین کنند. روسیه که درگیر تهاجم متزلزل خود به اوکراین است، نمیتواند این کار را انجام دهد و چین چنین اقدامی را در راستای منافع خود نمیبیند.
چهارمین راهکار آمریکا، اجرای قوانین Leahy در مورد انتقال سلاح به عربستان سعودی است. در حال حاضر، ایالات متحده نقض حقوق بشر عربستان سعودی را نقض قوانین Leahy نمیداند که انتقال کمک نظامی به کشورهایی را که درگیر نقض فاحش حقوق بشر از جمله شکنجه، قتل غیرقانونی، ناپدید شدن اجباری و تجاوز جنسی هستند، ممنوع میکند. با این حال، ادعاهای موثق در مورد چنین رفتاری از سوی دولت عربستان سعودی از جمله قتل جمال خاشقجی، ستوننویس واشنگتنپست در سال ۲۰۱۸، احتمالا اعمال قوانین Leahy در عربستان سعودی را توجیه میکند. اجرای قوانین ایالات متحده، عربستان سعودی را تحت فشار قرار میدهد تا به بدترین موارد نقض حقوق بشر خود رسیدگی کند و در عین حال بر اتکای عربستان به همکاری امنیتی ایالات متحده تاکید کند.
در نهایت، آخرین راهکار دولت واشنگتن، افزایش سرمایهگذاری در انرژیهای جایگزین برای کاهش وابستگی ایالات متحده به نفت است. اگرچه نفت در آیندهای قابل پیشبینی برای اقتصاد جهانی مهم باقی خواهد ماند، اما تأثیر قیمت بنزین بر سیاست آمریکا نشاندهنده یک آسیبپذیری عظیم است. با سرمایه گذاری بیشتر در گزینه های جایگزین، مانند وسایل نقلیه الکتریکی و حملونقل عمومی نتایج انتخابات آمریکا دیگر نمیتواند تحتتاثیر صادرکنندگان نفت قرار گیرد. این امر همچنین به محافظت از انتخابات آمریکا در برابر مداخله بازیگران خارجی کمک میکند.
دولت بایدن، هر چند با تاخیر، متوجه شده است روابط ایالات متحده و عربستان دگرگون شده و مماشات با ریاض آن را حل نخواهد کرد. اگر سعودیها به اصرار بر رفتار به گونهای ادامه دهند که نهتنها اهداف ایالات متحده در اوکراین را تضعیف کند، بلکه روند دموکراتیک آمریکا را نیز تهدید کند، واشنگتن باید تظاهر به دوست بودن با ریاض را متوقف کند. تنها با اتخاذ اقدامی قوی، ایالات متحده میتواند رابطهای کاربردی با ریاض را از سر گیرد که بر اساس منافع مشترک و احترام متقابل است.